این اعتماد اجتماعی است که منجر به موفقیت یک انتصاب می شود نه اعتماد شخصی. انتصاب باید بر اساس سوابق اجرایی مرتبط فرد مورد نظر و با در نظر گرفتن کارنامه کاری او صورت بگیرد نه بحث ارتباط فامیلی؛ این که فلانی داماد من است و من به او اعتماد دارم و فرد متخصصی است؛ این مغالطه است.
ساعد نیوز: یکی از بحث های داغ در محافل رسانه ای و در اجتماعات مردمی، انتصابات فامیلی اخیر در دولت سیزدهم است. از انتصاب داماد و برادر گرفته تا انتصاب خواهر زاده و برادر زن در پُست های مهم دولتی؛ یکی از دلایلی که از سوی محافل دولتی برای چنین انتصاباتی مطرح می شود، "اعتماد به نزدیکان" است. با توجه به سابقه طولانی حضرتعالی در دولت و حضور مداوم 16 ساله در دولت در پُست های مهم وزارتی، بفرمایید که چه نوع "اعتمادی" اصولاً باید مبنای انتخاب افراد جهت انتصاب در پُست های مهم اجرایی باشد؟
سید محمد غرضی: متأسفانه بحث انتصابات فامیلی در دولت سیزدهم رشد چشمگیری داشته هرچند این بحث مسبوق به سابقه است و همیشه هم منتقدان به حقی داشته است. وقتی شما از کار اجرایی صحبت می کنید این طور نیست که بگویید من چون به دامادم اعتماد دارم یا به فلان فامیلم اعتماد دارم، فلان پُست مهم را به او می دهم. این ادعای غلطی است. هرکس چنین ادعایی را مطرح می کند با کار اجرایی و دولت ناآشنا است یا قصدی برای حل مشکل مردم ندارد. "اعتماد" لازم برای انتصاب شخصی به یک مقام دولتی یا یک پُست اجرایی، "اعتماد اکتسابی" است. یعنی اعتمادی است که این فرد، از طریق عملکردش در اذهان مردم و حکمرانان ایجاد کرده است. فرض کنید یک شخصی، "معلم" است. سی سال در مدرسه معلمی کرده؛ مدیر مدرسه بوده؛ به فرزندان مردم درس داده و آنها را تربیت کرده و امروز به عنوان یک مسئول در امور تربیتی و آموزشی مورد اعتماد و معتمد مردم است. این می شود یک شخص قابل اعتماد برای انتصاب در امور آموزشی از وزارت گرفته تا مدیرکل. کسی هم به چنین انتصابی نقدی وارد نمی کند مگر این که بخواهیم برای فرد مورد نظر، به غلط رزومه ای درست کنیم! این طور نیست که اعتماد شخصی بتواند مبنای انتصابی قرار بگیرد. شما باید اعتماد اشخاص یعنی عموم مردم را اساس انتصاب قرار دهید نه اعتماد شخص را. اعتماد شخصی، کفایت امور حکومتی را نمی دهد. به بیان دیگر، این اعتماد اجتماعی است که منجر به موفقیت یک انتصاب می شود نه اعتماد شخصی. انتصاب باید بر اساس سوابق اجرایی مرتبط فرد مورد نظر و با در نظر گرفتن کارنامه کاری او صورت بگیرد نه بحث ارتباط فامیلی؛ این که فلانی داماد من است و من به او اعتماد دارم و فرد متخصصی است؛ این مغالطه است. شاید شما دامادت را به عنوان یک متخصص قبول داری ولی فرد مورد نظر، نتوانسته این اعتماد اجتماعی را از طریق عملکردش به دست آورد.
بحث اعتماد عمومی و اجتماعی به عنوان سرمایه یک انتصاب است. یک شخصی عمری را در وزارتخانه ای از سطح کارشناس تا مدیرکل به صورت سالم کار کرده است. یعنی تمام ترفیعاتی که گرفته بر پایه عملکردش بوده است. این فرد، با عملکردش، اعتماد عموم را جلب می کند و دیگر نیازی نیست که بگوید من داماد فلان آقا هستم یا عموزاده یا خواهرزاده بهمان شخص!
ساعد نیوز: حضرتعالی از یاران نزدیک حضرت امام (ره) بودید؛ در دولت شهید رجایی و مرحوم هاشمی رفسنجانی در وزارتخانه های نفت و پُست و تلگراف فعالیت داشته اید. نظر حضرت امام در این نوع انتصابات چه بود؟
سید محمد غرضی: امام به "جمهوری اسلامی" باور داشت؛ نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر؛ البته بودند کسانی که بر اضافه یا کم کردن تأکید داشتند. اقتضای این تفکر، یعنی تفکر برخاسته از "جمهوری اسلامی" همان بحث اعتماد عمومی و اجتماعی به عنوان سرمایه یک انتصاب است. یک شخصی عمری را در وزارتخانه ای از سطح کارشناس تا مدیرکل به صورت سالم کار کرده است. یعنی تمام ترفیعاتی که گرفته بر پایه عملکردش بوده است. این فرد، با عملکردش، اعتماد عموم را جلب می کند و دیگر نیازی نیست که بگوید من داماد فلان آقا هستم یا عموزاده یا خواهرزاده بهمان شخص؛ این فرد رزومه کاری خودش را دارد و دیگر نیازی ندارد که خودش را به کسی بچسباند تا انتصابش توجیه شود. اجازه دهید یک مثال از زندگی روزمره مان برایتان بزنم؛ شما وقتی می خواهید برای صبحانه حلیم یا عدسی تهیه کنید کجا می روید؟ طبیعتاً جایی که به آن اعتماد دارید یعنی هر بار از آنجا حلیم خریده اید کیفیتش عالی بوده است. به همین خاطر است که دم دکان این فرد همیشه صف بسته می شود. این یعنی این آقای حلیم پز، آدم کاردرستی است و تخصص حلیم پزی را دارد. وقتی بحث سرنوشت یک ملت است، چطور می شود که به صرف، انساب و نسبت فامیلی یک آدم، شما انتصاب را توجیه کنید؟ این با کدام منطق سازگار است؟
جریان اجتماعی مسیر خودش را می رود و جذب و دفع اش فرمایشی نیست بلکه بر اساس تجربه هایی است که در مسیر حرکت تاریخی اش به دست آورده است.
ساعد نیوز: اخیراً شاهد این بودیم که برخی اصحاب قلم تلاش می کنند تا با طرح بحث "انساب" این انتصابات را توجیه کنند؛ میگویند که حقوق افراد نخبه ای که در خانواده مسئولین زاده می شوند به خاطر همین بحث فامیل بازی زیر پا نهاده می شود. و از انتصابات دفاع می کنند. نظرتان درباره این موضوع چیست؟
سید محمد غرضی: جریان اجتماعی قوی تر از انساب است. کسانی که به جای دفاع از حقوق عامه، قلم زدن برای خواص را ترجیح می دهند اصولاً تعلق خاطری به جریان اجتماعی ندارند و آبی هم از این افراد برای اصلاح امور گرم نمی شود. دقت داشته باشید که جریان اجتماعی مسیر خودش را می رود و جذب و دفع اش فرمایشی نیست بلکه بر اساس تجربه هایی است که در مسیر حرکت تاریخی اش به دست آورده است. شما نمی توانید با بحث انساب، انتصاب غیرتخصصی را توجیه کنید. هیچ منطقی این بحث را قبول نمی کند. من معتقدم که جریان اجتماعی قوی تر است و مسیر خودش را طی خواهد کرد.
مشکل آقای رئیسی این است که دولت را نمی شناسد و تا با کار اجرایی آشنا شود زمان می برد./ دولتی که درآمدش زیر هزینه هایش است دولت فشلی است. این دولت هیچگاه موفق نمی شود. وقتی حقوق خواص بر حقوق عامه ارجحیت می یابد نتیجه اش همین می شود. بحث انتصابات فامیلی هم دقیقاً همین ترجیح حقوق خواص بر حقوق عامه است.
ساعد نیوز: حدود صد روز از عمر دولت سیزدهم می گذرد و با توجه به وضعیت خاص کشور و مشکلات عدیده اقتصادی، مسائل فرآوانی وجود دارد که منتظر تصمیم گیری است. حضرتعالی چه نمره ای به دولت میدهید و چه ارزیابی ای از عملکرد دولت آقای رئیسی در این مدت حضورش در پاستور دارید؟
سید محمد غرضی: مشکل آقای رئیسی این است که دولت را نمی شناسد و تا با کار اجرایی آشنا شود زمان می برد. کار قضا متفاوت از اجرا است. اجرا اقتضائات خودش را دارد. متأسفانه در این 43 سالی که از عمر انقلاب اسلامی می گذرد، دولت هایی که سرکار آمدند، سران شان با کار اجرایی ناآشنا بودند؛ یعنی با تشکیلات دولت انس نداشتند و نمی دانستند که مکانیسم مدیریت دولت با این همه شاخه و مسئولیت چگونه است. به همین دلیل هیچکدام هم نتوانستند در دوره دوم عملکرد موفقی داشته باشند. خداوند به آقای رئیسی کمک کند که بتواند اعتبار لازم و سرمایه اجتماعی لازم را برای دور دوم کسب کند. وقتی شما خارج از بدنه دولت هستید و وارد دولت می شوید، حداقل 4 سال زمان نیاز دارید تا با دولت و مکانیسم های اجرا آشنا شوید. به همین دلیل است که در دوره دوم هم عملاً نمی توانید کار آنچنانی صورت دهید. دوره دوم آقای روحانی پیش چشممان است. مدیران همکاری لازم را با رئیس جمهور نداشتند. آقای روحانی در دوره دوم سختی فرآوانی را متحمل شد و دلیل اش هم دقیقاً همین موضوع است. فردی که ریاست دولت را به دست می گیرد باید سابقه اجرایی کلان داشته باشد. به همین دلیل است که تصمیمات غیراصولی باعث شده است که دلار هفت تومانی بشود بیست و هشت هزار تومان! شما بقیه کشورها را ملاحظه کنید؛ آیا در این کشورها، تورم به این شکل افسارگسیخته است؟ اگر تورمی هم هست، این تورم جزئی است. دولتی که درآمدش زیر هزینه هایش است دولت فشلی است. این دولت هیچگاه موفق نمی شود. وقتی حقوق خواص بر حقوق عامه ارجحیت می یابد نتیجه اش همین می شود. بحث انتصابات فامیلی هم دقیقاً همین ترجیح حقوق خواص بر حقوق عامه است. دولت اسکناس بدون پشتوانه چاپ می کند و جیب مردم را خالی می کند. دولت وقتی موفق است که دستش را در جیب فقرا نکند.