درباره جومپا لاهیری
جومپا لاهیری (به انگلیسی: Jhumpa Lahiri) (به بنگالی:ঝুম্পা লাহিড়ী) با نام نیلانجانا سودشنا (به انگلیسی: Nilanjana Sudeshna) (زادهٔ ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۷ در لندن) نویسنده آمریکایی هندی تبار است. لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان مترجم دردها (۱۹۹۹)، برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰ شد. همچنین نخستین رمان او به نام همنام (۲۰۰۳) در ساخت فیلمی به همین نام در سال ۲۰۰۷ مورد اقتباس قرار گرفت.
درباره کتاب پاتوق ها
«جومپا لاهیری» از محبوب ترین نویسنده های دو دهه ی اخیر جهان است. نویسنده ای هندی تبار و بزرگ شده ی آمریکا که داستان هایش در حرکت مدام میان هویت، مهاجرت، وطن پدری، کشور محل زندگی، زبان مادری، خانواده، عشق و ... خوانندگان بسیاری در سرتاسر جهان یافته و هر کتابش به مثابه ی یک اتفاق در ادبیات داستانی معاصر است. لاهیری که از انتشار داستان هایش در مجله های ادبی مانند «نیویورکر» شروع کرد، با انتشار مجموعه داستان «مترجم دردها» موفق به دریافت جایزه ی پولیتزر شد و از آن پس دو رمان و چند مجموعه داستان و جستار منتشر کرد تا سال 2020 که رمان «همین حوالی» را به زبان ایتالیایی نوشت. این استاد ادبیات خلاقه که همیشه تا پیش از این نویسنده ای انگلیسی زبان بود، سومین رمانش را پس از هشت سال زندگی در شهر رم، به زبانی نوشت که مدت زیادی نبود که آن را فراگرفته بود. علاقه ی لاهیری به ایتالیا که در داستان های پیشین او از جمله داستان «رفتن به ساحل» از کتاب «خاک غریب» نیز مشهود بود، این بار در کتاب «همین حوالی» باز هم داستان زنی را در ایتالیا روایت می کند. راوی اول شخص رمان، زندگی و احوالات خودش را با ریزبینی و نکته سنجی در 46 قطعه ی کوتاه شرح داده که تنهایی اش در نیمه ی دوم زندگی و دگرگونی که نیاز اوست، وجه بارز آن است. در «همین حوالی» باز هم همان دغدغه های آشنای لاهیری در فرمی تازه تر و باشخصیتی دیگر به چشم می آید و بازگشت به گذشته، ذهن خاطره باز، خیال باف و سرشار از دردها و حسرت های نوستالژیک، مایه ی اصلی کار هستند. خواندن رمان کوتاه «همین حوالی» همراه شدن با تجربه ی نوشتاری زنی نویسنده است که میان فرهنگ های مختلف مسیرهایی را طی کرده و داستانی نوشته که تا مدت ها تأثیر آن در خواننده اش می ماند. مکان و وابستگی انسان به مکان هایش موضوع پژوهش های متعددی بوده است. زمانی که جابه جا می شویم یا از نقطه ای که در آن خاطره ساخته ایم خارج می شویم، چیزی از ما در مکان زنجیر می شود و جا می ماند. در هر مکانی ما نه تنها خاطراتی واقعی و شاید حتی تخیلی می سازیم، بلکه با دیگران ارتباط برقرار می کنیم و آن ها را به تماشا می نشینیم. حتی ممکن است پیوندی موقت و البته فراموش نشدنی با افرادی کاملاً غریبه بسازیم؛ غریبه های آشنایی که شاید تنها یک لبخند به هم زده باشیم اما سال ها بعد به آن ها فکر خواهیم کرد. کتاب پاتوق ها رمانی غیرتخیلی درباره ی همین تجربیات نویسنده و مواجهه ی او با مکان های مختلف است. رمان پاتوق ها (Dove mi trovo) جزو رمان هایی است که جومپا لاهوری (Jhumpa Lahiri) به زبان ایتالیایی نوشته است و معنای عنوان اصلی آن می شود: کجا هستم؟ این رمان بعدتر توسط خود نویسنده به انگلیسی بازگردانده شد و در برگردان انگلیسی اسم آن شد پاتوق ها (Whereabouts). ترجمه ی فارسی آن را امیرمهدی حقیقت انجام داده که پیش از این هم چندین اثر دیگر از لاهیری ترجمه کرده بود. این کتاب در سال 1400 توسط نشر چشمه به چاپ نخست رسید.
جوایز و افتخارات کتاب پاتوق ها
- پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز
- موردانتظارترین کتاب مجله ی اپرا، تایم و اُ.
نکوداشت های کتاب پاتوق ها
- پاتوق ها کتابی است درباره ی دگردیسی، بار سنگین کودک بودن، بی رحمی طبیعت، شادیِ جماعت ها و غذا و دوستان. (لاریویو)
- در این کتاب شاعرانگی لاهیری شکوفا شده و نثر حساب شده و مکالمه ای آن کاملاً به نمایش گذاشته شده است. (پابلیشرز ویکلی ،مرور ستاره دار)
- پاتوق ها سرپیچی آشکاری از هم نوایی کردن است و تمثیل مفصل لاهیری از خروج، گم گشتگی، و خِرَدی در حال طلوع درباره ی آن خودی که از آن گریزی نداریم. (سیدنی ریویو)
جوایز و افتخارات جومپا لاهیری
- دریافت بورسیه ی گوگنهایم در سال 2002
- دریافت مدال ملی علوم انسانی در سال 2014
- برنده ی جایزه ی Pen/Malamud در سال 2017
- برنده ی جایزه ی پولیتزر برای مترجم دردها در سال 2000
- برنده ی جایزه ی ادبی آسیایی-آمریکایی برای خاک غریب در سال 2009
- برنده ی جایزه ی PEN/Hemingway برای داستان کوتاه مترجم دردها در سال 1999
- و ...
در بخشی از کتاب پاتوق ها می خوانیم
تنهایی پیشه ام شده. از آن جا که انضباط خاصی می طلبد، می کوشم بر آن تسلط کامل پیدا کنم. درعین حال، و گرچه دستش برایم رو شده، همچنان آزارم می دهد و بر دوشم باری است. شاید اثرات مادرم باشد. همیشه از تنها بودن می ترسید و حالا هم که پیر شده، از دست زندگی عذاب می کشد، آن قدر که وقتی زنگ می زنم حال واحوالش را بپرسم، فقط می گوید «خیلی تنهام.» می گوید دلش برای کارهای جالب و پُرهیجان لک زده، با این که دوستان زیادی دارد که همگی عاشقش هستند، و زندگی اجتماعی اش بسیار شلوغ تر و سرزنده تر از مال من است. مثلاً آخرین بار که به دیدنش رفتم، تلفنش یک بند زنگ می خورد. ولی همیشه بدخلق است، و اصلاً سر درنمی آورم چرا. مانده زیر آوارِ گذر زمان. بچه که بودم، حتی وقتی پدرم زنده بود، مادرم همیشه من را کنار خودش نگه می داشت، هیچ وقت رضایت نمی داد از هم جدا شویم، حتی برای مدتی کوتاه. مواظبم بود و نمی گذاشت تنها بمانم انگار که تنهایی، کابوس باشد، یا مثلاً زنبور. به این شکل، ملغمه ی ناجوری ماندیم تا وقتی که سرانجام پی زندگی خودم رفتم. آیا من سپر بین او و وحشتش بودم؟ کسی بودم که نمی گذاشت در آن ورطه بیفتد؟ آیا از بیمِ ترس او بود که من به این سبک زندگی کشانده شدم؟ سال هاست که هر دو تنهاییم و می دانم که ته دلش دوست دارد آن ملغمه را دوباره سرهم کند تا جفت مان از تنهایی درآییم. به نظرش با این کار مشکلات هر دوی ما حل می شود. ولی چون من کوتاه نمی آیم و زیر بار نمی روم که با او در یک شهر زندگی کنم، باعث وبانی تداوم رنج او هستم. اگر به مادرم بگویم خوشحالم از این که تنها زندگی می کنم، و مسئول حریم شخصی و وقت خودم هستم البته منهای سکوت همیشگی، و این که وقتِ خروج از خانه، همیشه چراغ ها و رادیو را روشن می گذارم گوشش بدهکار نیست و فقط نگاهم می کند. می گوید تنهایی یک کمبود است، نه چیزی بیش تر. بحث فایده ای ندارد، چون از لذت های کوچکی که تنهایی به من می دهد بی خبر است.
فهرست مطالب کتاب
- درباره ی نویسنده
- در پیاده رو
- در خیابان
- در دفتر کار
- در غذاخوری
- در بهار
- در میدان بازارچه
- در اتاق انتظار
- در کتاب فروشی
- در سرم
- در موزه
- روی کاناپه
- در تراس
- در استخر
- وسط خیابان
- در سالن زیبایی
- در هتل
- پای پیشخان بلیت فروشی
- زیر آفتاب
- در خانه ام
- در ماه اوت
- پای صندوق
- در سرم
- سر شام
- در تعطیلات
- در سوپرمارکت
- لب دریا
- در کافه
- در ویلا
- بیرون شهر
- در رخت خواب
- پای تلفن
- زیر سایه
- در زمستان
- در نوشت افزارفروشی
- سپیده دم
- در سرم
- در خانه ی او
- در کافه
- وقت بیداری
- در خانه ی مادرم
- در ایستگاه
- در آینه
- در سرداب کلیسا
- پیشِ رو
- ناکجا
- در قطار
شناسنامه کتاب پاتوق ها
- نویسنده: جومپا لاهیری
- مترجم: امیرمهدی حقیقت
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر چشمه
- تعداد صفحات: 138
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی: دارد
- نسخه صوتی : ندارد
بنابراین کتاب پاتوق ها مناسب علاقمندان به رمان است. همچنین به شیفتگان ادبیات ایتالیا توصیه می شود که این اثر را از دست ندهند. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.