اهمیت ریتم در طراحی داخلی
ریتم همان رشته ای است که همه ی قطعات، پل ها و هم سرایی های یک آهنگ را به یکدیگر اتصال می دهد. ریتم به تکرار منظم یا هماهنگ خطوط، اشکال، فرمها یا رنگها گفته می شود، و شامل نظریه بنیادی تکرار است که به عنوان تدبیری برای سازماندهی فرم ها و فضاها در معماری محسوب می شود. تقریبا تمامی انواع بناها از اجزائی تشکیل شده اند که بالطبع تکرار می گردند. تیرها و ستونها تکرار می شوند تا دهنه های تکراری سازه و مدول های فضا را تشکیل دهند. درها و پنجره ها به طور مکرر سطح بنا را سوراخ می کنند تا ورودی نور، هوا، مناظر و مردم را به ان میسر سازند. تکرار فضا ها اغلب برای تامین نیاز های عملکردی مکرر یا مشابه در برنامه ی بنا حاصل می شود. شاید تا به حال واژۀ ریتم را فقط در رابطه با موسیقی شنیده باشید. اما معنا و مفهوم عمیق و حقیقی ریتم، مطلبی فرای موسیقی است. ریتم در موسیقی اجزای مختلف یک قطعه را به هم مربوط می کند و هماهنگ کنندۀ روند پیشرفت آهنگ است.
رعایت ریتم در معماری و خصوصاً دکوراسیون داخلی، نقش و اهمیت یکسانی دارد. ریتم در طراحی کلی یک ساختمان یا فضا، اولین خصیصه ای است که هویت آنجا را به چشم و ذهن افراد منتقل می کند؛ اما معمولاً چنان در باقی عناصر حل شده و با آنها هماهنگ است که امکان دارد در وهلۀ اول تاثیر اساسی آن درک نشود. در حقیقت عاملی که لطافت، حس امنیت و آرامش را در فضای داخلی ایجاد می کند، رعایت ریتم است. حتماً پیش آمده وقتی وارد یک باشگاه ورزشی می شوید حتی اگر موسیقی ورزشی در آن پخش نشود حس کنید انرژی بیشتری برای جنب و جوش دارید. یا با دیدن یک گالری هنری، تمایل بیشتری برای ارتباط با آثار آنجا پیدا کنید. حتی برخی نمایشگاه های تخصصی بدون آنکه تابلو یا اعلان خاصی داشته باشند، شما را ناخودآگاه به ادامۀ مسیر و رفتن به بخش های دیگر ترغیب می کنند. این همان اثر شگفت انگیز رعایت هوشمندانۀ ریتم در معماری داخلی است.
ریتم در طراحی داخلی چیست؟
برای شروع خوب است بدانید که ریتم یکی از ارکان هفت گانۀ طراحی داخلی است و کمک می کند نگاه فرد در همان راستایی که می خواهید در فضا بچرخد. برداشت مخاطب از فضایی که طراحی کرده اید رابطۀ تنگاتنگی با ریتمی که در آن به کار برده یا حتی نبرده اید دارد. البته توجه داشته باشید ریتم باید جوری اجرا شود که تاثیر خود را به صورت غیرمستقیم گذاشته و تبدیل به تنها هدف طراحی شما نشود. فراموش نکنید که رعایت ریتم هدف نهایی شما نیست؛ بلکه استفاده از آن ابزاری است برای رسیدن به هدف اصلی شما در طراحی یک فضا.
اصل طراحی ریتم بر پایۀ تکرار عناصردرفضا و زمان استوار است. این تکرار نه تنها وحدت دیداری را پدید می آورد بلکه پیوستگی ریتمیک حرکتی را برمی انگیزد که ذهن و چشمان بیننده می تواند آن را در راستای مسیری، درون ترکیبی یا پیرامون فضایی دنبال کند. ساده ترین فرم تکرار از فاصله گذاری با قاعده عناصر همسان در راستای مسیری خطی شکل می گیرد. گرچه این الگو ممکن است کمابیش خسته کننده باشد اما می تواند در ایجاد ریتمی پس زمینه برای عناصر پیش زمینه یا تعریف آرایه، مرز یا خطی بافت دار سودمند باشد.
با توجه به گرایش عناصر به برقراری ارتباط دیداری بوسیله مجاورت با یکدیگر یا تسهیم خصیصه ای مشترک می توان الگوهای پیچیده تری از ریتم را پدید آورد. فاصله گذاری عناصر تکراری می تواند تغییر کند تا مجموعه و زیرمجموعه هایی پدید آورد و بر نقاط خاصی از الگو تاکید کند. ریتم حاصل می تواند زیبا و نرم یا تند و خشک باشد. کناره نمای الگوی ریتمیک و شکل عناصر منفرد می تواند ماهیت دنباله را هرچه بیشتر تقویت کند.با اینکه عناصر تکراری، بخاطر پیوستگی، باید خصیصه ای مشترک را تسهیم کنند اما می توانند در شکل، جزییات، رنگ یا بافت با هم تفاوت داشته باشند. این تفاوت ها -خواه محسوس و خواه نامحسوس- جذابیت دیداری پدید می آورند و می توانند دیگر سطوح پیچیدگی را رواج دهند. ریتمی تناوبی می تواند با ریتمی قاعده مندتر تلفیق شود یا اندازه و ارزش رنگ به گونه ای تدریجی درجه بندی شود تا به زنجیره راستا دهد. وقتی تکرار به شکل گیری الگویی خطی می انجامد، ریتم دیداری به سهولت هرچه تمام تر شناسایی می شود. درون فضایی داخلی در هر حال زنجیره های ناخطی شکل، رنگ و بافت می تواند ریتم های ظریف تری فراهم آورند که شاید سریع به چشم نیایند.
چند تکنیک اصلی برای ایجاد جریان حرکت در یک فضا وجود دارند:
-
تکرار: تکرار یک الگو در فضا حس ثبات و امنیت ایجاد می کند.اگر در مرحلۀ طراحی ساختمان هستید، می توانید از المان هایی مانند نرده ها برای ایجاد تکرار استفاده کنید. اما با بهره گیری از کاشی ها، کاغذ دیواری و حتی برخی تابلوها هم می شود این تکنیک را عملی کرد. زمانی که یک الگو تکرار می شود، مغز فضا را قابل اطمینان تر می داند چون به نظر می رسد اوضاع تحت کنترل و قابل پیش بینی است. استفاده از تکرار برای فضاهایی که جلب اعتماد افراد در آن مهم است کاربرد مهمی دارد. مانند اداره ها و مطب پزشکان.
-
درجه بندی: در این روش از ارتقاء تدریجی یک کیفیت یا خصیصه استفاده می کنیم تا چشم افراد را از یک نقطۀ فضا به نقطۀ دیگری هدایت کنیم. این افزایش تدریجی می تواند توسط تونالیتۀ رنگ ها اجرا شود. به طور مثال زمانی که رنگ یک دیوار از آبی تیره شروع شده و هرچه به سقف نزدیک تر می شود کم رنگ تر شود، فضا را بازتر و سقف را بلندتر نشان می دهد. اما اگر جای تیرگی و روشنی رنگ ها عوض شود، تاثیر معکوس گذاشته و حس خفگی و اسارت ایجاد می کند.
-
ایجاد حس حرکت: این ترفند با چیدمان وسایل یا استفاده از انواع خاصی از مبلمان قابل اجراست. به طور مثال یک کاناپۀ نیم دایره یا ردیفی از گلدان ها که مسیری را طی می کنند، نگاه را درون خود می چرخانند و حس پویایی و نشاط را در فضا القاء می کنند. ماه، ستاره و باقی اشکال شب تاب برای ایجاد حس حرکت در اتاق کودک انتخاب جالبی است. آنها می توانند از سقف شروع شده و تا قسمتی از دیوارها را دربربگیرند.
-
تضاد: ایجاد تضاد یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین روش ها برای اجرای ریتم در دکوراسیون است. تضاد حسی از سرزندگی، رقابت و بیداری القاء می کند و برای محیط های اداری و تجاری و اتاق های کار بسیار مناسب است. ساده ترین و کارآمدترین راه برای اجرای این روش استفاده از تضاد در رنگ ها و جنس هاست. به طور مثال کاغذ دیواری هایی با رنگ های متضاد یا استفاده از چوب و فلز در دکوراسیون راه های تضمین شده ای برای ایجاد تضاد هستند.
-
طراحی خطی: این روش ساده، قدیمی و بسیار محبوب است. در طراحی خطی تمام وسایل، المان ها، رنگ ها و… به صورت افقی یا عمودی قرار گرفته و یگدیگر را قطع نمی کنند. اگر خطوط عمودی باشند می توانید از مبلمانی با پایه های بلندتر، گلدان های پایه دار و شمعدان های بلند استفاده کنید. از طرف دیگر، خطوط افقی هماهنگی بیشتری را با فرش ها و کفپوش ها طلب می کنند. استفاده از نور و سایه در راستای خطوط، در فضا آرامش و صمیمیت بیشتری ایجاد می کند. طراحی خطی برای اتاق های مطالعه، نشیمن و کار بسیار ایده آل است.
مزایای روانشناختی ریتم در معماری داخلی
زمان زیادی برای تقسیم اجزای متمایز طراحی داخل همچون مبلمان، پارچ، تزیینات دیواری و غیره انجام گرفته است. اما در آخر طراح موفق از همه ی این اجزا به خوبی در کنار یکدیگر استفاده می کند. در این بخش مبانی روانشناختی دلیل جذابیت فضاهای متحد نیز مشاهده می شوند. طبق آمار دانشگاه روانشناسی گشتالت که بر بصیرت متمرکز است، مغز ما اطلاعات را با تبدیل آنها به ساده ترین الگوی شناخته شده بررسی می کند و علاوه بر این، هر چه سریعتر اطلاعات را ساده کنیم، جذابیت و زیبایی آن بیشتر خواهدبود. هنگامیکه از ریتم در طراحی داخلی استفاده می کنیم، الگوهای مشخصی دریافت می کنیم که به بیننده اجازه می دهد تا اطلاعات ضروری اتاق را به آسانی دریافت کنند. به جز طراحان داخلی شاید هرگز به ذهن دیگران نرسیده که چگونه ریتم را در یک فضای داخلی وارد کنند.بهتر است این عقیده را تغییر دهیم.ریتم یک جز کوچک است که تاثیرات فراونی-چه مثبت چه منفی- در نحوه ی مشاهده ی طراحی به چشم خود و بیننده در پی دارد.
چیدمان در دکوراسیون
در طراحی داخلی، ریتم همه چیز در مورد تکرار عناصر طراحی است که به ایجاد حرکت در یک فضا کمک می کند. ریتم ممکن است در عبارات پررنگی به کار رود که پیشنهاد واضحی در مورد مسیر سفر ارائه می دهند، یا به طور ظریف تر برای حرکت دادن چشم شما در یک فضا بدون اینکه حتی متوجه وجود ریتم آن شوید، اعمال شود. علاوه بر ریتم ها، نوع چیدمان در دکوراسیون از شروط مهم اجرای پروژه می باشد. با استفاده از وسایلی چون مبلمان می توان چیدمان های خاصی به فضا بخشید. برای مثال استفاده از گلدان ها به همراه یک چستر می توان فضایی شیک ایجاد کند. استفاده از گلدان های رنگارنگ باعث ایجاد حس همدلی بین کاربران آن محیط می شود. علاوه بر مبلمان استفاده استفاده از سقف های کاذب اجیا کننده چیدمان های مدرن در دکوراسیون داخلی است. کاغذ دیواری ها نیز از قدیمی ترین عناصر در پیاده سازی طرحی داخلی محسوب می شد. برای ایجاد حس تضاد و سر زندگی در فضاهای اداری می توان از ترکیب رنگ ها استفاده کرد. اجرای معماری داخلی یکی از کارامد ترین روش ها برای ایجاد اختلاف بین دو قسمت استفاده از آن هاست. همچنین علاوه بر رنگ ها استفاده از فلزات و چوب در مصالح به کار رفته در دکوراسیون داخلی باعث ایجاد حس تضاد خواهیم شد.