به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از زندگی آنلاین، مفهوم اعتیاد به رابطه جنسی از دو دهه گذشته برای اشاره به افرادی استفاده می شود که مجبور به دنبال کردن تجربیات جنسی هستند و این امر درصورتی که قادر به خشنود و راضی کردن انگیزه جنسی شخص نشود باعث اختلال در رفتار وی می شود.
مفهوم اعتیاد به رابطه جنسی از مدل اعتیاد به مواد مخدر از جمله هروئین یا اعتیاد به الگوهای رفتاری، مانند قمار به دست آمده.
اعتیاد به معنی وابستگی روانی، یا وابستگی جسمی و حضور یک سندرم قطع مصرف اگر ماده (به عنوان مثال، هرویین) در دسترس نباشد و یا رفتار (به عنوان مثال، قمار) ناامیدکننده باشد.
در طبقه بندی جدید ناراحتی های اعصاب وروان (DSM-5) اعتیاد به رابطه جنسی (sex addiction) و یا تمایلات جنسی اجباری (compusive sexuality) استفاده نمی شود با این وجود، این پدیده در یک فرد که زندگی اش حول محور رفتار جنسی می چرخد و مقدار زمان بیش از حد صرف چنین رفتاری می کند، و کسی که اغلب سعی می کند از چنین رفتاری جلوگیری کند، اما قادر به انجام این کار نیست به خوبی برای پزشکان شناخته شده است.
تشخیص
معتادان جنسی قادر به کنترل تکانه های جنسی خود (طیف کاملی از فانتزی و رؤیا پردازی و یا رفتار جنسی) نیستند.
در نهایت همین موضوع نیاز به فعالیت جنسی را افزایش می دهد، و رفتار فرد به حدی زیاد می شود که به تجربه عمل جنسی منجر می شود.
تاریخچه نشان می دهد معمولاً یک الگوی طولانی مدت از چنین رفتاری است که در آن فرد بارها و بارها برای متوقف کردن این عمل تلاش کرده، اما موفق نبوده است.
اگر چه یک بیمار ممکن است پس از انجام عمل جنسی احساس گناه و ندامت داشته باشد، این احساسات برای جلوگیری از عود آن کفایت نمی کند.
بیماران گزارش می دهند که نیاز به عمل کردن در طول دوره پر استرس شدید و یا هنگام خشم، افسردگی، اضطراب، یا ملال زیاد می شود.
بیشترین اعمال به یک ارگاسم جنسی و به اوج رسیدن جنسی ختم می شود.
در نهایت، این نوع فعالیت جنسی با زندگی اجتماعی، فنی و حرفه ای، و یا تأهل فرد تداخل می یابد و شروع به تخریب زندگی وی می کند.
انوع الگوهای رفتاری
انحرافات جنسی(پارافیلیا)و الگوهای رفتاری متفاوتی اغلب در معتاد جنسی مشاهده می شود.
ویژگی های ضروری یک انحراف جنسی مکرر بودن، میل یا رفتار شدید جنسی ، از جمله نمایشگری، یادگارخواهی(fetishism)، مالش جنسی (frotteurism)، مازوخیسم جنسی، یادگارخواهی همراه با مبدل پوشی (پوشیدن لباس جنس مخالف)، اطفای شهوت با نگاه (چشم چرانی (voyeurism))، وبچه بازی (pedophilia) هستند.
انحراف جنسی با پریشانی بالینی قابل توجهی همراه است و تقریباً همواره با روابط بین فردی تداخل دارد و اغلب به عوارض قانونی منجر می شود.
علاوه بر انحرافات جنسی، اعتیاد جنسی می تواند به صورت مقاربت و استمناء بی قاعده و کنترل نشده خود را نشان بدهد.
در بسیاری از موارد، اعتیاد به رابطه جنسی مسیر مشترک نهایی انواع اختلالات دیگر است.
علاوه بر انحرافات جنسی، بیمار ممکن است یک اختلال مرتبط با خلق و خوی بزرگ (مثلاً افسردگی یا اختلالات دو قطبی) و یا اسکیزوفرنی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت مرزی مبتلا باشد.
دون جوانیسم DON JUANISM
برخی از مردان به ظاهر پرشهوت hypersexual، از روابط جنسی و یا فتوحات آشکار جنسی خود، به عنوان ماسک احساسات عمیق حقارت استفاده می کنند، به عبارت دیگر از روابط جنسی به عنوان نیاز ابراز وجود خود استفاده می کنند.
برخی دیگر از مردان دون جوان دارای انگیزه های هم جنس بازی ناخودآگاه هستند، که آن ها را با تکانه های جنسی تماس با زنان انکار می کنند و بعد از رابطه جنسی بیشتر دون جوان ها دیگر علاقه ای به آن زن ندارند.
این وضعیت گاهی اوقات به عنوان شهوت پرستی و یا اعتیاد به رابطه جنسی satyriasis or sex addiction. نامیده می شود.
نیمفومانیا NYMPHOMANIA
به معنای تمایل بیش ازحد یا پاتولوژیک یک زن برای مقاربت است.
آن دسته از بیماران که مورد مطالعه قرار گرفتند یک یا چند اختلال جنسی، اغلب اختلال ارگاسمی زن (ناتوانی در رسیدن به اوج لذت جنسی) داشته اند.
زن اغلب ترس شدید از دست دادن عشق دارد و از راه اقدامات جنسی، برای برآورده کردن نیازهای وابستگی تلاش می کند نه انگیزه جنسی.
این اختلال شکلی از اعتیاد به رابطه جنسی است. برای معتادان جنسی تجربه اعتیاد به واسطه یک چرخه چهار مرحله ای رشد می کند که هربار تکرار آن شدیدتر می شود.
1- مشغولیت ذهنی: ذهن معتاد کاملاً لبریز از افکار جنسی است.
2- آداب و عادت سازی: همان روال کار همیشگی هر معتاد است که منتهی به رفتار جنسی می شود.
3- رفتار جنسی وسواس گونه: ارتکاب فعل جنسی، که غرض نهایی مشغولیت ذهنی و آداب سازی ها است برای معتاد قابل کنترل یا توقف نیست.
4- یأس و ملالت: احساس شدید نومیدی که معتاد در رابطه با رفتار و عجز و ناتوانی خود دارد. احساس درد و رنجی که معتاد در پایان هر دور از چرخهی اعتیاد متحمل می شود.
همبودی با سایر ناراحتی های اعصاب و روان
همبودی (تشخیص دوگانه) به حضور یک اعتیاد است که با اختلال روانپزشکی دیگر هم زمان اشاره دارد.
بسیاری از معتادان جنسی یک اختلال روانی هم دارند.
در نهایت، یک همبستگی بالا بین اعتیاد به رابطه جنسی و اختلالات مصرف مواد (تا 80 درصد در برخی از مطالعات) وجود دارد که هم کار تشخیص و هم کار درمان را پیچیده تر می کند.
روان درمانی
روان درمانی بینش گرا ممکن است به بیمار در درک پویایی الگوی رفتاری آن ها کمک کند.
همسر فرد معتاد باید کنارش بایستد. او باید قدم به قدم با درمان همسرش پیش برود تا کامل بهبود پیدا کرده و به زندگی عادی بازگردد.
متاسفانه برخی مشاوران افراد معتاد جنسی را با افراد هرزه اشتباه تشخیص می دهند و بلافاصله پیشنهاد طلاق می دهند.
مهارت متخصص باید طوری باشد که ضمن این که اعتیاد به رابطه جنسی را در فرد درمان می کند، هم زمان نیروی جنسی او را برای آمیزش با همسر حفظ کند.
روان درمانی حمایتی می تواند به ترمیم آسیب های فردی، اجتماعی یا شغلی که رخ داده کمک کند.
دارو درمانی
بیشتر متخصصان اعتیاد به طورکلی از استفاده از عوامل روان گردان، به خصوص در مراحل اولیه درمان اجتناب می کنند.
در افراد وابسته به مواد تمایل به سوء مصرف آن دسته از عوامل، به ویژه عوامل با پتانسیل بالا، مانند بنزودیازپین ها دارند.
دارو درمانی ممکن است در درمان اختلالات روانی همراه مانند اختلالات افسردگی اساسی و اسکیزوفرنی استفاده شود.
برخی از داروها ممکن است در درمان اعتیاد به رابطه جنسی، به دلیل عوارض خاص خود در کاهش میل جنسی استفاده شوند.
SSRI ها (مثل سرترالین- فلوکستین) باعث کاهش میل جنسی در برخی افراد می شوند، و از این عارضه جانبی استفاده درمانی می شود.
بعضی ممکن است از چنین داروهایی در استمناء اجباری بهره مند شوند.
میل جنسی مردان در مصرف مدروکسی پروژسترون استات کاهش می یابد و در نتیجه کنترل جنسی رفتار اعتیاد آور را آسان تر می سازد.
استفاده از ضدآندروژن ها (سیپروترون استات) در زنان برای کنترل شهوت زیاد به اندازه کافی آزمایش نشده، اما به دلیل کمک به کنترل میل جنسی در زنان، ضدآندروژن ها می توانند سودمند باشند.