دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

مجله خانواده / فرهنگ و هنر / معرفی کتاب /

معرفی کتاب شرق بنفشه اثر شهریار مندنی پور 

سه شنبه، 06 مهر 1400
کتاب شرق بنفشه اثر شهریار مندنی‌پور است که در سال ۱۳۳۵ در شیراز به دنیا آمد. نخستین مجموعه داستان او به نام سایه‌های غار در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. وی مدت‌ها سردبیر هفته‌نامهٔ توقیف‌شدهٔ عصر پنجشنبه بود و هم اکنون در امریکا به سر می‌برد.

درباره کتاب شرق بنفشه

این کتاب شامل 9 داستان کوتاه با مضمون عشق است که هر داستان در مکانی متفاوت اتفاق می افتد. این کتاب را می توان گفت که یکی از آثار برتر مندنی پور است. یکی از ویژگی های نثر مندنی پور ابهام و رمزنگاری است و با این ترفند ذهن خواننده را هم به چالش می کشد. ویژگی دیگر آثار مندنی پور استفاده از انواع تلمیحات تاریخی، ادبی و... است و همچنین زبان شاعرانه ای که برای شخصیت هایش به کار می برد. شخصیت های داستان های مندنی پور اکثرا نا امید و تنها هستند به همین دلیل سعی می کنند با پناه بردن به عشق خودشان را نجات دهند اما گاها می بینیم که راه نجاتی در کار نیست بلکه صرفا برای به نوعی راه فرار است.

خلاصه کتاب شرق بنفشه

محوریت هر نه داستان «عشق» است، اما هر یک در مکانی متفاوت رخ می دهد و باطن آن چیزی فراتر از عشق است؛ مثلاً در داستان اول با کتاب هایی مواجه می شویم که حروف رمزیِ نامه های میان ارغوان و ذبیح در آنها نوشته شده است و راوی داستان به رغم مخالفت خانواده ی ارغوان، در پی یافتن راهی برای رسیدن به اوست؛ از فرار گرفته تا خودکشی. و داستان های بعدی هم به طور غیر مستقیم به خفقان حاکم بر جامعه اشاره دارد تاجایی که باورهای سیاسی و اجتماعی خانواده ها را تحت الشعاع قرار داده است.

در چنین شرایطی، عشق تنها جای امنی ست که شخصیت های داستان به آن پناه می آورند: ذبیح بیمِ آن دارد که زمانْ عشق را کهنه کند، نامه های سربه مُهر میان خود و معشوقه اش در «غزلیات شمس» رمزگشایی می شود، و با «آناکارنینا» حرف های دلش را به ارغوان می زند.

در داستان دوم، راوی از ترس آدم ها و محیط پیرامونش دیوانه وار به عشق پناه می آورد و کم کم رفتارهای بیمارگونه ای از او سر می زند، پسری جوان در داستان پنجم عاشق درنا می شود و مرگ زودهنگام پدرشکارچی اش را چنان دلخراش توصیف می کند که خواننده را در وحشت جنگل و حیوانات وحشی رها می کند

درباره نویسنده کتاب شرق بنفشه

شهیار مندنی پور در ۲۶ بهمن ۱۳۳۵ در شیراز به دنیا آمد. نخستین مجموعه داستان او به نام سایه های غار در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. او مدت ها سردبیر هفته نامهٔ توقیف شدهٔ عصر پنجشنبه بود و هم اکنون در آمریکا به سر می برد. او از مهم ترین نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایرانی محسوب می شود که داستان هایش به لحاظ فرم و زبان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. وی در دانشگاه های هاروارد و بوستون کالج و تافتس تدریس کرده است.

قسمتی از کتاب شرق بنفشه

هزار کلمه دارید، هزار حرف که زیرشان نقطه است. برای شما طمع خام ها هزار و یک غنیمت است. زبان بیایید، زمان همان کهنه شدن عشق است، می گذرد. (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۲۰)

بلند گفت «حکماً پیمانه های زیادی شکسته ای؟» گفتم «شراب هر کدامشان فقط یک مستیِ کوتاه بدخمار داشت.» بلند شد. سایهٔ سرو از رویش رفته بود. دستش را با انگشتی برافراشته بالا برد. گفت «اصلت تشنه نبوده، اگر بودی با همان اولی مست می شدی، تا ابدالآباد.» (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۲۲)

با من حرف بزن بانو. بگو که می فهمی همه ی اینها برای توست. بگو که قلبم را می شنوی در وجودم که هستی. بگو که داری خاطراتم را توی سرم می خوانی. بخوان آن همه انتظار و تنهاییِ آن همه سال که تو را نمی دیدم. بخوان رنجم را محصور در میان آدم ها، بی آنکه خودم باشم، که همیشه مجبور باشم که در جلدی باشم. جلدهای ناهمخوان با روانم، نه چون این جلدم، مهمان پرست. بخوان اندوهم را شامگاه هایی که از اینجا می رفتی به خانه ات، و من تنها می ماندم با بوی تو پراکنده میان برگ های نارنج، خلیده در سایه ی سرو، و یاد قدم هایت بر زمین و سنگ. با من حرف بزن بانو… (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۵۵)

کاش عاشق نان نمی خواست، لباس نمی خواست. اگر نان نمی خواست، اگر اجاره خانه نداشت، غمش خالص می شد غم عشق. (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۷۸)

پدرم همیشه می گفت شکوه و ناله نکن از زندگی. طوری زندگی کن که مرگ به قصد تو و برای تو بیاید، نه که سر راهش از کنارت بگذرد. چنان برو که از پا افتاده باشد وقتی به تو می رسد. (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۱۳۴)

کوه همیشه هم ساکت نیست بانو. گاهی زمزمه ای از توی گدارهایش، از پشت گُرده ماهی هایش می آید. پچپچهٔ مادگی کوه است. یک کلمه اش را حالا می گوید، بعدیش را یک ساعت بعد. باید حوصله کرد. مادهٔ کوه مهربان است. گاهی نسیمی می فرستد، نوازش می کند آدم را. (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۱۴۱)

بدبختی و خوشبختی رو یه آینهٔ نامرئیه. بعضیا که می بیننش، اگه چشم بدوزن به آرزوهای محالشون تو آینه، همهٔ بدبختیا میاد به سرشون… (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۲۰۴)

کلمات چیزی را در وجود من دارند می سوزانند. وقتی در بیت های حافظ هستند فرق دارند با وقتی که در یک اعلامیهٔ تند دولت نظامی چپانده شده اند وحشت آورند. وقتی دارم با آدم های معمولی حرف می زنم می آیند توی دهانم. کلمات گنده و پرطنطنه… بعضی هایشان کودنند، زود خودشان را لو می دهند، بعضی ها موذی اند. (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۲۱۳)

می گویند سکوت سی ساله ات را بشکن، حالا حقیقت را می توانی بگویی، نه تشکیلاتی مانده و نه مرامی… می گویم خب تلاش من هم همین است، ولی در این دنیای سایه سار که گذشته و آینده مثل تصاویر نقش شده بر دو آینهٔ روبه رو، موذیانه در هم طنین یافته اند، چه می توانم بگویم یا چه باید بگویم… (کتاب شرق بنفشه – صفحه ۲۳۰)

شناسنامه کتاب شرق بنفشه


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز سه شنبه 18 اردیبهشت
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
برای چاپ کتاب و تبدیل پایان نامه تان به کتاب با سرعت نور کلیک کنید!
محاسبه آنلاین هزینه چاپ کتاب در چند ثانیه
محاسبه آنلاین هزینه چاپ کتاب
مراحل چاپ کتاب با بهترین کیفیت
قیمت استخراج مقاله از پایان نامه
چاپ فوری مقالات علمی پژوهشی
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
استخراج فوری مقاله از پایان نامه برای مجلات ISI
هزینه تبدیل پایان نامه به کتاب
تبدیل پایان نامه به مقاله آی اس آی