درباره جوروج اورول
اریک آرتور بلر (به انگلیسی: Eric Arthur Blair) با نامِ مستعار جُرج اوروِل (به انگلیسی: George Orwell) (۲۵ ژوئن ۱۹۰۳–۲۱ ژانویه ۱۹۵۰) داستان نویس، روزنامه نگار، منتقدِ ادبی و شاعر انگلیسی بود. او بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروش مزرعه حیوانات که در ۱۹۴۵ منتشر شد و در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ به شهرت رسید و نیز رمان ۱۹۸۴ شناخته می شود. این دو کتاب بر روی هم بیش از هر دو کتابِ دیگری از یک نویسندهٔ قرن بیستمی، فروش داشته اند. او همچنین با نقدهای پرشماری که بر کتاب ها نوشت، بهترین وقایع نگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن شناخته می شود.
درباره کتاب دختر کشیش
دختر کشیش (a Clergymans Daughter) زندگی تک دختر یک کشیش متحجر را به تصویر می کشد که هر چند تا حدودی روحیه ی منحصر به فردی دارد، از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجر گرایانه ی پدرش رشد کرده است. جورج اورول (George Orwell) در کاری بسیار خاص، حدود یک سوم از صفحات کتاب را صرف توصیف یک روز از زندگی «دوروتی» (شخصیت اصلی کتاب) با تمام جزئیات و اعتقاداتش، برای مهیا ساختن زمینه های ادامه ی داستان نموده و بعد از آماده شدن ذهن مخاطب باقی ماجراها را به راحتی نگاشته؛ کاری بی نظیر که تندی و کندی آن را در جاهای مختلف خیلی خوب کنترل کرده است. ماجرا اینگونه ادامه می یابد که «دوروتی» با آن که خود را فوق العاده انسان باایمانی پنداشته و البته هرگز سستی و تنبلی در کار عبادت و کلیسا نداشته و تمام سختی ها، فقر و بی مسئولیتی های پدرش را بر دوش کشیده و حتی به خیلی از مردم فقیر و... کمک می نماید، زمانی که به علت دچار شدن به فراموشیِ مقطعی چند روزی به خانه نمی آید، از طرف پدر نیز همچون دیگر مردم دهکده که شروع به گفتن حرف های بی ربط و زدن تهمت های عجیب و غریب می نمایند، طرد و به یک ولگرد بی خانمان تبدیل شده و به دنیایی جدید پای می گذارد. دنیایی که او را دچار کشمکش های ذهنیتی در ارتباط با مذهب، فقر، پدرش، کلیسا و... می نماید.
در بخشی از کتاب دختر کشیش می خوانیم:
در دلش شکى راه یافت. مسأله اى که او تا آن زمان به آن نیندیشیده بود. آیا او توانایى بازگشت به خانه را داشت و اصلاً جسارتش را در خود مى دید؟ آیا او توانایى مواجه شدن با مردم نایپ هیل را داشت؟ گرچه دوست نداشت به این مسائل بیندیشد، ولى آیا کسى با این همه برچسب بى آبرویى قادر است به شهر کوچکى که بیش از دو هزار نفر جمعیت ندارد برگردد؟ او قادر به تصمیم گیرى نبود. در یک لحظه فکر کرد که جریان فرار او آن قدر احمقانه است که احتمال این که کسى او را باور نکرده باشد، وجود دارد. مثلاً آقاى واربورتون قادر بود همه ى آن ها را تکذیب نماید و مطمئنا این کار را هم مى کرد، ولى لحظه اى بعد یادش آمد که آقاى واربورتون به خارج سفر کرده و نمى توان او را پیدا کرد، مگر آن که آن خبر در روزنامه هاى اروپایى هم انتشار یافته باشد.
خلاصه داستان دختر کشیش
دختر کشیش کتابی است با دنیایی متفاوت و نگارشی ساده تر از هر چیز که اورول تاکنون نوشته است. شخصیت اصلی داستان دختر کشیش (دوروتی) است که در محیطی خشک، یعنی خانهٔ پدرش (کشیش) زندگی می کند. دوروتی دختری است که از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجر گرایانهٔ پدرش بزرگ شده است. هر چند دوروتی تا حدودی روحیهٔ منحصر به فردی دارد. دختر کشیش نمایندهٔ مسیحیتی پیش پا افتاده و خشک مقدس است. وضعیتی که کشیش برای دخترش ایجاد کرده است و مشکلاتی که دوروتی با آن ها دست و پنجه نرم می کند (مانند بدهی ها و فقر) ذهنیت اصلی داستان است و دوروتی تا قبل از فراموشی و زندگی عادیش تنها به همین مسائل فکرمی کند. در بخشی از کتاب دوروتی فراموشی می گیرد. و به دنیایی جدید پای می گذارد. دنیایی که کاملاً متفاوت از دنیای گذشته است. و دوروتی تنها و درمانده از پس آن بر می آید. زمانی است که او حتی به دعا و نیایش نیز فکر نمی کند. و کلیسا در برابرش تقریباً هاله ای غبار آلود در ذهن درمانده اش است. کلیسایی که از کودکی برای آن فعالیت کرده است. دوروتی در داستان دچار کشمکش های ذهنیتی در ارتباط با مذهب، فقر، پدرش، کلیسا و ... می شود. که در دورهٔ فراموشیش به آن ها فکر کرده است. در فصلی از کتاب، شاهد گفتگوهای نیم خطی و کوتاهی از شخصیت های بی خانمان داستان هستیم که دوروتی نیز جز آنهاست. جایی که سرمای خیابان هایش تا مغز استخوان به من هم نفوذ کرد. دیدگاهی که دوروتی نسبت به کلیسا و مسائل دیگر پیدا می کند کاملاً طبیعی است. تجربهٔ دوروتی از زندگی و کار کردن با کارگران فصلی لندن و خوشه چینی، آس و پاسی او و دوستان نیمه راهش و شعرهای تلخی که خوشه چینان در هنگام کار می خواندند، ایمان دوروتی را نسبت به عقاید مذهبی پدرش سست کرد و او خود دریافت که دیگر ایمانی مانند گذشته ندارد. دوروتی در بخشی از داستان اشاره می کند، به دلیل اینکه شاهد عشقبازی پدر و مادرش بوده است. از این کار متنفر است و هرگز نمی تواند تحمل کند مردی او را در اغوش گیرد. او پدرش را به موجود عظیم و دیو صفتی تشبیه می کند که مادرش (آن پری کوچک زیبا رو) را تصاحب می کند. این تنفر او منجر به گریز از هم بستری با مردها می شود. و هرگز ازدواج نمی کند. علت همان تماشای پدر و مادرش است. که اشاره ای کوچک به نظریات روانشناسانهٔ فروید دارد.
شناسنامه کتاب دختر کشیش
-
نویسنده: جورج اورول
-
مترجم: مهشید مرادی البرز
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر پر
- تعداد صفحات: 356
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .