خلاصه داستان
فیلم شنای پروانه راوی روایت غیرت مندی یک مرد ایرانی برای ناموس، خانواده و وطن است. مردی که از جان برادرش میگذرد تا نامردی را از بین ببرد.
دقیق ترین کلمه ای که می توان درباره ی فیلم شنای پروانه گفت، “درست” است. شنای پروانه فیلم درستی است. فیلمی که هیاهوی روشنفکرانه ندارد. ناتوانی در انتقال حرفش را پشت ابهام گویی پنهان نمی کند. از مسئله ای که در آن ناآگاه است، سخن نمی گوید. سنگ بزرگی برنمی دارد و تنها یک فیلم خوب می سازد.
نکاتی درباره فیلم
یکی از نقاط قوت فیلم این است که ریتم خود را حفظ می کند و برای این کار نقاط عطف چندگانه ای در فیلم قرار داده شده است. اولین نقطه عطف فیلم در همان ده دقیقه اول فیلم اتفاق می افتد که لحظه قتل پروانه است. صحنه قتل پروانه در ابتدا مخاطب را شوکه می کند و تحت تاثیر قرار می دهد ولی باز هم این تحت تاثیر قرار دادن بسیار زودگذر است و این سکانس آنگونه که باید قدرت ندارد. این حادثه ماجرا را وارد قسمت جدیدی می کند و شخصیت اصلی را برای مخاطب تغییر می دهد. تا قبل از این صحنه هاشم که شوهر پروانه است شخصیت اصلی تصور می شد ولی با اتفاقی که می افتد هاشم گیر می افتد و حجت شخصیت اصلی می شود. نویسندگان فیلمنامه در طول فیلم زیاد از این گونه کارها کرده اند و به اصطلاح به مخاطب رودست زده اند. یعنی چیزی که مخاطب تصور می کند را کنار گذاشته اند و عکسش را رقم زده اند. نقطه عطف دوم فیلم، امیدی است که پدر پروانه به حجت می دهد. او می گوید حجت اگر عامل پخش فیلم را پیدا کند هاشم را می بخشد و به حجت نشانی ای هم در این مورد می دهد. این نقطه عطف که کمی بعد از نقطه عطف اول فرا می رسد باز داستان را در مرحله جدیدی قرار می دهد. در این مرحله رفته رفته مخاطب تصور می کند که احتمالا شخصیت حجت قرار است تغییر کند و از آن آدم مثبت ابتدایی به آدمی خون خوار تبدیل شود که انتقام سختی می گیرد. اما این طور نیست.
نقطه عطف سوم فیلم، حمله به خانه حجت و زخمی شدن اوست زیرا این اتفاق او را به فکر جدیدی می رساند. او با این اتفاق فکر می کند که شاید این قضیه ها به هم ربط داشته باشد و برای همین یک درجه خشونتش را بالاتر می برد. همان طور که می بینید سه نقطه عطف در تقریبا نیمی از زمان فیلم گنجانده شده است که مرتب مخاطب را درگیر با موضوع نگه می دارد. نقطه عطف چهارم کمی تکان دهنده تر از نقاط عطف قبلی است. فاصله بین نقطه عطف سوم و چهارم کمی زیاد است ولی علت دارد و علتش هم این است که اطلاعات هرچه مهم تر باشد با زحمت بیشتری به دست می آید. در نقطه عطف چهارم حجت در می یابد دوست صمیمی برادرش پشت قضیه است و دوباره ماجرا جهت تازه ای به خود می گیرد. و در نقطه عطف نهایی و پنجم حجت حقیقتی را درمی یابد که کل تصوراتش را در مورد برادرش تغییر می دهد. او می فهمد برادرش شخصیتی کثیف است که از او هم سوءاستفاده کرده است و همین نقطه عطف انتهایی باعث رستگاری حجت می شود.
افتخارات فیلم شنای پروانه:
جوایز و افتخارات کسب شده فیلم «شنای پروانه» از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر: برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران برای رسول صدرعاملی // برنده سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد برای امیر آقایی // برنده سیمرغ بلورین نقش مکمل زن برای طناز طباطبایی // برنده سیمرغ بلورین بهترین تدوین برای اسماعیل علیزاده // برنده سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری برای آرش قاسمی , مهدی صالح کرمانی
شخصیت های فیلم
محمد کارت در فیلم خود از همان ابتدا مخاطب را بدون هیچ مقدمه ای در عمق حادثه فرو می برد. حادثه محرک فیلم در همان ابتدای فیلم قرار داده می شود و همه را به تکاپو وامی دارد. در صحنه ابتدایی فیلم دوربین دور پروانه (طناز طباطبایی) می چرخد و صورت آشفته او را به تصویر می کشد که به مردمی نگاه می کند که در گوشی های خود غرق شده اند. این شروع به خوبی ماجرا را برای مخاطب شرح می دهد. زنی که از لحاظ جسمی و روحی آشفته است و این آشفته گی احتمالا به فضای مجازی ربط دارد. در ادامه حجت (جواد عزتی) که برادر شوهر پروانه است را می بینیم که در محیطی تاریک و درکنار آتش خبری را شنیده و آشفته شده است. بعد از آن هم مشتری با او دعوا می کند و به او سیلی می زند.
آتش، فضای تاریک و سیلی ای که از مشتری می خورد همگی آشفته گی ذهن پریشان او را نشان می دهد. همین طور سیلی خوردن حجت یک نوع پیش گویی داستان است زیرا در ادامه داستان حجت حقایقی را درمی یابد که هرکدام مانند سیلی محکمی او را خرد می کند. اما این شروع یک مشکل دارد. حادثه محرک سریع فرا می رسد و به مخاطب فرصت آشنایی با شخصیت ها را نمی دهد. مخاطب با پروانه هم ذات پنداری می کند اما نه به آن شدتی که باید بکند. در ادامه هم هاشم (امیر آقایی) که شوهر پروانه است را می بینیم که برای خودش گنده لات است و همه جا را به هم می ریزد. کارگردان قصد داشته نشان دهد لات های پایین شهر چقدر ترسناک و خطرناک هستند اما چه در همان صحنه دعوای ابتدایی فیلم و چه در سایر صحنه های دعوای فیلم این آدم ها ترسناک نشده اند فقط عربده می کشند.
بازیگران
مهدی حسینی نیا، نادر شهسواری، علی شادمان، امیر آقایی، پانته آ بهرام، طناز طباطبایی، مه لقا باقری، نیره فراهانی، جواد عزتی، ایمان صفا و…
دیگر عوامل
مدیر فیلمبرداری: سامان لطفیان / مدیرصدابرداری: آرش قاسمی , مهدی صالح کرمانی / طراح گریم: عظیم فراین / طراح لباس: غزاله معتمد / طراح صحنه: سعید حسنلو , محمد کارت / مدیر تولید: سعید هاشمی / مدیر تدارکات: سجاد نوری / دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: ایمان توکلی / دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی / منشی صحنه: سیمین آزادی / عکاس: فتاح ذی نوری / سرپرست اجرای گریم: میکائیل ثامنی / مستند پشت صحنه: محمد جواد گلزاری / جلوه های ویژه میدانی: آرش آقابیگ / سرپرست گروه بدلکاران: کیوان رضایی / طراح پوستر: محمد حسین هوشمندی , علی باقری / طراح تیتراژ و گرافیک: حامد بارئی طبری / مترجم: حسن شرف الدین / زیرنویس: رضا تاری وردی / دستیاران کارگردان: آرش جمشیدی , مهدی محمدگنجی / مسئول فنی: حسین خیری / دستیاران صدابردار: علی نعمتی , سالار سلیمی / مدیر صحنه: فاطمه سلیمی / دستیاران صحنه: عباس یاراحمدی , یزدان شیری , فرزاد فرهادی / دستیاراول لباس: تیام اسکندری / دستیاران لباس: شهره صمیمی , ساحل سهرابی / دستیاران تدارکات: سعید سفیدی , علی کریمی / دستیاربرنامه ریز: علی خالدی / دستیار تدوین: مهدی عوض زاده / دستیاران گریم: سینا دشتی , ساقی سهراب منش , شیما سمائی فر / هماهنگی حمل و نقل: یاسر صوفی / همیاران تدارکات: شعبان مرادی , بهنام مهدی پور , علی بحری
مشخصات فیلم
نوع فیلم: اجتماعی
سال تولید: 1398