درباره کتاب
وقایع تاریخی زمانی که با زبان ادبیات و در قالب رمان بیان می شوند بسیار جذاب تر و تاثیرگذارتر خواهند شد. اتل لیلیان وینیچ فعالیت های سیاسی سازمان ایتالیای جوان را در بستری از داستان، با زبانی شیوا و گاهی اوقات در قالب طنز بیان کرده است. برای علاقه مندان رمان های سیاسی و داستان مبارزات مردمی، کتاب خرمگس بی شک یکی از جالب ترین و جذاب ترین کتاب ها خواهد بود.
خرمگس؛ نیرومحرکه جامعه
رمان خرمگس با نام اصلی The Gadfly شرایط و اوضاع جامعه ایتالیا را طی سال های 30 تا 40 قرن 19 میلادی روایت می کند. زمانی که ایتالیا تحت اشغال ارتش اتریش بود در مناطق اشغال شده، مردم مبارزاتی پراکنده را علیه نیروهای اشغالگر انجام می دادند، تا اینکه در سال 1831 «سازمان مخفی ایتالیای جوان» شکل گرفت. داستان خرمگس در همان سال ها روایت می شود. اما وینیچ به روایت داستانی صرفا سیاسی اکتفا نکرده است و کتاب تنها در مورد وقایع تاریخی نیست بلکه درون مایه ی اصلی کتاب فلسفی است و تقابل دیدگاه های مذهبی آرتور بورتون به عنوان قهرمان داستان با آرمان و آرزویش، که همانا آزادی است را به نمایش می گذارد. نویسنده با هنرمندی تمام آرتور را به عنوان یکی از دوست داشتنی ترین مبارزان ادبیات داستانی جهان خلق می کند. آرتور که سرشار از عشق به دیگر انسان هاست در طی مبارزاتش متوجه می شود که تمام آموزه های کلیسا که از بچگی آموخته است در تقابل با آزادی و رهایی اوست و با پوچی فرمان های کلیسا مواجه می شود. پس از آن است که آرتور همانند خرمگس که اسب را وادار به حرکت می کند برای آزادسازی و پیشرفت جامعه خود تلاش می کند. در سراسر رمان وینیچ شخصیت های داستان را در بیان عقایدشان آزاد می گذارد و چند صدایی در روایت قصه به خوبی دیده می شود. همه شخصیت های داستان از آرتور، بولا، جما و مارتینی در تقابل با هم گفتگویی بزرگ را شکل می دهند و راوی سوم شخص صدای غالب رمان به هیچ وجه نیست. نکته دیگر جذاب درباره کتاب این است که سبک واقع گرایی (رئالیستی) در سراسر کتاب حفظ می شود. شخصیت ها در اثر حوادث به یکباره تغییرات فاحشی نمی کنند و تغییرات شخصیتی آن ها به مرور زمان اتفاق میفتد.
برگردان های فارسی کتاب خرمگس
کتاب برای اولین بار توسط «خسرو همایون پور» به فارسی ترجمه شد و توسط انتشارات «امیرکبیر» منتشر شد. حمیدرضا بلوچ نیز کتاب را برای «انتشارات مجید» ترجمه کرده است. «داریوش شاهین» و «سوسن ارکانی» از دیگر مترجمان کتاب هستند. تمامی ترجمه ها دارای متن های شیوا و خوانندنی هستند. زبان ترجمه آقای «همایون پور» بسیار ادبی است و لحن آقای بلوچ روان تر و مطالعه آن راحت تر خواهد بود. برای درک بهتر موضوع به دو جمله زیر توجه کنید:
"نه پدر باید پیدایش کنم. مطمئنم که آن را همینجا گذارده اید، شما دیگر نمی توانید عین آنرا بنویسید" این جمله قسمتی از ترجمه «خسرو همایون پور» است. همین جمله را آقای بلوچ اینگونه ترجمه کرده اند: "نه پدر باید پیدایش کنم. مطمئنم آن را همین جا گذاشته اید. فکر نمیکنم هرگز بتوانید دوباره مثل آن را بنویسید" با مقایسه این جمله می توانید با لحن مترجمین آشنا شوید و هر ترجمه ای را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید.
اقتباس های کتاب خرمگس
اگرچه داستان کتاب در ایتالیا رخ می دهد اما در ایتالیا کاتولیک خرمگس خیلی مورد توجه قرار نگرفت. در عوض در کشورهای چپ گرا و کمونیستی مثل روسیه و گرجستان کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت و نسخه های سینمایی و همچنین نمایشنامه هایی از آن اقتباس شد. مشهورترین اقتباس از کتاب فیلم سینمایی «ریوارس» است که در کشور آذربایجان ساخته شده است. از دیگر اقتباس های سینمایی کتاب می توان به «کرازانا» اشاره کرد که باز هم در کشور آذربایجان تهیه و تولید شد. همچنین فیلم «اوود» نیز به زبان روسی در سال 1955 از روی رمان خرمگس اقتباس شد. آخرین اقتباس سینمایی نیز متعلق به یک کشور چپ گرای دیگر یعنی چین است که در سال 2003 «تیان مینگ» فیلم «نیومنگ» را براساس این رمان ساخت.
«جرج برنارد شاو» در سال 1898 نمایشنامه ای با عنوان خرمگس را از کتاب اقتباس کرد. همچنین نمایشنامه نویسان روس نمایش «اوواد» را بر اساس داستان کتاب نوشتند. علاوه بر این نمایش «زرتوا سوودی» نوشته «ال آوریان» در سال 1906 به زبان روسی از کتاب خرمگس اقتباس شده است.
خلاصه داستان
داستان در طول جنگ بین ایتالیا و اتریش اتفاق می افتد. شخصیت اصلی داستان پسری است به نام ارتور که نویسنده در طول داستان به زندگی پرفراز و نشیب آن در سه فصل می پردازد.
آرتور پسری است با سیمای جذاب کاملا معتقد به مسیحیت که به همراه برادر ناتنی و زن برادر بسیار بد اخلاقش زندگی می کند و به تازگی مادر خود را از دست داده است و عاشق دختری به جما است. برای حل مسائل فلسفی و دینی و اعتقادی به نزد کشیشی به نام مونتالی می رود. در طول داستان عضو حزب های سیاسی می شود که بر خلاف میل کشیش است و نهایتا به همراه یکی از همکلاسی هایش دستگیر می شود.
بعد از آزادی از بازداشت دو ماجرا او را وادار به فرار از ایتالیا به آمریکای جنوبی می کند:
از طریق زن برادر خود می فهمد که کشیش مونتالی پدر واقعی اوست و همیشه در طول نوزده سال از او مخفی کرده است که باعث سست شدن او در اعتقاداتش می شود و اعتماد خود را نسبت به پدر از دست می دهد.
سایر افراد حزب و مخصوصا جما به وی تهمت می زنند که عامل دستگیری همکلاسی شان، آرتور بوده است.
این اتفاقات در فصل اول کتاب و در نوزده سالگی آرتور اتفاق می افتد.
فصل دوم، بعد از سیزده سال را به تصویر می کشد. در این فصل دیگر نامی از آرتور به چشم نمی خورد و شخصیت اصلی با عنوان خرمگس خوانده شده است. اکنون او یک طنز نویس ماهر است که بعد از سیزده سال از آمریکای جنوبی بازگشته است. دوباره به گروه سیاسی سابق دعوت می شود اما به علت تغییرات شدید در ظاهر کسی در گروه وی را نمی شناسد حتی جما. فصل دوم به کارهای سیاسی و زمینه چینی های سیاسی آنها اشاره دارد. در این فصل دیگر خبری از اعتقادات عمیق مسیحی نیست بلکه نوعی بی اعتقادی شدید به مسیحیت در وی دیده می شود.
در فصل سوم نهایتا خرمگس دوباره دستگیر می شود در زندان با پدر مونتالی ملاقات می کند و ماهیت اصلی خود را آشکار می کند حکم اعدام وی به نظر پدر مونتالی بستگی دارد چرا که او در این فصل اسقف شده است. خرمگس از پدر می خواهد یا خدای مسیحیان را انتخاب کند یا او را که مونتالی، خدا را انتخاب می کند و حکم اعدام وی را امضای می کند و در آخر اعدام می شود اما خود پدر هم بر اثر فشار این اتفاقات سکته قلبی کرده. می میرد.
بعد از اعدام طی نامه ای که قبلا توسط خرمگس نوشته شده بود، جما هویت اصلی او را می شناسد و برای همیشه از عذاب وجدان سیزده ساله به خاطر تهمت به وی خلاص می شود.
درباره نویسنده
اِتِل لیلیان وُینیچ در خانوادهٔ جرج بول، از دانشمندان برجستهٔ انگلیسی، در ۱۱ مهٔ ۱۸۶۴ دیده به جهان گشود. پدر وی پروفسور ریاضیات بود. مادرش، مری اورست، دربارهٔ مسائل اجتماعی مقالاتی می نوشت.
اتل از کودکی با احتیاج آشنا شد. هنوز یک سال و نیم از عمرش نگذشته بود که پدرش جهان را وداع گفت. پس از پدر، پرورش او و چهار خواهر دیگرش به دوش مادر افتاد. مادر نیز با تدریس ریاضیات، به زحمت این خانوادهٔ بزرگ را اداره می کرد. استعدادهای درخشان نویسندهٔ آینده، زودرس بود. او به تحصیل فلسفه، ادبیات،زبان شناسی و موسیقی پرداخت. در این میان، موسیقی بیش از همه نظر او را جلب می کرد. ابتدا به آثار ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی، علاقه مند شد، سپس آثار شکسپیر و دیکنز به زندگی اش راه یافتند.
در سال ۱۸۸۲، ارثیهٔ مختصری به او رسید و بی درنگ عازم برلین شد و پس از سه سال تحصیل در آنجا، فارغ التحصیل رشتهٔ پیانو گردید. در همین سال ها بود که توجهش به مسائل اجتماعی جلب شد و مبارزهٔ انسان ها به خاطر آزادی، شوری عظیم در وی برانگیخت. از این پس، اشعار «والت ویتمن» شاعر آمریکایی ورد زبانش بود:
«ای آزادی! بگذار دیگران به تو ایمان نداشته باشند اما من تا واپسین دم به تو مومن خواهم ماند!»»
اتل در بهار ۱۸۸۷ به روسیه سفر کرد و در مراجعت به وطن، با میخائیل وینیچ، یک انقلابی لهستانی که به انگلستان گریخته بود، ازدواج کرد.
در سال ۱۸۹۳، ترجمهٔ آثار کاشین، گوگول، داستایفسکی، شچدرین، اوسپنسکی و گروهی دیگر از نویسندگان روس را آغاز کرد. پس از آن، نخستین رمان خود، خرمگس را به چاپ رساند. سه سال پس از انتشار خرمگس، رمان دیگر وی به نام جک دیموند چاپ شد. اتل در کتاب اخیر خود نیز ریاکاری و قساوت خادمان کلیسا را برملا و رسوا می سازد.
در سال ۱۹۰۴، سومین اثر او به نام الیویالتام انتشار یافت. در سال ۱۹۱۰، رمان دیگری به نام دوستی گسیخته شده نوشت. این رمان دربارهٔ زندگی خرمگس در آمریکای جنوبی است.
در ۱۹۱۱ و چند سال بعد از آن، چند اثر معروف از لرمانتوف، شاعر اوکراینی، را به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر کرد.
وینیچ از موسیقی نیز غافل نبود. چند سمفونی تصنیف کرد؛ اوراتوریوی او به نام بابیلون بخصوص جالب است. از کارهای دیگر او ترجمهٔ نامه های شوپن، موسیقیدان معروف لهستانی است.
نویسندهٔ ۸۰ ساله در ۱۹۴۴ رمان جدید خود را به نام کفشت را بکن به پایان برد. وی در این اثر نیز بار دیگر به چهرهٔ خرمگس متوسل می شود. این رمان دربارهٔ اجداد مادری خرمگس نوشته شده است. سیارک ۲۰۳۲ اتل به افتخار او نام گذاری شده است.
در غروب ۲۷ ژوئیه ۱۹۶۰، اتل لیلیان وینیچ در سن ۹۶ سالگی چشم از جهان فرو بست.
از اثار اتل لیلیان وینیچ
خرمگس
جک دیموند
الیویالتام
دوستی گسیخته شده
کفشت را بکن
قسمتی از کتاب
فایده پیمانها چیست، این پیمانها نیستند که در میان مردم بستگی ایجاد می کنند. اگر انسان احساسی خاص نسبت به چیزی داشته باشد، این احساس او را بدان وابسته می سازد؛ ولی اگر چنان احساسی در او نباشد هیچ عاملی قادر به ایجاد چنان وابستگی ای نخواهد بود. (کتاب خرمگس – صفحه ۳۶)
سلول مجازات، یک دخمه زیرزمینی تاریک، مرطوب و کثیف بود و به جای برسر عقل آوردن آرتور، او را خشمگین تر ساخت. خانه پرتجملش او را نسبت به نظافت شخصی سخت مشکل پسند کرده بود؛ لذا اولین تاثیرات دیوارهای لزج و پوشیده از حشره، کف انباشته از توده های کثافت و زباله، بوی وحشتناک قارچ، گنداب و چوب پوسیده، آن قدر قوی بود که سرهنگ آزرده خاطر را راضی سازد. (کتاب خرمگس – صفحه ۷۶)
شناسنامه کتاب
نویسنده: اتل لیلیان وینیچ
ناشر: امیر کبیر
تعداد صفحات: 423