اعاده دادرسی بعنوان یکی از طرق فوق العاده شکایت از احکام صادره از دادگاه ها شناخته می شود ؛ به این معنا که تنها در شرایط استثنایی مجاز است. به همین دلیل در قانون مواردی پیش بینی شده است که به موجب آنها می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود . این موارد در قانون تحت عنوان جهات اعاده دادرسی شناخته شده اند. لذا در این محتوا در خصوص اینکه در چه مواردی می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود، جهات اعاده دادرسی را مطرح می نماییم .
دادگستری به هر دعوا فقط یک بار رسیدگی می کند و در صورت طرح مجدد همان دعوا دادگاه با صدور قرار رد دعوا به علت اعتبار امر قضاوت شده از استماع دعوای شما خودداری می کند اما در بعضی موارد شما می توانید نسبت به حکم قطعی در همان مرجعی که رای را صادر می کند تحت عنوان اعاده دادرسی اعتراض کنید و رسیدگی دوباره به دعوا را در دادگاه صادر کننده حکم درخواست کنید. البته باید شرایطی را که در ادامه به توضیح آن می پردازیم رعایت کنید چرا که در غیر این صورت با توجه به ذات آدمیزاد که هیچ گاه به حق خود راضی نیست هیچ گاه آرای دادگستری قطعی نمی شود و طرفین به حق طرف مقابل اذعان نمی کنند و تا قیام قیامت درصدد اعتراض به آرای دادگستری هستند.
با توجه به آنچه که گفتیم قاعدتاً آرایی محدود قابلیت اعاده دادرسی دارند و این آرا نیز باید واجد شرایط قانونی باشند و از طرف اشخاص ذی نفع تقدیم دادگاه گردد. و فقط در صورت وجود جهات زیر قادر به اعاده دادرسی خواهید بود و حتی مثلاً تخلف انتظامی قاضی و اثبات آن در دادسرا و دادگاه انتظامی قضات به شما جواز اعاده دادرسی را نمی دهد.
از آن رو که اعاده دادرسی حقوقی تنها در موارد مقرر در قانون امکانپذیر است ، در قانون آیین دادرسی مدنی مواردی تحت عنوان جهات تقاضای اعاده دادرسی حقوقی شناخته شده است . لذا در صورت وجود شرایط تقاضای اعاده دادرسی حقوقی ، فرد می تواند به موجب آنها رسیدگی مجدد ماهیتی نزد همان مرجع صادر کننده رأی را تقاضا نماید. شرایط تقاضای اعاده دادرسی مطابق قوانین و مقررات مربوط شامل موارد زیر است :
موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده است: در صورتی که دادگاه حکمی صادر کند که مورد ادعا و تقاضای خواهان نبوده باشد ، چنین حکمی در صورت قطعی شدن ، قابل اعاده دادرسی است. به همین دلیل ، خواسته دعوی باید با مفاد حکم صادر شده یکسان باشد .
صدور حکم بیشتر از خواسته: بنابراین در صورتی که حکم به میزانی بیشتر از خواسته صادر شده باشد ، می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود . مثلا در موردی که خواسته خواهان ده میلیون بوده و دادگاه حکمی دوازده میلیون صادر کرده است .
تضاد در مفاد حکم: وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد . مثلا در حالیکه در متن حکم صادره رابطه اجاره بین طرفین را احراز کرده ، اما رأی بر بی حقی خواهان بدلیل عدم احراز عقد اجاره کرده است .
صدور احکام متضاد: اگر حکم صادره از دادگاه با حکم دیگری که در مورد همان دعوی در آن دادگاه صادر شده است متضاد باشد ، بدون اینکه یک علت قانونی سبب ایجاد چنین تضادی شده باشد ، می توان از آن اعاده دادرسی نمود .
حیله و تقلب: چنانچه حیله و تقلب طرف دعوی در حکم دادگاه اثر گذاشته باشد ، می توان اعاده دادرسی نمود . مثلا در موردی که یکی از طرفین با وکیل طرف دیگر دعوی تبانی نموده باشد .
اثبات جعلیت مستند حکم: در صورتی که حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم جعلی بودن آنها ثابت شده باشد ، مثل اینکه یکی از طرفین برای اثبات دعوای مالکیت خود به سندی استناد کرده باشد و به وسیله آن در دعوی پیروز شده باشد ؛ اما آن سند جعلی بوده که در این صورت نیز می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود .
اثبات اصالت سند: اگر طرف مقابل دعوی نسبت به سندی که برای اثبات ادعا به آن استناد شده است ، ادعای جعل کرده باشد اما بعدا اصالت سند اثبات شود ، می توان اعاده دادرسی را تقاضا نمود .
کشف اسناد و مدارک جدید: اگر پس از صدور حکم اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل بر حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود که این اسناد در جریان دادرسی اصلی وجود نداشتند یا در اختیار متقاضی نبوده اند ، می توان اعاده دادرسی نمود .
خلاف شرع بودن: هرگاه حکم قطعی صادره از دادگاه ها به تشخیص ریاست قوه قضاییه خلاف بیّن شرع باشد ، می تواند بعنوان یکی از جهات اعاده دادرسی محسوب می شود .
بنابراین امیدوارم از محتوای مسائل حقوقی نهایت استفاده را برده باشید و برای کسانی که دچار مشکل حقوقی هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب مرتبط دیگر میتوانید به بخش آموزش ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .