درباره صادق هدایت
صادق هدایت یکی از مشهورترین و محبوب ترین نویسندگان ایرانی است و بسیاری از منتقدان همچنان کتاب بوف کورِ وی را برجسته ترین و بهترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران می دانند. وی در جوانی به گیاه خواری روی آورد و در همین خصوص کتاب «فواید گیاه خواری» را نوشت. هدایت معتقد بود که اگر انسان ها می خواهند جنگ از میان برود باید دست از کشتن حیوانات بردارد. صادق هدایت در طول حیات خود آثار ماندگار بسیاری به رشته ی تحریر درآورد که از میان آن ها می توان به زنده به گور، حاجی آقا، وغ وغ ساهاب و... اشاره کرد. صادق هدایت در سال ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. او به مدرسه علمیه ی تهران رفت و دوران دبیرستان را نیز در دبیرستان دارالفنون گذراند. او با زبان و ادبیات فرانسه آشنا بود و در سال ۱۳۰۵ به فرانسه رفت. در ۱۳۰۷ اقدام به خودکشی در رودخانه مارن در فرانسه کرد، ولی سرنشینان یک قایق او را نجات دادند. صادق هدایت بعد از چند سال زندگی در پاریس، رشته ی تحصیلی اش را ناتمام گذاشت و به تهران بازگشت. او به دلیل انتقادهایش، در سال ۱۳۱۴ ممنوع القلم شد. محدودیت های ایجادشده او را مجبور کرد تا به هند سفر کند. او در هندوستان زبان پهلوی را آموخت و کارنامه «اردشیر پاپکان» را از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.صادق هدایت در این زمان معروف ترین اثرش، «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود، منتشر کرد.
معرفی کتاب سه قطره خون
کتاب سه قطره خون نوشته ی صادق هدایت مجموعه ای از یازده داستان کوتاه است که برای اولین بار در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. شناخته شده ترین داستان این کتاب، سه قطره خون نام دارد و اولین داستان این مجموعه است. داستانی که میان آثار صادق هدایت بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از میان بقیه ی داستان های این مجموعه «داش آکل» سوژه ی فیلمی به همین نام، اثر مسعود کیمیایی و بازیگری بهروز وثوقی در سال ۱۳۵۰ شده است.
خلاصه ای از داستان های کتاب سه قطره خون:
داستان اول سه قطره خون نام دارد و عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده است. راوی داستان، جوانی به نام احمد است که در بیمارستان روانی به سر می برد. احمد در خلال صحبت های خود از آرزوها و تصوراتش می گوید و آن ها را حقیقت می پندارد. صادق هدایت در این روایت به افسانه ای کهن روی می آورد و تلاش می کند با استفاده از اسطوره ها منظور خود را منتقل کند. این اثر یکی بهترین داستان های این مجموعه است و پایانی غافلگیر کننده دارد.
داستان گرداب به عشق، خیانت و دوستی می پردازد. هدایت در این داستان زندگی جوانی به نام همایون را روایت می کند که دوستش به دلیل نامعلومی خودکشی می کند. داش آکل یکی از معروف ترین داستان های صادق هدایت نیز در این مجموعه قرار دارد. این قصه روایت عشق مردی پا به سن گذشته و جوانمرد به دختری نوجوان است. صادق هدایت در داستان آیینه ی شکسته به خرافات می پردازد و عقاید نادرست مردم را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
ششمین داستان این مجموعه لاله نام دارد که باز هم عشقی نامتعارف را به تصویر می کشد. این داستان یکی از متفاوت ترین روایت های این مجموعه را دارد. مردی تنها سرپرستی دختری را قبول می کند اما به مرور زمان به آن دختر علاقه مند می شود. داستان صورتک ها نیز ماجرای پسری جوان است که در خانواده ای سرشناس به دنیا آمده و به دختری علاقه مند می شود. خانواده ی وی مخالف رابطه ی این دو جوان هستند و اما پسر جوان حاضر نیست از عشق خود بگذرد. داستان چنگال درباره ی مرد خشنی است که به مسائل شرعی دیگران پاسخ می دهد اما خود هیچ باوری به آن ها ندارد. مردی که نفسش را کشت، روایت معلمی است که با پژوهش در خصوص متون عرفانی به دنبال مرشدی می گردد تا به او در مبارزه با نفس خود و پیمودن هفت وادی عرفان یاری برساند و خدا را بیابد. داستان محلل، ماجرای آشنایی تصادفی مردی با محلل همسر سابقش است. این دو پیرمرد زندگی خود را برای یکدیگر شرح می دهند. آخرین داستان این مجموعه نام گجسته دژ نام دارد و داستان کیمیاگری است که برای دستیابی به فرمول ساخت طلا در دژی مستقر می شود که از نظر بومیان منطقه، بنایی شوم است و در نهایت این شومی گریبانگیرِ کیمیاگر داستان نیز می شود.
در بخشی از کتاب سه قطره خون می خوانیم:
در همان حال که نازی اظهار دوستی می کرد، وحشی و تودار بود و اسرار زندگی خودش را فاش نمی کرد، خانه ی ما را مال خودش نمی دانست و اگر گربه غریبه گذارش به آنجا می افتاد، به خصوص اگر ماده بود مدت ها صدای فیف، تغیر و ناله های دنباله دار، شنیده می شد. صدایی که نازی برای خبر کردن ناهار می داد، با صدای موقع لوس شدنش فرق داشت. نعره ای که از گرسنگی می کشید، با فریادهای که در کشمکش ها می زد و مرنو مرنویی که موقع مستیش راه می انداخت، همه باهم توفیر داشت و آهنگ آن ها تغییر می کرد. اولی فریاد جگرخراش، دومی فریاد از روی بغض و کینه و سومی یک ناله ی دردناک بود که از روی احتیاج طبیعت می کشید، تا به سوی جفت خودش برود. ولی نگاه های نازی از همه چیز پرمعنی تر بود و گاهی احساسات آدمی را نشان می داد، به طوری که انسان، بی اختیار از خودش می پرسید: در پس این کله ی پشم آلود و پشت این چشم های سبز مرموز چه فکرهایی و چه احساساتی موج می زند! پارسال بهار بود که آن پیشامد هولناک رخ داد. میدانی در این موسم، همه جانوران مست می شوند و به تک و دو می افتند، مثل این است که باد بهاری، یک شور دیوانی در همه ی جنبندگان می دمد. نازی هم برای اولین بار، شور عشق به کله اش زد و با لرزه ای که همه ی تن او را به تکان می انداخت، ناله های غم انگیز می کشید. گربه های نر، ناله هایش را شنیدند و از اطراف، او را استقبال کردند. پس از جنگ ها و کشمکش ها، نازی یکی از آن ها را که از همه پرزورتر و صدایش رسا تر بود، به همسری خودش انتخاب کرد. در عشق ورزی جانوران، بوی مخصوص آن ها خیلی اهمیت دارد. برای همین است که گربه های لوس خانگی و پاکیزه، نزد ماده ی خودشان جلوه ای ندارند.
داستان های دیگر کتاب سه قطره خون
در داستان لاله ماجرای مردی را می خوانیم که دور از مردمان عادی زندگی می کند و به طرز غریبی کودکی خردسال دم در او ظاهر می شود. این پیرمرد سرپرستی این دختر کوچک را به عهده می گیرد. هر چقدر از دختر می خواهد صحبت کند، زبان باز نمی کند و به همین دلیل او را لال، لالو و در ادامه لاله می خواند. ماجرا به سمتی پیش می رود که پیرمرد به لاله علاقه ای نه از جنس پدرانه پیدا می کند و در کشمکش این احساس ماجراهایی اتفاق می افتد که باز هم زمینه ای برای نمادگرایی و خیال پیش می آورد. داستان گجسته دژ سرتاسر نماد است و تمام نمادها در هم تنیده است. در میانه این کتاب هم به سه قطره خون اشاره شده است. شخصیت خشتون در این داستان با حالتی عصیان گر می گوید: «فردا شب سه قطره خون به اکسیر من، به نطفه طلا روح می دهد. سه قطره خون دختر باکره، فردا شب…! استادانم همه خون جگر خوردند و به مقصد نرسیدند. آخری آن ها به دست خودم کشته شد و همه اسرار جادوگران مصر و کلده و آشور برای من ماند… من نتیجه دسترنج آن ها را خواهم برد…»
فهرست مطالب کتاب
- سه قطره خون
- گرداب
- داش آکل
- آینه ی شکسته
- طلب آمرزش
- لاله
- صورتک ها
- چنگال
- مردی که نفسش را کشت
- محلل
- گجسته دژ
شناسنامه سه قطره خون
- نویسنده: صادق هدایت
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: گیوا
- تعداد صفحات:144
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان ایرانی
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.