دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

مراحل عجیب ورود به دنیای لوطی گری و بایدها و نبایدهای آنها 

یکشنبه، 28 فروردین 1401
ساعدنیوز: جماعت لوطی را تهرانی‌ها هم با مرام و جوانمردی و تعصبشان به محله می‌شناختند و هم نامشان یادآور گردن‌کلفتی، زورگویی و اخاذی بود. با وجود این، لوطی‌گری برای خود مرام و مسلکی داشت؛ حتی منشور اخلاقی نانوشته‌ای داشت که اگر می‌خواستی تمام داش مشدی‌های تهران نامت را با حسرت ببرند.

به گزارش سایت خبری ساعدنیوز به نقل از بیتوته، سر گذر ها بساط خروس جنگی شان به راه بود. کوچک و بزرگ جمع می شدند تا ببینند امروز خروس فلان داش مشدی ظفر می یابد یا خروس جنگی بهمان چغاله مشدی بیشتر زخم می زند تا صاحبش اسم و رسمی در محله در کند. کفترباز هم بودند؛ آن هم از نوع تیرش.

وقتی کفتر سفید پاپرشان در هوا چند معلق می زد، بچه های محله برای این نمایش کف و سوت می زدند.

لوطی جماعت را تهرانی ها با همین نشانه ها می شناختند. جماعتی عمدتاً کم سواد با ظاهری متفاوت که گاهی؛ مثل پاسبان، خانه های محله را می پاییدند که نکند گذر دزد به محله شان بیفتد و گاهی هم چنان جنگ و دعوایی راه می انداختند که آزارش به صغیر و کبیر می رسید. با وجود این، ورود به جرگه لوطی ها آسان نبود؛ مرامنامه نانوشته ای داشت و آزمون های مردافکنی که خیلی ها از عهده انجام آن برنمی آمدند. ما در این مقاله با کمک یکی از تهران شناسان به منشور اخلاقی لوطی ها و آزمون های عجیب و غریب ورود به دنیای لوطی گری در تهران قدیم پرداخته ایم.

برگی از منشور اخلاقی لوطی گری

جماعت لوطی را تهرانی ها هم با مرام و جوانمردی و تعصبشان به محله می شناختند و هم نامشان یادآور گردن کلفتی، زورگویی و اخاذی بود. با وجود این، لوطی گری برای خود مرام و مسلکی داشت؛ حتی منشور اخلاقی نانوشته ای داشت که اگر می خواستی تمام داش مشدی های تهران نامت را با حسرت ببرند، باید مو به مو به آن عمل می کردی. این تهران شناس می گوید: «ورود به گروه لوطی های محله کار آسانی نبود. آن ها کسی را به جمع خود راه نمی دادند، مگر اینکه قوانین نانوشته لوطی گری را رعایت می کرد. منشور اخلاقی نانوشته ای هم داشتند. اگر کسی می خواست لوطی شود باید از دسترنج خود نان می خورد، به بزرگ تر ها احترام می گذاشت، از محرومان دستگیری می کرد، به محله و شهرش تعصب داشت و به مادیات بی اعتنا بود.» وی ادامه می دهد: «کسی که وارد حلقه جماعت لوطی می شد، نباید در مقابل بی غیرت ها یا به قول خودشان پنطی ها یا نالوطی ها سر تعظیم فرود می آورد. نباید به خاطر مال دنیا پیش این و آن دست دراز می کرد و اگر رفیق به دردسر می افتاد باید از جان و مال مایه می گذاشت.»

ظهور لوطی ها در عهد قجر

لوطی ها را ادامه دهنده راه عیاران و پهلوانان قرن سوم هجری می دانند که به عنوان یک طبقه اجتماعی در شهر های بزرگ ظهور کردند. اما در تهران نخستین نشانه ها از وجود این طبقه اجتماعی در منابع مکتوب به دوران قاجار برمی گردد؛ همان روزگاری که در گذر ها لخ لخ راه می رفتند و محله های ناامن عهد ناصری را برای اهالی امن می کردند. زمانی به نمونه ای از لوطی های معروف عهد ناصری در منابع مکتوب اشاره می کند: «(م-گ) یکی از نخستین لوطی های تهران است که نامش در منابع مکتوب آمده. او از لوطیان معروف محله سرپولک در زمان ناصرالدین شاه بود که مورد غضب عین الدوله قرار گرفت و پایش به زندان باز شد. معروف بود گاوکش چنان قدرتی در محله داشت که اگر لب تر می کرد می توانست هزار مشدی را با خود همراه کند. اگرچه پس از روی کارآمدن حکومت مشروطه از زندان آزاد شد، اما چنان در زندان شکنجه شده بود که از ترس بازگشت دوباره به زندان مجبور به خودکشی شد.»

از چغاله مشدی تا باباشمل

لوطی ها هم میان خودشان نظام طبقاتی داشتند؛ نه از آن نظام های طبقاتی که ضعیف ها همیشه ضعیف می مانند و قرار نیست هرگز رنگ بالانشینی را ببیند. در مرام و مسلک لوطی ها که دم از جوانمردی می زدند، تازه وارد ها هم امید داشتند یک روز باباشمل محله شوند و یک دوجین نوچه پیش پایشان خم و راست شود. تازه وارد به جمع لوطی های محله از مرتبه «چغاله مشدی» شروع می کرد. چغاله مشدی تازه خانه اول لوطی گری بود و اگر کسی می خواست داش مشدی یا لوطی شود، هزار جور آزمون و چالش پیش پایش قرار می گرفت. ایشان می گوید: «در نظام طبقاتی لوطی ها، باباشملی آخرین مرتبه بود. هر محله برای خودش یک باباشمل داشت که مرجع داش مشدی ها و جامع همه صفات یک لوطی تام و تمام بود؛ کسی که هیچ لوطی روی حرف او حرف نمی زد. معروف است تهران عهد قاجار در حدود ۱۵۰ سال پیش، ۱۵ باباشمل داشت که همگی از احترام ویژه ای برخوردار بودند.»

لوطی گری بدون دموکراسی

باب صعود در سلسله مراتب لوطی گری باز بود؛ وی می گوید: «اگر از کار هایی مثل مرشد شدن در زورخانه و اخلاق داشی و لیاقت ذاتی برای رسیدن به باباشملی بگذریم، لوطی ها باید برای ترقی کار های عجیب بسیاری انجام می دادند. کسی که می خواست در نظام طبقاتی لوطی ها پیشرفت کند باید ثابت می کرد می تواند ۱۰ دست چلوکباب و ۴ من هندوانه را یک جا بخورد. بدون استراحت، ۳۰ دور در چاله حوض شنا کند یا یک مجمع پر از توت نوبرانه را از روستای حسن آباد کن روی دست بگیرد و بدون وقفه به تهران بیاورد.»

با وجود این، انتخابات در مرام لوطی ها جایی نداشت. یعنی برای انتخاب باباشمل محله خبری از دمکراسی نبود. ایشان می گوید: «برای تعیین باباشمل محله انتخابی در کار نبود. همه لوطی های جمع می دانستند که کدام داشی یا لوطی از بقیه لایق تر است و همه به حرف او گوش می کنند.»

دور این کار ها را خیط بکش!

کسی که لوطی می شد، نباید سراغ هر شغلی می رفت. انگار هرچه مرتبه و درجه لوطی ها بالاتر می رفت، دایره مشاغلشان هم محدودتر می شد. تازه وارد ها که هنوز یک پایشان بیرون جرگه لوطی گری بود و یک پایشان داخل گود، اجازه داشتند با شغل هایی مثل فرفره سازی، دوغ فروشی، چغاله فروشی، توت فروشی و... خرجشان را دربیاورند. اما امان از روزی که یک لوطی از سر ناچاری و نداری سراغ دلاکی، حمالی، حلاجی و مقنی گری می رفت؛ آن وقت از چشم لوطی ها می افتاد و کلاهش پس معرکه بود.

یادگاری لوطی ها روی دیوار شهر

نام لوطی ها روی برخی گذر ها و معابر تهران هم دیده می شود؛ گذر لوطی صالح در دل بازار تهران که قدمتش به دوره آقامحمدخان قاجار می رسد یکی از همین نمونه هاست. «لوطی صالح» مثل لوطی اکبرخان پامناری از لوطی های بامرام و پهلوان های تهران قدیم بود که به فقرا و تنگدستان کمک بسیار می کرد. چون لوطی صالح ساکن همین محله بود و هر روز گذرش به این کوچه قدیمی می افتاد، تهرانی ها نام او را برای این گذر انتخاب کردند. قهوه خانه حاج تقی در دروازه غار یا خانه رمضان یخی در همین محله هم از دیگر اماکن شهر است که با نام لوطی های معروف گره خورده است.

وقتی لوطی ها آرامش محله را برهم می زدند

اسم لوطی ها و منش لوطی گری از دعوا و درگیری هم جدا نیست. لوطی ها اگرچه گاهی حامی اهالی محله بودند و برای حفظ جان و مال همسایه ها کم نمی گذاشتند، اما گاهی هم با دعوا های خیابانی و بگیر و ببندها یشان اهالی محله را آزار می دادند. ایشان می گوید: «همزمان با سر و سامان گرفتن تشکیلات نظمیه در دوره پهلوی اول، حضور لوطی ها در تأمین امنیت محله تحت تأثیر قدرت نظمیه کمرنگ شد. تا مدت ها از حضور آن ها در فعالیت های اجتماعی خبری نبود. اما در آغاز دهه ۲۰ و همزمان با ضعیف شدن حکومت مرکزی آن ها با ظاهری جدید وارد عرصه فعالیت های سیاسی شدند و هر گروهی به خدمت یک جریان سیاسی درآمد.» زمانی ادامه می دهد: «از دهه ۲۰ به بعد، دعوا و درگیری این گروه با یکدیگر هم بیشتر شد. دعوای تاریخی حسین رمضان یخی و طیب حاج رضایی در چهارراه مولوی یا دعوای ناصر جیگرکی و طیب در خیابان سیروس و... نمونه هایی از دعوا و درگیری این طبقه اجتماعی در خیابان هاست که در منابع تاریخی ثبت شده است.»

آکتور های سینما

لوطی ها به عنوان یک طبقه اجتماعی در بسیاری از آثار سینمایی که به فیلم فارسی معروفند حضوری پررنگ داشتند. هنوز هم برخی اماکن و گذر های تهران در حافظه مشترک تهرانی ها یادآور این طبقه اجتماعی خاص است. سکانس کشته شدن «کریم آب منگل» به دست قیصر در حمام نواب یکی از سکانس های معروف فیلم قیصر است که حمام تاریخی گذر امامزاده یحیی (ع) را در حافظه مشترک تهرانی ها با جماعت لوطی پیوند داده است.

وقتی لباس لوطی ها مد بود

برای لوطی شدن فقط مرام لوطی گری و انجام کار های محیرالعقول کافی نبود. تازه وارد به این جرگه باید رخت و لباس لوطی ها را هم به تن می کرد و همرنگ این جماعت می شد. اگرچه کلاه مخملی، کت و شلوار مشکی و سبیل های تابدار شمایل آشنای لوطی های دوره پهلوی دوم برای ماست، اما لوطی های عهد قجری که حکم پدری بر گردن لوطی های دوران پهلوی داشتند، با رخت و لباس دیگری در محله ظاهر می شدند. لوطی دوره قاجار، وقتی یک لوطی درست و درمان محسوب می شد که چپق با چوب آلبالو یا عناب و دستمال ابریشمی کاشانی همیشه همراهش باشد شال دور کمرش را به سبک لام الف لام ببندد. همیشه گیوه به پا کند و با یک زنجیر بی سوسه یزدی در دست و قمه اصفهانی در جیب، کوچه های تهران را گز کند. اما در دوره پهلوی، رخت و لباس لوطی ها همزمان با تغییر آشکار در ظاهر و لباس ایرانی ها تغییر کرد. آثار سینمایی آن دوره که این طبقه اجتماعی را به تصویر می کشیدند هم سر و شکل سینمایی تری به لباس لوطی ها دادند و به تدریج کلاه مخملی، کت و شلوار، کفش نوک تیز و تسبیح شاه مقصود به لباس مد روز لوطی ها تبدیل شد.


9 پسندیدم 31 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز شنبه 03 آذر
از سراسر وب
دیدگاه ها
کامی
3 سال پیش

اره راست میگین شما لوتی گری بد بود الان خوبه که هر کی نامرد تره مردتره
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

خیلی نوشته جالبی بود کاش مرام جوانمردانه اون لوتی هابین مابمونه
پاسخ
منصور
3 سال پیش

لوطی گری چیز بیخودیه،اما ای کاش تو هر محله ای یک تعداد جوانهای مسجدی و معتقد تشکیل میشدند و به مردم در مسائل مختلف کمک میکردند و در اشاعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر فعالیت میکردند،مثل شهید والا مقام (ابراهیم هادی)
پاسخ
......
3 سال پیش

وااااا
پاسخ
نآشناس
3 سال پیش

جوانمردی ازبین رفت کولوتی گری
پاسخ
سهراب
3 سال پیش

این لوطیباآناوتیزمین تاآسمانن فرق داره لوباطا(ط) به معنی لواط کارامالوتی به معنی جوانمرد باغیرت وهمونیکه تعریفش کرده‌اید پس لطفن بین ط وت رافرق بگذارید.
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

دوست عزیز چرا شما فکر میکنی که باید هر جایی نظرتو بگی،
پاسخ
میل
3 سال پیش

متاسفانه گرفتار ی مشت خاطره حرف گذشته اونم از نوع خرافات جهل هستیم.لوتی تگر شخصیت داشت و راهش راه درست و روشنی و عاقبت دار بود مطمین باش ادامه پیدا میکرد. لوتی بودن با مرام بودن با شخصیت بودن و راه درست و روشن جوانمردی از مولا علی ع یاد میگرفتن.نه این که کت شلوار مشکی بپوشن.یک متر سیبیل بزارن.کفتر بازی کنن .
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

تا جایی که من شنیدم زور گیر نبودند ، غیرتی بودند و جلوی زورگیرها را می‌گرفتند فقط مرام چاقو کشی هایشان بد بوده
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

در پاسخ به: درود بر شما
در زمان لوطی ها کسی جرات نداشت حق ناحق کنه کسی جرات نداشت به ناموس مردم چپ نگاه کنه ای کاش ما هم با مرام می‌شدیم ای کاش این زندگی هم مرام نامه داشت همه چی رفت مردانگی عشق فتوت رحم حلال وحرام شنیدی تاجری که میخواست بره تجارت ناموسشو سپرد دست یه لوطی موقع برگشتن سر راهش تو یه شهر بتوته می‌کنه میبینه لوطی هم اونجاست از لوطی سراغ زنشو میگیره میگه منم سپردم دست زنم روزا خرجشونو میدم شبا میام این شهر میگه خیالت راحت مثل خواهرم بود آیا الآنم داریم
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

واقعا راسمیگی بخدا
پاسخ
محمدرضا
3 سال پیش

لوطی یه پات تو قوطی
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

اره والا دقیقا👌 درود برشما👋👋👋👋👋
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

آفرین همین که تو علم و عقل داری بسمونه
پاسخ
ستاره
3 سال پیش

واقعا لوطی بودن خدا رحمتشون کنه لوطی های الان وقت ادای لوطی بودن را در میارن از دستشون هر کاری بر میاد جز لوطی گری
پاسخ
سامان
3 سال پیش

مطلب خوبی بود فقط به لحاظ ادبی ، نگارنده محترم دچار اشتباه فاحش در مورد کلمه لوطی شده . لوطی اسم فاعل از ریشه لواط می باشد و کلمه مرتبط با عنوان بحث فوق « لوتی » صحیح می باشد .
پاسخ
م ن
3 سال پیش

الان به لطف خدا و دعای خیر مسئولان همه جوشکار هستند و یا ویلون زن و مکنده و دمنده الان دیگه جوانی نمونده
پاسخ
ناشناس
3 سال پیش

میشناسی ارژنگو؟
پاسخ
بازدیدکننده
3 سال پیش

درود بر شما
پاسخ
محمد
3 سال پیش

لوطی گری نوعی جاهلی است
پاسخ
مشاهده همه دیدگاه ها دیدگاه خود را ثبت نمایید
ویرایش و ویراستاری متون انگلیسی
پایان نامه خود را چگونه به مقاله تبدیل کنیم؟
اکسپت فوری مقاله علمی پژوهشی
استخراج مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشد و دکتری و چاپ در مجلات isi، علمی پژوهشی، Scopus + پاورپوینت آموزشی
مراحل سابمیت مقاله
سامان صفاری، امیرِ دلدادگان: قطعا با یک بازیگر ازدواج خواهم کرد+ویدیو
شیلا خداداد: موهامو رنگ نمیکنم چون همینجوری و نچرال بودن رو دوست دارم؛ وقتی عروسی برم لاک میزنم و برمیگردم پاک میکنم+ ویدیو
زنان موفق تاریخ ایران/ بیوگرافی و زندگینامۀ «رویا بهشتی زواره»، ریاضی‌دان برجسته ایرانی دوست صمیمی مریم میرزاخانی
شهره سلطانی، عمه خانم المیرا دهقانی در لحظه گرگ و میش: به خدا من تغییر جنسیت نداده‌ام؛ تا آخر عمرم همین هستم+عکس
از مهتاب کرامتی چه خبر؟/ از شایعه زهرداری که هیچوقت اثبات نشد تا سابقه ازدواج کوتاهش با موزیسین معروف