درباره آندری کورکف
آندری کورکف (آندره کورکوف) نویسنده اوکراینی است. وی متولد ۲۳ آوریل ۱۹۶۱ است. آندری کورکف خالق رمان مشهور مرگ و پنگوئن است. کورکف در شوروی سابق در شهر لنینگراد (سن پترزبورگ) متولد شد. آثار او پر از طنز سیاه و سفید، عناصر سورئالیسم و واقعیت پس از شوروی است. آثار او در بیش از ۶۵ کشور جهان و به بیش از ۳۷ زبان دنیا (از جمله فارسی) ترجمه شده است. از جمله آثار وی می توان به مرا به کنگاراکاس نبر و زنبور های خاکستری اشاره کرد.
درباره کتاب مرگ و پنگوئن
رمان مرگ و پنگوئن (Death And Penguin) روایت آدم های گرفتار در آشفتگی اجتماعی - سیاسی پس از دوران فروپاشی است، آشفتگی و هرج و مرجی که موجبات تشکیل شدن دسته های تبه کاری را فراهم آورد؛ این ناامنی کم و بیش موجب فروپاشی روانی جامعۀ اوکراین شد. رمان، داستان پنگونی را روایت می کند که نویسنده ای سختکوش به نام ویکتور سرپرستی و مراقبت از او را به عهده می گیرد، زیرا باغ وحش شهر کیف از عهده تامین غذای حیوانات باغ وحش برنمی آید. ویکتور نام پنگوئن خود را که اکنون حیوان خانگی محسوب می شود «میشا» می گذارد. مردم در آن منطقه بیشتر خرس خانگی خود را میشا می نامند. دومین روایت معنا باخته رمان وقتی پدید می آید که روزنامه محلی آخرین داستانی را که ویکتور نوشته برای چاپ نمی پذیرد، ولی از او می خواهد به جای داستان آگهی ترحیم بنویسد. سردبیر روزنامه بلافاصله متوجه نبوغ خاص ویکتور در مختصر و موجزنویسی شده و او را ترحیم نویسی بااستعداد و خوش قریحه می داند و به او پیشنهاد می دهد که «آگهی ترحیمی بنویسید که تاکنون هیچ کس به این شیوه در رسای مرگ کسی ننوشته است». حقوقی مناسب معادل سیصد دلار در ماه به ویکتور در ازای نوشتن ستون آگهی ترحیم پیشنهاد می شود، اما تنها وضعیت نامطلوب و ناخوشایند این کار این است که کسانی که او آگهی ترحیم آن ها را می نویسد هنوز در قید حیات هستند. درحقیقت، روزنامه ها در سراسر جهان معمولا فایل ها و ستون هایی از آگهی ترحیم از پیش نوشته شده دارند که در زمان مناسب آن را چاپ می کنند، اما کار ویکتور گواه و شاهدی بر این ادعاست که با این شیوه نامانوس می توان مرگ را به گمراهی کشاند. آندری کورکوف (Andrei Kurkov) را نام آورترین نویسندۀ اوکراینی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دانسته اند. کتاب های کورکف اکنون در شمار پرفروش های ادبیات اروپا هستند. او با سبکی متاثر از نویسنده آمریکایی دونالد بارتلمی می نویسند. آثارش لحنی خشک و جدی و درعین حال دارای وزن و آهنگی ملایم است و صدای پوچ گرا و معناباخته آثارش با ستون آگهی های ترحیم ویکتور، شخصیت رمان «مرگ و پنگوئن» برابری می کند.
در بخشی از کتاب مرگ و پنگوئن می خوانیم:
در این جهان فانی، هر آنچه بهره ای از حیات دارد، صدایی نیز از آن خویش دارد. صدا نشانۀ زندگی است. صدا ممکن است قدرتی بیابد، فرو بشکند، گم شود یا در زمزمه ای بنشیند که به سختی شنیده شود. در همسراییِ جمعی زندگی ما مردم، صداهای فردی به سادگی تشخیص پذیر نیستند، اما آن هنگام که ناگاه صدایی از این جمع به سکوت درغلتد، این وقوفِ دردناک را با خود می آورد که صدا نمی ماند، که هر زندگی مرزی دارد.
همین که چراغ آشپرخانه را روشن کرد، دوباره خاموش شد. برق رفته بود. به همین سادگی. توی تاریکی، متوجه صدای قدم های بی شتاب میشای پنگوئن شد. میشا یک سال پیش رفیق ویکتور شده بود. وقتی که باغ وحش، حیوانات گرسنه اش را به هر کسی که می توانست سیرشان کند، می داد. ویکتور رفته بود و با یک پنگوئن امپراتور بازگشته بود. یک هفته ای می شد که دوست دختر ویکتور ولش کرده و برایش احساس تنهایی را به جا گذاشته بود. میشا هم تنهایی خاص خودش را آورده بود و حالا نتیجه، دو تنهایی مکمل هم بود و تاثیری را ایجاد می کرد که بیش از نوعی تفاهم و رفاقت متقابل بود. ویکتور شمعی دست و پا کرد و روشنش کرد و گذاشتش روی میز توی یک شیشه خالی سس مایونز. بی حالی شاعرانه این نور کوچک واداشتش که در آن تاریکی اندکی روشن شده، برود دنبال قلم و کاغذ. نشست پشت میز و کاغذ را گذاشت روبرویش، بین خودش و شمع؛ کاغذ عاجزانه می خواست که چیزی رویش نوشته شود. اگر شاعر بود، قافیه ها و ردیف ها خیلی سریع سفیدی را پر می کرد. اما حالا که شاعر نبود. در روزمرگی میان ژورنالیسم و مزخرفاتی ناچیز به نثر گیر کرده بود. داستان کوتاه بهترین کاری بود که از دستش برمی آمد. داستان های کوتاه، خیلی خیلی کوتاه، آن قدر کوتاه که نمی توانست زندگی اش را با آن ها بگذراند، تازه اگر هم پولی بهش می دادند. صدای گلوله ای بلند شد. ویکتور پرید طرف پنجره و صورتش را چسباند به شیشه. هیچ خبری نبود. برگشت سر وقت صفحه کاغذش. فکر داستانی در مورد آن شلیک به ذهنش رسیده بود. فقط یک طرف صفحه شد، نه یک کلمه بیشتر، نه کمتر. و همین که داستان کوتاه کوتاه تراژیکش به پایان تراژیکش رسید، برق آمد و چراغ سقف درخشیدن گرفت. با فوتی شمع را خاموش کرد. از توی فریزر ماهی کولی آورد و توی کاسه میشا انداخت.
مرگ و پنگوئن؛ تصویری از فروپاشی شوروی
کتاب مرگ و پنگوئن Death and the Penguin با قلم نقادانه آندری کورکف بازتابی از فضای اجتماعی سرکوب شده ی اوکراین بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. فروپاشی شوروی در اواخر قرن بیستم میلادی رخ داد و سبب تغییرات فراوان سیاسی و تاریخی در کشورهای مختلفی از جمله روسیه، اوکراین و قزاقستان شد. داستان مرگ و پنگوئن رخدادهای تاریخی این واقعه را در شهر کی اف، پایتخت اوکراین نشان می دهد. کتاب روایت تنهایی شخصیت های داستان است که این موضوع محصول شرایط آشفته ی اوکراین در آن زمان است. در مرگ و پنگوئن نیز مانند سایر آثار آندری حیوانات وجود دارند. نویسنده از زبان و ذهن حیوانات، دغدغه های انسانی را مطرح می کند. آندری كوركف در این باره می گوید :«حیوانات از اول در کارهای من حضور داشتند. تا آنجا که یادم می آید، اولین چیزی که نوشتم یک شعر درباره یک همستر بود. سه تا همستر داشتم و آن ها را در یک ظرف شیشه ای نگه می داشتم که با پنبه پر شده بود. بعضی وقت ها آن ها را بیرون می آوردم و یکی از آن ها را پدرم لای در له کرد و کشت و یکی دیگر را یک گربه که از خیابان آورده بودم، خورد. اولین قطعه شعر من درباره تنهایی این همستر آخری بود. که در نهایت از بالکن افتاد پایین. زمانه ی خطرناکی بود و من هنوز هم نمی دانم که این مورد آخر خودکشی بود، قتل بود یا تصادف.»
اقتباس نمایشی از مرگ و پنگوئن در ایران
براساس داستان مرگ و پنگوئن «محمد چرم شیر» نمایشنامه ای دراماتورژ کرد و «پيام دهكردي» در مقام کارگردان این تئاتر را در شهریور و مهر 1397 در سالن چهارسو به اجرا درآورد. «پیام دهکردی» در مصاحبه ای در مورد اجرای مرگ و پنگوئن گفته است: «من همیشه کاری را انتخاب می کنم که می دانم حرفی برای زدن با مردم دارد و نمایش مرگ و پنگوئن آخرین حرف من با جامعه ام است... قصه این نمایش به طور کلی درباره ی انسان معاصر است. حکایت انسان هایی که امروز از حضور در یک جهان ناامن رنج می برند. در این نمایش با شخصیتی به نام ویکتور همراه می شویم و درباره بحران امنیت و فراز و نشیب های زندگی او از عشق، مرگ و پنگوئن که فصل خاص این داستان است می پردازیم.»
شناسنامه کتاب مرگ و پنگوئن
- نویسنده: آندری کورکف
- مترجم: شهریار وقفی پور
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: روزنه
- تعداد صفحات: 312
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.