درباره کاستیکا براداتان
کاستیکا براداتان فیلسوف آمریکایی متولد رومانی است. او در حال حاضر استاد علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس و پژوهشگر فلسفه در دانشگاه کوئیزلند استرالیا است. او نویسنده و ویراستار چندین جلد کتاب می باشد و آثار او تاکنون به زبان های مختلفی از جمله هلندی، آلمانی، ایتالیایی، چینی و فارسی ترجمه شده اند. براداتان به طور منظم برای نشریات معروفی نظیر نیویورک تایمز، نیو استیتسمن و یوروپین لگسی مطلب می نویسد و ویراستار مجله ی مرور کتابِ لس آنجلس است. از دیگر آثار او می توان به کتاب های «در ستایش شکست: چهار درس فروتنی» و «اسقف دیگر برکلی» اشاره کرد
درباره کتاب جان دادن در راه ایده ها
کتاب جان دادن در راه ایده ها (Dying for ideas : the dangerous lives of the philosophers) اثری خواندنی از کاستیکا براداتان (Costica Bradatan) است که به بررسی نظریات فلسفی راجع به موضوع مرگ و در عین حال رویارویی فیلسوفان با این مقوله می پردازد. نویسنده ی کتاب حاضر معتقد است مرگ هیچ گاه حیات را نفی نمی کند، بلکه گاهی اوقات با ظرفیت جالبی که دارد می تواند حیات را ارتقاء دهد و جان تازه ای در کالبد زندگی بدمد. مرگ فهم جدیدی از وجود و درک عمیق تری از موجودیت انسان را در افراد زنده تزریق می کند. بنابراین، چندان بیراه نیست اگر بگوییم زندگی به مرگ نیاز دارد. اگر این امکان وجود داشت که به هر شکلی مرگ ممنوع شود، در آن صورت ضربه ای کاری به زندگی و معنای آن وارد می شد. ما برای درک بهتر معنای زندگی به مرگ نیازمندیم. نویسنده ی کتاب جان دادن در راه ایده ها شرح می دهد که شیوه ی دیگری از اثر مرگ بر زندگی وجود دارد که در آن مرگ شخصی روی زندگی انسان دیگری تأثیر می گذارد؛ به عبارت روشن تر، زمانی که شخصی در راه رسیدن به آرمان یا ایده ای جان خود را از دست می دهد و آگاهانه تصمیم می گیرد تا برای آرمانی والا بمیرد، تأثیر این مرگ داوطلبانه بر بازماندگان تا حد زیادی عمیق، پررنگ و پایدار است. چنین مرگی بر قضاوت اخلاقی آن ها و در فهمشان از زندگی تأثیر گذار خواهد بود و از آنجایی که به خاطره ی فرهنگی مشترکی تبدیل می شود، ممکن است انسان ها را به این امر وادارد که دست به اقدامی بزنند. حال، کاستیکا براداتان در کتاب جان دادن در راه ایده ها به فیلسوفانی می پردازد که برای فلسفه شان جان دادند. سقراط، هیپاتیا، تامس مور، جوردانو برونو و یان پاتوکا فیلسوفانی بودند که یک وجه اشتراک با هم داشتند: همه ی آن ها روزی با سخت ترین انتخاب ممکن روبرو شدند؛ اینکه به عقاید خود وفادار بمانند و بمیرند یا باورهایشان را رها کنند و زنده بمانند. همه ی این فیلسوف ها در چنین دوراهی سختی مرگ را انتخاب کردند. مرگ باشکوه آن ها به نوعی بخش جذاب و جدایی ناپذیر زندگی نامه شان است. مردن برای ایده ها خود یک نوع فلسفه است. کتاب جان دادن در راه ایده ها به بررسی موقعیت های محدودی می پردازد که برخی فیلسوفان در آن قرار می گیرند؛ در این موقعیت ها تنها راه متقاعدسازی که این فلاسفه می توانند از آن استفاده کنند مردن در راه باورها و به نمایش گذاشتن بدن در حال مرگ خود در انظار عمومی است. کتاب جان دادن در راه ایده ها داستان رویارویی فیلسوف ها با مرگ را از چند منظر مختلف بازگو می کند، از جمله: سنت فلسفه به مثابه هنر زندگی، مرگ به عنوان یک موضوع فلسفی کلاسیک، یادگیری چگونه مردن و خلق فیلسوف شهید.
نکوداشت های کتاب جان دادن در راه ایده ها
- کوستیکا براداتان در کتاب جان دادن در راه ایده ها «روایت دراماتیک» و جذابی از برخورد فیلسوفان با مرگ ارائه می کند. (تایمز هایر اجوکیشن)
- کتاب جان دادن در راه ایده ها ریشه در تاریخ فلسفه دارد و درباره ی سقراط و هایدگر و همچنین روزه تا مرگ گاندی و مقوله ی خودسوزی نوشته شده است؛ اثری درباره ی ژیرار و پازولینی و خودسازی و هنر نوشتن. (آمازون)
جملات برگزیده ی کتاب جان دادن در راه ایده ها
- مرگ گران بهاترین چیزی است که به انسان داده اند. لذا، نهایت بی تقوایی استفادۀ نادرست از آن است: نابجا مُردن. (سیمون وی)
- چگونه شرم نداری از اینکه شب و روز در اندیشۀ سیم و زر و شهرت و جاه باشی ولی در راه دانش و بهتر ساختن روح خود گامی برنداری؟ (افلاطون)
- ما همواره در حال مُردنیم؛ من، آن هنگام که این ها را می نویسم؛ تو، آن هنگام که این ها را می خوانی؛ هر دوِ ما می میریم. ما همه می میریم. ما همیشه می میریم. (فرانچسکو پترارکا)
- لذا مُردن مطلقاً ضروری است، چون تا زمانی که زنده ایم، معنایی نداریم و زبان زندگی مان ... ترجمه نشدنی است، آشوبی است از ممکنات، در جست وجوی رابطه و معنا بدون گره گشایی. (پی یر پائولو پازولینی)
در بخشی از کتاب جان دادن در راه ایده ها می خوانیم
در بطن ایده ای که فلسفه را هنر زندگی می داند، مفهوم دگرگونی نشسته است که لزوماً مفهوم جدیدی نیست. به واقع، چنین فهمی از فلسفه در سنت های آسیایی مفروض بود، مثلاً در سنت کنفوسیوس یا بودا، که مؤسسان هر دو سنت می گفتند آن گمانه زنی های متافیزیکی بی حاصلی که به درد هنر زندگی نخورند «بی ثمر» هستند. در غرب، به عنوان نمونه، فلسفۀ مارکسیستی سودای دگرگونی جامعه را در سر دارد و بس. مشهور است که مارکس در نظریاتی دربارۀ فویرباخ (1845) شیوۀ مفهوم سازی از فلسفه را به چالش کشید: «فلاسفه تاکنون دنبال فهم دنیا بوده اند؛ از این به بعد باید دنبال تغییر آن باشند» (مارکس و انگلس، 1998: جلد اول، 15). ولی، برای آنکه فلسفه هنر زندگی شود، نه تغییر دنیا که تغییر خود فیلسوف کانون ماجراست. از یک جهت، «تغییر دنیا» سهل ممتنع است، چون هیچ کس نمی داند چه معنایی می دهد. انقلابی ها و تبلیغاتچی ها دائم از «تغییر دنیا» حرف می زنند که می تواند به نوعی بی حسی اجتماعی منجر شود. بهترین راه برای کشتن یک انقلاب، پیش از آغازش، افراط در حرف های انقلابی است. چیزی نمی گذرد که حس می کنیم زندگی، در دنیایی که علی رغم تمام ظواهر واقعاً تغییر نمی کند، آزارمان نمی دهد. به قول فرانسوی ها، هرچه تغییر بیشتر.... در مقابلش، نیاز به «تغییر خودت» چنان اضطرار دارد که وقتی حس شود، هیچ یک از فنون خودفریبی مهارش نمی کند. تذکر ریلکه انگار اکنون ناگوارتر از همیشه به گوش می رسد: «تو باید زندگی ات را تغییر بدهی». اگر چنین حسی سراغتان آمد، می بینید که ستمگرتر از هر ستمگری است. بی رحم و نفرت انگیز، خارشی موذیانه به جانتان می اندازد، بی هیچ مروّت و مهلتی خودش را توی کله تان می چپاند، مثل خاری در چشمتان می ماند تا بالاخره سراغش بروید. بدتر آنکه یکّه و تنهایید؛ اگر خودتان را از طریق فلسفه ورزی تان تغییر ندهید، کس دیگری این کار را برایتان نمی کند.
فهرست مطالب کتاب
- تقدیر و تشکر
- معرفی
- مسئلۀ مرگ و زندگی
- در آستانۀ مرگ
- فلسفه در مقام پیشه ای خطرناک
- اسطوره شناسی فلسفی
- مسئله این است: آخرین تمرین
- [1]: فلسفه به مثابۀ خودسازی
- مرد رنسانس
- خویشتن به عنوان «اثری در مسیر شدن»
- فلسفه در مقام هنر زندگی
- «باید زندگی ات را تغییر بدهی»
- زندگی های خودآزموده، ویران شده، اما روایت پذیر
- فلسفه و زندگی نامه
- اختراع خلوت
- [2]: لایۀ اول
- شخصیت گریزپا
- «تفلسف یعنی یادگیری چگونه مُردن»
- شگرد مصری
- تقلید سقراط
- خودنگاره با اسکلت بازو
- کتاب معمّاها
- هستیِ معطوف به مرگ
- پرترۀ ایوان ایلیچ در مقام دازاین
- مشغلۀ مُردن
- مرگ به مثابۀ تشرّف عرفانی
- بازی زندگی و مرگ
- [3]: فلسفۀ متجسّم
- در باب تن ها و فیلسوف ها
- خُردشدن
- انتخاب مرگ
- «جان دادن در راه خدا» و «جان دادن در راه ایده ها»
- هنر گرسنگی
- شوق سوزان مرگ
- مُردن برای کشتن
- [4]: لایۀ دوم
- چیزی عینی
- مرگ میان خطوط پنهان می شود
- رام کردن مرگ
- فیلسوف مشتعل
- فیلسوف بُرج بلند لندن
- یک فیلسوف دیگر، یک زندان دیگر
- «عدم تسلای» فلسفه
- خدای زندانبان
- آشفته بازار
- چگونه یک شهید بسازیم؟
- [5]: و فیلسوف شهید این گونه خلق می شود
- لوازم
- روی صحنه
- هنر طنز تلخ
- مرگ و روایت
- یکی از باستانی ترین هنرها
- در باب استادان و شاگردان
- سایر فرزندان سقراط
- یک «رسوایی»
- وجود آیرونیک
- جای نمایش فداکاری
- جایی که فیلسوف سر ظالم کلاه می گذارد، به مرگ کلک می زند و اسطوره می شود
- ضمیمه
- خندان جان دادن
- پی نوشت ها
- منابع
شناسنامه کتاب جان دادن در راه ایده ها
-
نویسنده: کاستیکا براداتان
-
مترجم: محمد معماریان
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر ترجمان علوم انسانی
- تعداد صفحات: 280
- موضوع کتاب:کتاب فلسفه و منطق
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
این کتاب برای تمام علاقه مندان به آثار فلسفی و تاریخ فلسفه و همچنین آن دسته از افرادی مناسب است که علاقه دارند منابع بیشتری راجع به رویارویی فیلسوفان با مرگ مطالعه کنند. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.