به گزارش سرویس مجله خودرو ساعدنیوز، زمانی که خودروهای چینی مونتاژی روانه بازار خودرویی کشور شدند، تقریبا همه آنها یک آپشن مهم را با خود به همراه داشتند: گیربکس اتوماتیک. این آپشن با رشد چشمگیری بازار خودرویی ایران طی یک دهه گذشته را درنوردید چراکه یکی از مهمترین فاکتورهای آسایش بخش و راحت طلبانهای بود که رانندگان امروزی در پی آن بودند. مخصوصا در کلاس خودروهای کوچک سایز شهری و ترددهای روزانه، عدم نیاز به گرفتن کلاچ میتوانست به معنای انقلابی برای مسیرهای پرتردد و ترافیکهای سنگین درون شهری باشد.
حضور بیشتر چینیهای بازار ایران با همراه داشتن آپشن گیربکس اتوماتیک در لیست سفارش خود، خودروسازان داخلی را نیز مجبور به استفاده از گیربکسهای اتوماتیک کرد. خودروسازان داخلی که به خودی خود هیچ میلی به ارتقا و بهبود محصولات تولیدی خود ندارند، سهم فروش خود را بیش از پیش در خطر دیدند و تلاش بسیار کردند تا گیربکس اتوماتیک را به لیست محصولات تولیدی خود اضافه کنند.
البته نباید فراموش کرد که افزودن گیربکس اتوماتیک به لیست خودروهای تولیدی که به صورت استاندارد با چنین گیربکسی عرضه نشدند، به هیچ عنوان کار سادهای نیست. شرکتهای خودروسازی داخلی نیز یا از همان ابتدا از فکر چنین ارتقا فنی بیرون آمده یا درصورت مایل بودن به انجام این ارتقا فنی، پس از طی مدت زمان بسیار طولانی، حسابی از خجالت مشتریان منتظر خود درآمدند.
آنچه در ادامه میخوانید مقایسه دو سدان سایز کوچک شهری محبوب، مجهز به گیربکس اتوماتیک در بازار ایران است. برلیانس H330 محصول مشترک پارس خودرو (از زیرمجموعههای سایپا) با شرکت برلیانس چین است که از سال 1394 روانه بازار کشور شد. درمقابل شرکت ایکو (ایران خودرو) نیز سدان همیشه محبوب خود، پژو پارس را با موتور و گیربکس اتوماتیک بسیار نام آشنا، TU5 و گیربکس اتوماتیک (مشترک با پژو 206 تیپ 6) تحت نام پژو پارس اتوماتیک یا پارس TU5 در سال 1396 روانه بازار کرد که همچنان بر خط تولید قرار دارد.
بدون شک با عدهای خواهند آمد و از این نقد طراحی انتقاد خواهند کرد که این متن در طرفداری از محصولات اجنبی چینی نوشته شده و پارس همچنان سلطان جادهها است. تا کی قرار است خود مان را با تکنولوژی و طراحی که حداقل به ربع قرن پیش باز میگردد گول بزنیم؟ چینیها با همه فضاحتی که در صنعت خودرو پُرکپی خود دارند، حداقل طی یک دهه گذشته اقدام به استخدام برترین طراحان صنعت خودرو جهان کردهاند تا حداقل مسیر طراحی خود را تغییر دهند. اما خودروسازان داخلی ما چه رویهای را پیش گرفتند؟
سری H300 (H320 و H330) برلیانس به وضوح جوینت ونچر میان این شرکت و بی ام و آلمان را به تصویر میکشد. برلیانس متولی مونتاژ و تولید محصولات کمپانی بی ام و آلمان در کشور چین است و به لطف قراردادی که در میان این دو شرکت برقرار است، برلیانس از دسترسی به تکنولوژی برتر آلمان بهره میبرد و حتی شباهت ظاهری میان محصولات تولیدی برلیانس و بی ام و، در جلوپنجره و طراحی ریمهای اسپرت و البته نورپردازی نمای داخلی خودرو دیده میشود. استفاده برلیانس از المانهای طراحی نرم در کنار خطوط برجسته و قوسهای بزرگ در جایجای بدنه، عدم استفاده از خطوط تیز و زوایای تند در کنار کلگیرهای بیرون زده، ظاهر دلچسب و مطلوبی را به نمایش میگذارد. در میان چهار سری محصولات سواری و هاچبک برلیانس یعنی دو سری H200 و H300، بدون شک خانواده سری H300 (ازجمله برلیانس C3 کراس)، بهترین و دلنشینترین طراحی نمای خارجی را به همراه دارند.
در مقابل پژو پارس یا همان پرشیا سابق، نسخه باز طراحی شده پژو 405 با الهامگیری از المانهای ظاهری پژو 406 است که در ابتدای دهه 1380 به بازار کشور معرفی شد. در دهه 1380 بازار خودرویی ایران که سالهای دراز بود هیچ تنوع جدیدی را به خود ندید، ظهور زیبارویی چون پرشیا باعث شد این بازار خسته کننده تکانی به خود بدهد. این نام به سرعت به پارس تغییر پیدا کرد و برخی تغییرات فنی و ظاهری مخصولا در نمای داخلی این خودرو اعمال شد. نسخههای امروزی پارس از دیدگاه ظاهری هیچ تفاوتی با نسخههای بیست سال پیش خود ندارند اما نمای داخلی بسیاری از محصولات ایران خودرو در دهه گذشته دستخوش تغییر شد و پارس نیز از این موضوع مستثنی نیست.
بازی بیشتر و ادامه یافتن خط شانه پارس همانند ابرو تا بالای چراغهای شفاف کریستالی جلو، گرافیک نرمتر و متفاوت چراغهای عقب برگرفته از پژو 406، به سادگی ظاهر پارس را از 405 فاصله داد و هویت جدید را به بازار خودرویی کشور معرفی کرد.
برلیانس H330 از دیدگاه طول معادل 12 میلیتر کشیدهتر، 54 میلیمتر عریضتر و 50 میلیمتر مرتفعتر است. این درحالی است که فاصله محورهای برلیانس به اندازه چشمگیر 89 میلیمتر کشیدهتر از پارس است. در نتیجه نباید چندان از ظاهر باوقارتر و زیباتر H330 متعجب بود چراکه این خودرو ضمن داشتن طراحی جدیدتر و زیباتر، از دیدگاه هندسه طراحی نیز بر استانداردهای روز منطبقتر است.
در بد ورود به کابین هر دو خودرو، جلوهای از طراحی سبک جدید خودروهای کلاس متوسط را شاهد هستیم که تنها به چشمان خریداران ایرانی بازار بیتنوع کشور، اندکی نوین میآیند. در غیر این صورت باید با این حقیقت مواجه شد که این سبک طراحی در عین کاربردی بودن به واقع قدیمی است. استفاده ایکو از تریم داخلی دو رنگ پس از قرنها تاخیر، همچنان جلوه بصری جالب توجهی به نمای داخلی پارس میدهد. استفاده از تریم طرح چوب بر داشبرد، کنسول میانی و البته رودریها در ترکیب با تریم تزئینی پارچهای، نمای دلپذیرتری را در مقایسه با سایر محصولات تاریخی ایکو به نمایش میگذارد. هرچند که اختلاف رنگ میان برخی تریمهای داخلی نظیر روکش بلندگوهای سیستم صوتی، دستگیره داخلی در و پاکت تودریها با سایرقسمتها که انتظار میرفت همگی کرم رنگ باشند اما نیستند، کمی در ذوق میزند و باعث میشود که نمای داخلی اندکی رنگ وارنگ به نظر برسد. در طراحی داشبرد تلاش بسیار شده است تا چیدمان همه ادوات کنترلی با ظاهر قوطی کبریتی و زاویهدار داشبرد منطبق باشد.
نشانگرهای پشت فرمان جدید چهار شاخ پارس، همانند خانواده سورن و دنا، در عین سادگی، جلوه معاصر و قابل قبولی برای این کلاس دارد. اما در هر صورت متریال نه چندان باکیفیت و پلاستیک فشرده به کار رفته در سراسر نمای داخلی از چشمان راننده مخفی نمیماند مخصوصا آنکه پس از طی شاید کمتر از50 هزار کیلومتر، تعدد متریال سوار شده برهم بر روی دست اندازها با صدا و لرزش همراه شود.
نمای داخلی H330 نیز داستان چندان متفاوتی را تعریف نمیکند. بلاخره برلیانس H330 یک سدان سایز کوچک شهری رده پایین و هم سگمنت با پارس است که رقابت در بازه قیمتی مشابه برای آن بدون شک اولویت اول است. اما نکات مهم طراحی داخلی این خودرو استفاده از تریم دو رنگ (همانند پارس اتوماتیک) اما فاقد تضاد رنگی است. همچنین آنکه طراحی کلی داشبرد با قوس ملایم افقی از بالا تا پایین تا طراحی نمای خارجی آن همخوانی بهتری دارد. استفاده از تریم پلاستیک فشرده نقرهای (و کرومی اندک) در برابر تریم طرح چوب پارس، جلوه مدرنتری به نمای داخلی H330 میبخشد. طراحی ادوات کنترلی مرکز داشبرد هم به شکل مشابهی ساده و در ساختاری عمودی قرار دارد اما ظاهر فرمان چهار شاخه آن بر استاندارد خودروهای روز منطبقتر و نشانگرهای پشت فرمان آن در عین سادگی با نورپردازی قرمز رنگ (همانند محصولات بی ام و) جلوه جدیدتری دارد. شاید یکی از مهمترین نقاط قوت طراحی نمای داخلی H330 در نسخههای تریم دو رنگ، ادامه داشتن رنگ تیره نیمه بالایی داشبرد تا رو دریهای عقب است که نشان از توجه این خودروساز به جزئیات طراحی نمای داخلی دارد که اگرچه چندان هزینهبردار نیست اما از سوی هر خودروسازی اجرا نمیشود. البته باید تاکید کرد که همه H330ها با تریم داخلی دو رنگ به بازار عرضه نشدند.
فضای نشیمن هر دو خودرو مناسب نشیمن 5 سرنشین بالغ طراحی شده است با این تفاوت که ردیف عقب صندلیهای پارس همانند خانواده سمند، بیشتر برای جای دادن دو سرنشین مناسب است چراکه لبه بیرونی صندلیها با برجستگی بسیار زیادی طراحی شدهاند که درصورت نشستن 3 نفر، نشیمن را برای دو فرد بیرونی اندکی دشوارتر و در مسیرهای طولانی خسته کننده میسازد. با وجود داشتن فاصله محورهای بلندتر در برلیانس و در نتیجه اندک فضای بیشتر سرنشینان ردیف دوم در H330، فضای صندوق این خودرو تنها با 10 لیتر کمبود حجم، معادل 460 لیتر است که در برابر فضای صندوق 470 لیتری پارس، کاملا نامحسوس است.
زمانی که ایکو به فکر ارائه پارس در فرمت اتوماتیک افتاد به خوبی میدانست که طراحی و تولید یک سیستم انتقال نیرو جدید برای این هدف بسیار هزینه بردار خواهد بود و صرف هزینه تحقیقات و گسترش برای این شرکت هیچوقت مطلوب نبود. از این رو ایکو به سراغ تنها سیستم انتقال نیرو اتوماتیک آماده تولیدی خود، یعنی پیشرانه TU5 مشترک با 206 تیپ 6 با گیربکس اتوماتیک 4 سرعت رفت تا آن را مستقیم و با صرف کمترین هزینه در پارس اتوماتیک استفاده کند. این پیشرانه با حجم 1.6 لیتر و توان تولید 105 اسب بخار در دور 5800 و گشتاور 142 نیوتون.متر در دور 4000 با گیربکس 4 سرعت اتوماتیک با ضرایب متفاوت نسبت به 206 تیپ 6، هماهنگ شد تا نیرو بخش پارس اتوماتیک باشد.
در مقابل H330 در ابتدای بازه تولید از پیشرانه 1.5 لیتری با توان تولید قدرت 103 اسب بخار در دور 5800 و گشتاور 138 نیوتون.متر به همراه گیربکس 4 سرعت اتوماتیک (و 5 سرعت دستی) به بازار عرضه شد. در حالی که پارس اتوماتیک طی مدت زمان فاجعهبار 15 ثانیه به تندی 1000 کیلومتر بر ساعت میرسید، H330 میتوانست این مهم را در زمان مشابه اما بهتر 14 ثانیه به اتمام بر ساند. هیچ یک از این دو خودرو از سدانهای عملکرد محور به حساب نمیآیند بلکه درست برعکس، سوای آنها تنها مناسب ترددهای روزانه به لطف گیربکس اتوماتیک است. اما خوشبختانه سری H300 کمی بعد با پیشرانه ارتقا یافته 1.65 لیتری روانه بازار شد که توان تولید 114 اسب بخار و گشتاور 154 نیوتون.متری به همراه داشت و باعث شد توان دستیابی به سرعت 100 کیلومتر برای آن با ارتقا نیم ثانیهای به 13.5 ثانیه کاهش یابد. هرچند این کاهش شتاب در نسخه 1.65 لیتری چندان محسوس نیست اما در راندگیهای شهری کم شتاب و سرعتهای کمتر از 100 کیلومتر بر ساعت، کشش بهبود یافته و محسوسی را به نمایش گذاشت که باعث شد بیشتر مناسب مقایسه با پارس ELX باشد اما پارس ELX با گیربکس اتوماتیک به بازار عرضه نمیشد اما سری H330 انتخاب نسخه 5 سرعت دستی و 4 سرعت اتوماتیک را به صورت همزمان در لیست آپشنهای خود به همراه داشت.
بر اساس گفتههای ایکو، مصرف سوخت متوسط پارس اتوماتیک با وزن 1214 کیلوگرمی، تنها حدود 35 کیلوگرم سبکتر از H330، برابر با 8.2 لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده است. این در حالی است که نسخه 1.5 لیتری H330 اتوماتیک برابر با 6.7 لیتر و در نسخه 1.65 لیتری برابر با رقم بهبود یافته 6.5 لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده است که دلیل آن کاهش فشار وارد بر پیشرانه حجیمتر است که بر خلاف تصور عوام، پیشرانه قویتر میتواند مصرف سوخت بهینهتری را به همراه داشته باشد. تفاوت نسبتا فاحش مصرف سوخت میان دو خودرو را احتمالا باید در تکنولوژی به روزتر پیشرانههای H330 و البته ستاپ نه چندان جذاب گیربکس پارس اتوماتیک جست و جو کرد که باعث میشود سواری درون شهری H330 در درازمدت به مراتب برتر از پارس اتوماتیک باشد.
پارس هنوز هم سدانی محبوب در بازار ایران است اما اگر صادقانه نگاه کنیم نسخه اتوماتیک آن با پیشرانه TU5 گزینه محبوبی نیست. این خودرو مخصوصا از سوی جوانان به عنوان خودرویی تند و چالاک با ظاهری کاملا مناسب ارتقا فنی و ظاهری است اما اگر قرار باشد در 15 ثانیه به 100 کیلومتر بر ساعت برسد مناسب چنین تغییراتی نخواهد بود. H330 سدانی خانوادگی با ویژگیهای نه چندان اسپرت است و از ابتدای حضور خود در بازار کشور نیز هیچ ادعایی برای اثبات تواناییهای خود نداشت. اما زبان طراحی خارجی و داخلی آن به همراه برخی ویژگیهای رفاهی بیشتر در مقایسه با پارس اتوماتیک، نظیر سانروف و سیستم مولتی مدیا با نمایشگر مجهز به دور بین دید عقب، پاور ویندو، ورود و استارت بدون کلید بدون شک بیشتر از پارس در مرکز توجه قرار میگیرد.