درباره توماس کنیلی
توماس مایکل کنیلی در سیدنی متولد شده و در کالج سنت پتریک در نیوساوت وست استرالیا تحصیل کرده است. او به خاطر نوشتن کتاب شیندلرز آرک (کشتی شیندلر)، که از خاطرات پولدک فِفربرگ (به انگلیسی: Poldek Pfefferberg)، یکی از بازماندگان هولوکاست الهام گرفته شده بود، در سال ۱۹۸۲ برنده جایزه ادبی من بوکر شده است. سالها بعد استیون اسپیلبرگ نیز با اقتباس از این کتاب، فیلم فهرست شیندلر که موفق به کسب جایزهٔ اسکار بهترین فیلم شده است را ساخت. توماس کنیلی دو مرتبه نیز برندهٔ جایزه مایلز فرانکلین شده است.
درباره کتاب شهر زنبوران
داستان حاضر شرحی است از زندگی پسربچه ای به نام ند در تنۀ کوه پیکر درخت زبان گنجشکی، در کندوی عسل! نوجوانان در این داستان اطلاعاتی مفید و آموزنده از زنبوران، کندوی آن ها و زندگی شان کسب می کنند. راوی کتاب شهر زنبوران (Ned Kelly and City of Bees) پسر کوچکی به نام ند کلی است. او در این اثر سرگذشت خودش را برایمان تعریف می کند؛ سرگذشتی چنان عجیب و غریب که باور کردنِ آن، دست کم در ابتدا، محال به نظر می رسد. اما ند کوچولو حاضر است قسم بخورد که تمام حرف هایش راستِ راست است! اگرچه، خیلی مهم نیست که او راست می گوید یا این که قصه هایی را تحویلمان می دهد که ساخته وپرداخته ی ذهن خودش هستند. آنچه اهمیت دارد این است که چیزهایی که ند تعریف می کند، هم بامزه و هیجان انگیزند، و هم آموزنده و ارزشمند. داستان ند کلیِ کوچولو از این قرار است: او در یک تابستان عجیب و غریب، طی حمله ای بی رحمانه از جانب بیماری آپاندیسیت، به اندازه ی یک زنبور عسل کوچک می شود! بله، درست به اندازه ی یک زنبور عسل. بعد، مدام منتظر می نشیند تا شاید طی حمله ی بعدیِ بیماری، دوباره به هیئت سابقش برگردد. اما نه حمله ای رخ می دهد، نه جهشی در اندامش! تا این که پیش خود می گوید: «خب، حالا که اینطوره و کاری هم از دستم برنمیاد، بهتره به جای غصه و افسوس خوردن، بلند شم، برم بین هم قدوقواره های خودم سرمو گرم کنم.» و بعد، راستی راستی پا می شود و می رود قاتیِ هم قدوقواره های خودش؛ یعنی (این همان بخش ماجراست که باور کردنش محال است) قاتیِ زنبورهای عسل! این چنین است که گذر پسرکِ بندانگشتیِ داستان ما به کندویی بزرگ، واقع در تنه ی یک درخت زبان گنجشک زیبا می افتد، و زندگیِ تازه اش در شهر زنبوران، آغاز می شود... کتاب شهر زنبوران نخستین بار در سال 1978 به انتشار رسید، و خیلی زود، به عنوان یک رمان نوجوانِ جذاب و در عین حال آموزنده، مورد تحسین منتقدان واقع گشت. با مطالعه ی کتاب شهر زنبوران، ضمن ساختن اوقاتی مفرح برای خود، با اطلاعاتِ علمی جالبی نیز در باب ساختار زندگی زنبورهای عسل، و سازوکارِ خاص زیست شناختیِ این موجودات، آشنا خواهید شد. رمان شهر زنبوران به قلم شقایق قندهاری و حسین ابراهیمی به زبان فارسی ترجمه شده و در اختیار مخاطبینِ کتاب خوانِ نوجوان، قرار گرفته است.
افتخارات تاماس کنیلی
- برنده ی جایزه ی ادبی من بوکر
- نامزد دریافت جایزه ی والتر اسکات
- برنده ی جایزه ی مایلز فرانکلین (دو مرتبه)
- نامزد دریافت جایزه ی AACTA برای بهترین فیلمنامه ی غیراقتباسی
- و...
در بخشی از کتاب در شهر زنبوران می خوانیم...
خیلی زود در میان جمعیت زنبوران قرار گرفتیم. بی آنکه احساس خطر کنم، ایستادم و به اطرافم نگاه کردم. گروهی از زنبورها مشغول ساختن اتاقک های جدید بودند. ظاهراً آن ها تکه های موم را از زیر پولک هایشان بیرون می کشیدند، بعد آن ها را به کمک دست ها، پاها و شاخک ها به شکل های دلخواه خود ورز می دادند، با دهان آن ها را می بریدند و برای ساختن دیواره ی اتاقک ها از آن ها استفاده می کردند. زنبورها بسیار تند و تمیز کار می کردند. به ای پیس گفتم: «موم! یعنی زنبورها موم را از بدن خودشان می گیرند؟!» من پیش از این چیزی در این مورد نمی دانستم. نانسی کلانسی با غرور همیشگی خود گفت: «پس چی خیال کردی؟ فکر کردی از کارخانه ی موم سازی می خرند؟» ای پیس گفت: «نگاه کن، پایین دست ما، ملکه سِلما دارد تخم ریزی می کند.» به پایین نگاه کردم. ابتدا کمی سرم گیج رفت. در برابر چشمانم فقط توده های درهم زنبور می دیدم. به این ترتیب، طولی نمی کشید که از رازهای کندو و از چگونگی ذخیره کردن شهد و گَرده گرفته تا تولید نسل زنبورها، سر در می آوردم. بعدها فهمیدم که ملکه سلما در آغاز تابستان در حالی که مراقبان و همراهان، دور و برش را گرفته اند، تخم های فراوانی می گذارد. برخی از این تخم ها به کارگر و برخی دیگر به زنبوران نری مثل رومئو زنبور عاشق پیشه ای که روز پیش دیده بودیم تبدیل می شوند. خیلی زود هر تخمی در اتاقک خودش به موجود شفیره مانندی تبدیل می شود. پرستاران این نوزادها چند روز آن ها را با ژله ی رویال تغذیه می کنند و همین که آن ها کم کم به حشره ای کوچک تبدیل شدند، به آن ها مقدار فراوانی گرده و شهد می دهند و دهانه ی اتاقک هایشان را می بندند. البته پوشش در اتاقک نوزادان ضخامت چندانی ندارد و سوراخ هایی برای عبور هوا درون آن ها دیده می شود. نوزاد تمام ذخیره ی غذایی را که برایش می گذارند می خورد و به زنبوری جوان تبدیل می شود. آن وقت خودش در اتاقک را می جود و از آن بیرون می آید. اگر این زنبور، زنبور کارگر باشد، پس از چند روز مشغول کار می شود و اگر زنبور نَر باشد، توی کندو و بعد بیرون آن پرسه می زند و مثل همه ی زنبورهای نر، دیگران تغذیه اش می کنند.
گزیده ای از کتاب شهر زنبوران
هوا بارانی شد، اما زنبورها باران را دوست ندارند؛ چون هیچ کس نمی تواند برای جمع کردن غذا از کندو خارج بشود. دانه های درشت باران جلوی کار زنبور را می گیرد و چشم هایش را کم سو می کند. بدین ترتیب ای پیس بیکار شده بود و حالا حتی نمی توانست برای شنیدن مجموعه ی رادیویی به خانه ی خانم مگوایر برود. خانم کلانسی به او گفت: «وقتی باران می بارد و تو نمی توانی حتی به رادیو گوش کنی، زنبور خیلی بیچاره ای هستی!» صدای به هم خوردن شاخه ها و باد را می شنیدم. زنبورهای نگهبان و زنبورهای خدمتکار ملکه همگی دور سلما جمع شدند تا او را گرم و نرم نگه دارند. بقیه ی زنبورها هم دور هم جمع شده بودند تا گرم بشوند. وقتی باران می بارید، آن ها فقط می توانستند به زنبورهای نوزاد و کوچکی که در اتاقک ها بودند، غذا بدهند و مثل همیشه نگهبانی بدهند. گاهی وقت ها باد آن قدر شدید بود که یکی از زنبورهای نگهبان می افتاد. هوا خیلی دلگیر بود و حتی من و خانم کلانسی هم غمگین بودیم.
فهرست مطالب کتاب
- کوتاه درباره ی نویسنده
- بیمارستان
- زنبور عسل و نانسی کلانسی
- فرود
- دختر صد و بیست ساله
- دیدار با ملکه ی زنبورها
- تخم ملکه ای دیگر
- رومئو و بوی کندو
- نفرت از حشره ها
- ماشین تحریر خانم "ساچ"
- ند کِلی تسلیم می شود
- جنگ زنبورهای زرد
- ملکه ی جدید
- ترک کندو و موری اِی بی
- کندو در خانه ی میجر استیل
- آدم های دست و پاچلفتی
- بازداشت
- باران های پاییزی
- اخراج زنبورهای نر
- بازگشت به خانه
شناسنامه کتاب شهر زنبوران
-
نویسنده: توماس کنیلی
-
مترجم: حسین ابراهیمی، شقایق قندهاری
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر افق
- تعداد صفحات: 144
- موضوع کتاب: داستان و رمان نوجوان
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
نوجوانانِ علاقه مند به داستان های فانتزی و علاقه مندان به قصه های علمی، دو گروه از مخاطبین اصلی کتاب شهر زنبوران، نوشته ی تاماس کنیلی اند. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.