هنر معماری آمیخته ای است از ذوق هنری و ترکیبی از مسائل مهندسی ، با در نظر گرفتن حداکثری زیبایی شناسی در محیط ، که در نهایت منجر به خلق یک طرح معماری می شود. رعایت تقارن در معماری باعث می شود که محیط منظم تری به وجود آید و همین نظم باعث می گردد تا در نظر بیننده به نوعی یک نظم فکری شکل گیرد.
تقارن در معماری به چه معناست؟
تقارن به معنی ” توزیع مرتب شده و متوازنه اشکال و فضاهای موجود در یک صفحه می باشد. که این توزیع متوازن حول یک محور به نام محور تقارن یا مرکز تقارن شکل می گیرد .” برای درک بهتر از تعریف تقارن میتوان گفت که برای مثال اگر یک شخص دقیقاً روی محور تقارن بایستد و به یک سمت خود نگاه کند ، اگر شخص با همین دید 180 درجه نگاه خود را بچرخاند ، دقیقاً تمام اجزایی که با نگاه کردن به سمت دیگر دیده بود را می تواند ببیند. و در واقع در این وضعیت فاصله اشیاء در یک سمت از محور تقارن تا ببینده ، باید برابر با فاصله اشیاء در طرف دیگر محور تقارن باشد. مبحث تقارن در علوم مهندسی علاوه بر کاربرد زیبایی شناسی ، کاربرد های مهم تری را نیز دنبال می کند. برای مثال یکی از مهمترین کاربرد های تقارن در معماری ، رعایت تقارن هندسه یک ساختمان به منظور توزیع یکنواخت و متوازن بار در دو طرف یک سازه می باشد.
تقارن در معماری به 3 صورت جلوه گر می شود
- تقارن انعکاسی: تقارن انعکاس به آینه شدن یک عنصر حول یک محور با خط اشاره می کند . این نوع تقارن در معماری می تواند در هر جهتی اتفاق افتد تا زمانی که عناصر در دو طرف خط آینه یکسان باشد و فرم های طبیعی هم راستا با سطح زمین رشد کرده یا حرکت می کنند ، تقارن بازتابی را به نمایش خواهد گذاشت.
- تقارن چرخشی: به چرخش یک عنصر حول یک مرکز مشترک اشاره دارد. تقارن چرخشی در هر زاویه و هر نوع محوری یا عناصر یک مرکز مشترک داشه باشند اتفاق می افتد .
-
تقارن انتقالی: به قرارگیری عناصر یکسان در نقاط مختلف فضا اشاره دارد .تقارن انتقالی در هر جهت و هر فاصله ای تا جایی که جهت پایه عناصر حفظ شود، اتفاق می افتد ، مثال ان در طبیعت می توان به دسته ماهی ها که در آب حرکت می کنند اشاره شود. از ویژگی های زیبایی شناسانه که فرم های متقارن دارند ، این فرم ها ویژگی های دیگری دارند که برای طراحان بسیار مفید است .فرم های متقارن توجه بیشتری را جلب می کند و بیشتر از سایر عناصر به خاطر سپرده می شوند. فرم های متقارن از فرم های نامتقارن ساده تر هستند و از این رو ساده تر هم به ذهن ماندگار می شوند. مثال عینی تر این موضوع در بین مردم چهره متقارن جذاب تر از چهره های نامتقارن به نظر می رسند. یکی از اساسی ترین و ماندگار ترین جنبه های زیبایی ، تقارن است که در طبیعت بسیار موج می زند .از تقارن برای انتقال تعادل ، هماهنگی و ثبات و پایداری بهره می برند .پیشنهاد می شود در زمانی که ماندگاری ، خوانایی ، به خاطر سپردن پروژه ای که برای شما مهم و اصل استاز ترکیب های متقارن جهت جذابیت و زیبایی بهره بگیرد . نمونه های بسیار تکامل یافته تقارن را می توانید در بناهای کلاسیک مشاهده کنید ، بهره گیری از تقارن های پیچیده و چند گانه در طراحی ساختارهایی را نتیجه می دهد که برای چشم ها خوشایند و جالب هستند.
کاربرد تقارن در معماری
کاربرد تقارن در معماری ، تقریبا به صورت قانونی کلی و فراگیر ، ترکیب فضاها ، حجم ها ، شکل ها ، سطح ها و … را در کل و جزء طرح تحث تأثیر قرار می دهد. از آن جمله می توان از:
- حیاط ها ، گنبدها و ایوان های متقارن در دو طرف یک بنا
- اتاق های متقارن در چهارسوی فضای مرکزی یک کوشک یا در دو طرف یک تالار
- نماهای متقارن در دو سوی یک حیاط
- قوسها و طاقنماهای متقارن در یک نما
- مناره های متقارن بر بالای یک سر در یا ایوان
- تقسیمات متقارن روی یک دیوار
- باغچه های متقارن در دو سوی یک حیاط
- و … نام برد که گوشه هایی از کاربرد وسيع تقارن در معماری ایرانی را در مراتب گوناگون طرح یادآوری می کنند.
تقارن در معماری همچنین در تزیینات مختلف بناهای دوره اسلامی نقش عمده دارد . اهمیت تقارن تا آنجا پیش می رود که هنرمند مسلمان نام « الله » و آیات قرآنی را نیز در یک طرح تزیینی به صورت متقارن می نویسد.
تقارن در معماری ایرانی
در معماری ایرانی در نظر گرفتن این نکته یک اصل جدا ناشدنی در طراحی ها می باشد. برای مثال می توان به یکی از معروفترین المان های موجود درطراحی داخلی ایرانی که پنجره های ارسی است، اشاره کرد. پنجره های ارسی علاوه بر رعایت قوانین تقارن در هندسه سازه، تقارن رنگ ها را نیز در خود پوشش می دهند و ترکیب این دو جزء با یکدیگر آثار زیبا و چشم نوازی را در منظر مخاطب بوجود می آورد.
تقارن در معماری در نما
در درون قسمت های اصلی نما باز تقسیم های فرد به عنوان تقسیم های جزنی تر نیز دیده می شوند.
- پنجره ها معمولا سه قسمتی یا پنج قسمتی یا … انتخاب می شوند.
- سطوح نیز چه در بدنه خارجی بنا و چه در سطوح داخلی ، در تقسیم های خود از همین قاعده پیروی می کنند.
فرد بودن تعداد این قسمت ها بدین خاطر است که در چنین تقسیم بندی هایی محور مشخص تر و در نتیجه تقارن بیشتر احساس می شود و برعکس در تقسیم های زوج ، عنصر میانی در شکل های متشابه طرفین ادغام می شود و چندان به چشم نمی آید.
وقتی از تقارن در معماری ایرانی میگوییم ، نمی توانیم تقارن عمودیی را که از انعکاس تصویر ساختمان در آب پدید می آید نادیده بگیریم زیرا هنگامی که در فضاهای این معماری گردش می کنیم این انعکاس در آب ، جای جای و بسیار ، در مقابل چشمانمان قرار میگیرد.
این بار به واقع یکی از دو کفه تقارن عکس دیگری است و صفحه آن آیینه این انعکاس است ،گویی در برابر دیدگان ما بنا با زوج لطیف و غیر مادی خود جمع می شود و با کمال می رسد و این البته چیزی نیست که معمار خیال پرداز ما بداند و به تأثیرش در فضا نیندیشیده باشد.
تاثیر تقارن درمعماری و شکل گیری فضا
تقارن در معماری به فضا تعادلی می بخشد که در چشم انسان خوشایند است . انسان در چنین فضایی احساس آرامش و راحتی میکنند و بسیار دیر از آن خسته و دلزده می شود گویی همواره با آن انس داشته است فضای متقارن به سادگی درک می شود و شاید همین سهولت ادراک ، یکی از دلايل مطلوبیت آن باشد.
از سوی دیگر فضای متقارن فضایی ایستاست که حرکت و دگرگونی در آن وجود ندارد ؛ همواره به یک حالت و به یک معنا باقی می ماند و همیشه بی نقص و کامل جلوه می کند معمار مسلمان با به کارگیری خواص ذاتی – تقارن تلاش می کند به فضا روحی دیگر بدهد و قرینه ای از فضایی ماورایی و باشکوه و جاودانی را جلوه گر سازد.
به کارگیری تقارن در معماری ایرانی در فضای معماری اسلامی مکمل مرکزگرایی و تاکید بر محورهاست ؛ چراکه تقارن همواره چشم را به سوی مرکز با محور خود می کشاند و چون محور با مرکز تقارن غالبابر محور یا مرکز اصلی بنا منطبق است اهمیت محور و مرکز تاکید بر آنها را در طرح تشدید می کند.
معمار با جمع این سه قانون در ترکیب شکل ها و فضاها ، بنا را به خلوص هندسی تابی می رساند و صورتی که نمایانگر یک طراحی سنجیده و غیر تصادفی و دارای نظام های فاطع و تعیین شده است . طرحی که چون و چرا و تردید و تزلزل در آن راهی ندارد و می تواند جلوه ای کامل از فضای مطلوب غیر مادی معماری را پیش چشم قرار دهد.