درباره کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند
“یوزپلنگانی که با من دویده اند” کتابی حاوی ده داستان کوتاه از بیژن نجدی است. نام کتاب طبق مطلب مندرج در کتاب از وصیت شاعرانه او گرفته شده است. این کتاب تنها کتابی است که در زمان حیات بیژن نجدی از وی منتشر شد. بیژن نجدی نویسنده ای با ذوق ادبی است که داستان هایش در سبک های واقع گرایی و فراواقع گرایی است. وی از پیشگامان داستان نویسی پست مدرن در ایران به شمار می آید. نشانه های سبک واقعیت گرایی در بخش های مختلف برخی از این داستان ها از زندگی ملموس شخصیت ها و نشانه های سبک فراواقعیت گرایی در تعداد دیگری از داستان ها از هم ذات پنداری با اشیای بیجان است که به طور بارز به ذهن خواننده کتاب منعکس می شود. بیژن نجدی از ذوق شاعرانه خود در متن داستان ها بهره برده و استعاره ها و تشبیه های فراوانی در متن کتاب موجود است.نویسنده خود یک بار در تنها گفت و گویش با ” فرنگیس حبیبی ” از بخش فارسی رادیو فرانسه ” یوزپلنگ ” را استعاره ای از نسل ، نهاد ، آرمان و کسانی می داند که همانند ” نوع ” یوزپلنگ ، در آستانه ی انقراض و ” مورد هجوم ” هستند ؛ باورها ، هستی ها و کسانی که به گذشته های نزدیک یا دورتر ما تعلق دارند و شاید دیگربار در تاریخ تکرار نشوند. بیژن نجدی نویسنده ای با ذوق ادبی است که داستان هایش در سبک های واقع گرایی و فراواقع گرایی است. وی از پیشگامان داستان نویسی پست مدرن در ایران به شمار می آید. نشانه های سبک واقع گرایی از زندگی ملموس شخصیت ها در بخش های مختلف برخی از این داستان ها و نشانه های سبک فراواقعیت گرایی از هم ذات پنداری با اشیای بیجان در تعداد دیگری از داستان ها است که به طور بارز به ذهن خواننده کتاب منعکس می شود.به دوستداران داستان های کوتاه توصیه می شود که این کتاب را بخوانید. شاهکاری ماندگار، حاوی داستان های کوتاه جدی با طعم شاعرانه. داستانهایی سورئال و پست مدرن پر از نماد و نشانه و تمثیل. واقعیت هایی به پرواز درآمده در وهم و فراواقعیت. داستانهایی سرشار از استعاره هایی سهراب سپهری وار، عارفانه و ادیبانه. نثری روان ولی معما گونه. به زعم نویسندگان معاصر این کتاب داستانهای کوتاه از زوایایی، در ردیف کارهای صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، صمد بهرنگی، صادق چوبک و... می باشد.
خلاصه کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند
در داستان اول، نقش کودک مرده که در ذهنیت مخاطب به پایان نسل اشاره دارد، به باور شخصیت های داستان مبنی بر عنصر تدوام نسل تغییر شکل می دهد .در داستان دوم، قاتل بودن مرتضی به مثابۀ پیش انگاشتی که قاتل مجرم و محکوم است، در باور ستوان و مخاطب مبنی بر مظلوم بودن قاتل در شرایطی خاص تغییر ایجاد می کند .در داستان سوم، دویدن اسب بسته شده به گاری به واسطۀ جابه جایی ضمیرها در متن، این باور را ایجاد می کند که انسان مانند اسب برای گذران زندگی و رسیدن به اهدافش می دود و از او بیگاری کشیده می شود.
درباره نویسنده کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند
بیژن نجدی ، شاعر و داستان نویس بود. او در ۲۴ آبان ۱۳۲۰ از پدر و مادر گیلانی در خاش زاهدان متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در رشت گذراند. پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۳۹ وارد دانشسرای عالی تهران شد و در سال ۱۳۴۳ از همان دانشکده در رشته ریاضی فارغ التحصیل و با سمت دبیر در دبیرستانهای لاهیجان مشغول به تدریس شد. از سال ۱۳۴۵ فعالیت ادبی خود را آغازکرد.بیژن نجدی در چهارم شهریور ۱۳۷۶ به علت بیماری سرطان ریه درگذشت. آرامگاه او در شهر لاهیجان در جوار بقعه شیخ زاهد گیلانی قرار دارد.نجدی در زمان زندگی خود تنها مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویده اند» را در سال ۷۳ منتشر ساخت که در سال ۷۴ جایزه قلم زرین جایزه گردون را به خود اختصاص داد. بقیه آثارش پس از درگذشتش توسط همسرش به چاپ رسید. مجموعه داستان «دوباره از همان خیابانها» در سال ۷۹ نیز برگزیده نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد. نجدی همچنین در کارنامه ادبی خود، تندیس یادمان بنیاد شعر فراپویان به خاطر برگزیده اشعار دهه هفتاد و لوح افتخار به پاس جانسروده ها در پاس داشت آیین های ملی و میهنی را دارد. از وی اشعار گیلکی کمی نیز باقی مانده است.
اقتباس های سینمایی از کتاب صوتی یوزپلنگانی که با من دویده اند
- فیلم سپرده به زمین به کارگردانی معصومه صالح بیگی اقتباسی از داستان «سپرده به زمین»
- فیلم خانه زیر آب ساخته سپیده فارسی (1387) اقتباسی از داستان های «تاریکی در پوتین، گیاهی در قرنطینه و استخری پر از کابوس»
- این اثر سینمایی موفق شد در بخش مسابقه سی وسومین دوره جشنواره فیلم مسکو به نمایش دربیاید و در جشنواره های مختلف فیلم از جمله دوبی، شانگهای و فرایبورگ شرکت کند.
ویژگی های متنی و ادبی کتاب صوتی یوزپلنگانی که با من دویده اند
- لحن و بیانی شعرگونه.
- تغییر زاویه دید و استفاده از سبک جریال سیال ذهن
- داستان هایش تلفیقی از سبک مدرن و پست مدرن است.
- استفاده زیاد از استعاره ها و تشبیه های گوناگون و پیچیده.
- هم ذات پنداری با اشیای بی جان و به کارگیری تکنیک جان بخشی به اشیا.
- وجود خصوصیت هایی چون: عدم قطعیت، تناقض، تغییر زاویه دید، شکست خط روایت و زمان داستان، ادغام خیال و واقعیت در متن داستانش هایش.
کتاب صوتی یوزپلنگانی که با من دویده اند برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستان های کوتاه فارسی علاقه دارید و از سبک های ساختار شکنانه و جدید لذت می برید، این مجموعه داستان به شما پیشنهاد می شود.
قسمتی از کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند
طاهر آوازش را در حمام تمام کرد و به صدای آب گوش داد. آب را نگاه کرد که از پوست آویزان بازوهای لاغرش با دانه های تند پایین می رفت. بوی صابون از موهایش می ریخت. هوای مه شده ای دور سر پیرمرد می پیچید. آب طاهر را بغل کرده بود. وقتی که حوله را روی شانه هایش انداخت احساس کرد کمی از پیری تنش به آن حولهٔ بلند و سرخ چسبیده است و واریس پاهایش اصلاً درد نمی کند. صورتش را هم در حوله فروبرد و آن قدر کنار درِ حمام ایستاد تا بالاخره سردش شد. خودش را به آینه اتاق رساند و دید که بله، واقعاً پیر شده است. (کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند – صفحه ۷)
چراغ سقف، وارونه در فنجان چای بود. قند حتی بعد از آب شدن توی دهان مرتضی، باز هم سفیدیش را داشت. همین طور که چای پایین می رفت مرتضی گلوی خودش را، قفسه سینه اش را، بعد یک مشت از معده اش را روی رد داغ چای پیدا می کرد. چای تمام شده نشده، مرتضی به خاطر سیگارش کبریت کشید و روی اولین پک، چشمهایش را بست. (کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند – صفحه ۱۸)
اسب ایستاد و پاکار توبره ای را از گوش های اسب آویزان کرد. بوی یونجه دماغم را پر کرد. دهنم خیس شده بود. یونجه را نجویده قورت می دادم. بعد از برداشتن توبره، دیدم آب از دهانم روی زمین می ریزد. صورت آسیه را نمی توانستم به یاد بیاورم. شانه ام را به تیرک تکیه دادم. اسب زینی از زخم را به پشت داشت و راه می رفت، راه می رفت، راه می رفت. (کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند – صفحه ۲۷)
در تمام روزهایی که باران می بارید، مرتضی مطمئن بود که باران هیچ صدایی ندارد. دانه های باران نرم بود، مثل صبح که از آن بالا می آمد و روی سفال ها می ریخت، مثل پیراهن مادر. (کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند – صفحه ۳۸)
این تکه از مغز دیرتر از تمام سلول ها می میرد. اینجا هم لایه های فراموشی است. صداهایی که ما می شنویم به اینجا که می رسد جذب این تودهٔ لیز می شود و ما آن را فراموش می کنیم، درحالی که همیشه توی کلهٔ ماست. اینجا پر از اعتقادات فراموش شده است، جای دفن شدن اسم کسانی که دوستشان داشته ایم، بی آنکه بتوانیم به یاد آوریم که آنها چه کسانی بوده اند. هزاران سلول اینجاست که کارشان فقط خاکسپاری ست، خاکسپاری رؤیاهای ما. (کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند – صفحه ۵۵)
شناسنامه کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند
- نویسنده: بیژن نجدی
- انتشارات: مرکز
- تعداد صفحات: ۸۴
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی یوزپلنگانی که با من دویدند
- گوینده: پیام دهکردی
- ناشر صوتی: نوین کتاب گویا
- مدت: ۳ ساعت و ۲۹ دقیقه