درباره کتاب مرد توی زیرزمین خانه ام
کتاب مرد توی زیرزمین خانه ام، رمانی نوشته ی والتر موزلی است که نخستین بار در سال 2003 منتشر شد. غریبه ای که جلوی در خانه ی چارلز بلیکی ایستاده، پیشنهادی بسیار عجیب و غیرقابل توصیف به او می دهد. غریبه در ازای سپری کردن تابستان در زیرزمین خانه ی چارلز، پنجاه هزار دلار پول نقد را به او پیشنهاد می کند و چارلز درباره ی دلیل این پیشنهاد غریبه حتی حدس هم نمی تواند بزند. این خانه ی زیبا برای نسل هاست که میان افراد مختلف خانواده ی بلیکی دست به دست شده اما چارلز که به تازگی کارش را از دست داده و پرداخت اقساطش به تعویق افتاده، شدیداً به این پول نیاز دارد و از همین رو، پیشنهاد آن مرد را می پذیرد. البته مشخص است که غریبه، چیزی بیشتر از فقط گذراندن تابستان در یک زیرزمین را می خواهد. چیزی عمیق تر و تاریک تر درباره ی خواسته ی غریبه وجود دارد و چارلز نیز به هیچ وجه، دردسرهای بیشتری نمی خواهد. اما نیاز مالی چاره ای برای او نگذاشته است.
خلاصه کتاب مرد توی زیرزمین خانه ام
غریبه ای که جلوی در خانه ی چارلز بلیکی ایستاده، پیشنهادی بسیار عجیب و غیرقابل توصیف به او می دهد. غریبه در ازای سپری کردن تابستان در زیرزمین خانه ی چارلز، پنجاه هزار دلار پول نقد را به او پیشنهاد می کند و چارلز درباره ی دلیل این پیشنهاد غریبه حتی حدس هم نمی تواند بزند. این خانه ی زیبا برای نسل هاست که میان افراد مختلف خانواده ی بلیکی دست به دست شده اما چارلز که به تازگی کارش را از دست داده و پرداخت اقساطش به تعویق افتاده، شدیداً به این پول نیاز دارد و از همین رو، پیشنهاد آن مرد را می پذیرد. البته مشخص است که غریبه، چیزی بیشتر از فقط گذراندن تابستان در یک زیرزمین را می خواهد. چیزی عمیق تر و تاریک تر درباره ی خواسته ی غریبه وجود دارد و چارلز نیز به هیچ وجه، دردسرهای بیشتری نمی خواهد. اما نیاز مالی چاره ای برای او نگذاشته است.
درباره نویسنده کتاب مرد توی زیرزمین خانه ام
والتر موزلی، زاده ی 12 ژانویه ی 1952، رمان نویسی آمریکایی است که بیشتر به خاطر داستان های معمایی خود شناخته می شود.موزلی در کالیفرنیا به دنیا آمد. او در رشته ی علوم سیاسی از کالج دولتی جانسون فارغ التحصیل شد. موزلی تحصیل برای اخذ مدرک دکترا در رشته ی نظریه ی سیاسی را رها کرد و به برنامه نویسی کامپیوتر روی آورد. او پس از مدتی در دوره ی نویسندگی در کالج هارلم شرکت کرد و در 34 سالگی، نویسندگی را به صورت حرفه ای آغاز نمود

قسمتی از کتاب مرد توی زیرزمین خانه ام
گاهى فرصت صاف تو چشاتون نگاه مى کنه و شما ممکنه تشخیصش ندید. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۴)
کرم شب تاب از نظر من چیزى کم از معجزه نداشت. نورى که آن ها از خودشان ساطع مى کردند، یک جورهایى گواه وجود خدا بود. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۵۳)
من همه ى عمرم دروغ گفته ام. به والدینم، به معلمانم، و همین طور به هم کلاسى هایم. به رییسم دروغ مى گفتم تا مرخصى استعلاجى بگیرم. درباره ى فتوحات رومانتیکم، مبلغ حقوقم و شغل پدرم براى رفقا خالى مى بستم. درباره ى اینکه شب قبل کجا بوده ام دروغ مى گفتم و حتى پشت تلفن دروا مى گفتم فلان جا هستم، در حالیکه جاى دیگرى بودم. من دروغ مى بافتم، دروغگو خطاب مى شدم و بار دروغ مى گفتم تا دروغ هاى قبلى ام را لاپوشانى کنم. گاهى وانمود می کردم چیزى مى دانم که روحم ازشان خبر نداشت. گاهى به دیگران چیزهایى مى گفتم که فکر مى کردم دلشان مى خواهد بشنوند؛ البته به دروغ. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۵۹)
نگه داشتن قول خیلى ساده تر از قدم گذاشتن به دنیاى دروغ و فتنه است. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۸۲)
چه کسى ممکن است صداقت را فضیلت برترِ این دنیاى پر از نیرنگ و دروغ بداند؟ (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۸۲)
هیچ وقت معلومات لازم براى حرف زدن با جماعت هنرى را نداشتم. نمى توانى با آنها درباره ى میزان درآمد از راه هنر و علایقت حرف بزنى. اگر یک نقاشى از نظرت زشت باشد، همه شان مى خواهند متقاعدت کنند که درکى ازش ندارى. حالا اگر نقاشى از نظر تو قشنگ باشد، باز هم همان اراجیف را تحویلت مى دهند. انگار هنرمندها بُعد بالاترى را مى ببیند، در حالى که تو در سطح یک سک ولگردى که تمام هم و غمش دنبال شکم و زیر شکم دویدن است. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۰۰)
تمام زندگى ما بر پایه ى تصادف بنا شده. شاید جهان قوانینى داشته باشد، اما اون قوانین، توجهى به من، تو، و باقى کسایى که باهاشون در تماسیم ندارن. ما فقط خطاهایى هستیم که از جامون بلند شدیم و راه افتادیم. تنها چیزهاى محتوم این دنیا، مرگ و تنازع بقاست. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۲۸)
عدالت زمانى اجرا میشه که فرد مورد قضاوت هم اونو به رسمیت بشناسه. عدالت، بدون وجود درک و ندامت… چیزى نیست جز انتقام. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۲۸)
«دلم یه چیز دیگه مى خواد. یه چیز متفاوت.»
«مثلا چى؟ تعطیلات؟»
جواب دادم: «شاید یه سفر.»
ریکى گفت: «خب فرقشون چیه؟»
«تعطیلات بعد دو هفته تموم میشه، اما سفر و … ممکنه برى و دیگه هیچ وقت برنگردى.» (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۴۲)
همه ى ما در مقاطعى از زندگى مى گوییم سیاستمداران همه شیادند و ثروتمندان، همه دزد. اما هیچ کس به طور دقیق نمى داند آنها از چه راهى دزدى مى کنند یا کلک مى زنند. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۵۵)
عِرق ملى مى تونه آدمیزادو مثل یه تیکه سنگ، کور و احمق کنه. خیلیا حاضرن دست خودشونو قطع کنن یا بچه هاى خودشونو بکشن… اونم فقط به خاطر یه پرچم وامونده و یه سرود ملى دوزارى. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۱۷۸)
او یک شیطان بود و من یک شکست خورده؛ اصلا شاید تفاوت میان آدم هاى خوب و بد این دنیا همین باشد. (مرد توی زیرزمین خانه ام – صفحه ۲۲۵)
شناسنامه کتاب مرد توی زیرزمین خانه ام
- نویسنده: والتر موزلى
- ترجمه: رضا اسکندری آذر
- انتشارات: هیرمند
- تعداد صفحات: ۲۵۶
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی مرد توی زیرزمین خانه ام
- گوینده: امیر دژاکام
- مدت: 249 دقیقه
معرفی رمان جنگ چهره ی زنانه ندارد اثر سوتلانا الکسیویچ









































