تصمیم به کمک گرفتن از مشاور زوج درمانی، گام بزرگی است. این کار به معنی این است که بپذیرید مشکلی در رابطه عاطفی شما وجود دارد؛ مسئله ای که پذیرش آن آسان نیست و به شجاعت نیاز دارد! اگر تجربه ی مراجعه به مشاور را نداشته اید، ممکن است زوج درمانی برای تان کمی گیج کننده باشد. فراموش نکنید، انتخاب مشاور زوج درمانی و روش درمانی مناسب اهمیت فراوانی دارد. در این مقاله شما را با ۱۰ مشکل زناشویی آشنا خواهیم کرد که زوج درمانی به رفع آن ها کمک می کند.
۱. وقتی اعتمادتان را به یکدیگر از دست داده اید
ازبین رفتن اعتماد بین زوج ها، یکی از دلایل رایج مراجعه به مشاور زوج درمانی است. فرقی نمی کند خیانت جنسی، بی وفایی احساسی، دروغ های دنباله دار یا فریب کاری مالی باشد؛ بازسازی بنیان اعتماد ازدست رفته کار ساده ای نیست. خلق فضایی برای گفتگو که در آن هر دو طرف، آزادانه از خواسته ها و آسیب هایشان بگویند، به ترمیم این شکاف کمک می کند.
۲. وقتی بحث وجدل روز به روز بیشتر می شود
آیا احساس می کنید زندگی روزمره تان حول بحث وجدل درباره ی مسائل مختلف می گذرد؟ این جدل ها ممکن است بحث های جزئی یا دادوفریادهایی پرسروصدا باشند؛ اما اگر روند افزایشی دارند، یعنی یک جای کار می لنگد. شاید دلیل بحث ها مشکل شخصی یکی از دو طرف باشد، اما به هرحال می تواند منجر به بحث وجدل های ادامه دار شود. درسوی دیگر ممکن است دلیل این برخوردها، مسائلی جدی باشد که به آنها بی توجه بوده اید و پرداختن به آنها را پشت گوش انداخته اید.
۳. وقتی به سختی باهم ارتباط برقرار می کنید
آیا احساس می کنید طرف مقابل شما را نمی فهمد یا همیشه به شما بی توجهی می کند؟ شاید مشکل جدل های آشکار نباشد. گاهی با خود فکر می کنید و می بینید از حال وهوای احساسی شریک زندگی تان هیچ نمی دانید و او برای تان فرقی با یک غریبه ندارد! بیشتر وقت ها یکی از آثار مثبت مشهود زوج درمانی، افزایش برقراری ارتباط و بهبود کیفیت رابطه تان است. مشاوری باتجربه به شما کمک می کند تا بتوانید با یکدیکر ارتباط برقرار کنید، به یکدیگر گوش کنید و یکدیگر را بهتر و بیشتر بفهمید.
۴. وقتی احساس می کنید مشکلی وجود دارد، اما نمی دانید چرا یا چیست؟
مانند مشاوره ی شخصی، زوج درمانی نه تنها به رفع مشکلات کمک می کند، بلکه گاهی به شناسایی آنها منجر می شود. برای مثال ممکن است حس کنید برخی چیزها در ازدواج تان مانند گذشته نیست، اما نمی توانید به طور دقیق بگویید چه چیزهایی! شاید احساس می کنید مانند سابق با همسرتان راحت نیستید یا باگذر زمان حس ناخوشایندی نسبت به او پیدا کرده اید، اما نمی دانید چرا. بیشتر وقت ها نشانه های زودهنگامی وجود دارند که به شما می گویند تعامل شما دو نفر دارد به بده وبستانی ناسالم و ناکارآمد تبدیل می شود. اما شاید شما متوجه این نشانه ها نشوید! این به معنی این نیست که یکی از دو طرف مقصر است؛ بلکه ممکن است لازم باشد رابطه تان را کمی اصلاح کنید؛ جلسه ی زوج درمانی مکان مناسبی برای آغاز این روند است.
۵. وقتی می خواهید موضوعی را به همسرتان بگویید، اما نمی توانید
گاهی اثرگذاری زوج درمانی در همان جلسه ی مشاوره آغاز می شود؛ اینجا مکانی امن و حمایت گر است که کمک تان می کند از موضوعاتی صحبت کنید که در موقعیت های دیگر سخن گفتن از آنها برای تان دشوار است. مشاور باتجربه با حضور گرم و حمایت گرش به شما کمک می کند تا بر ترس تان از درمیان گذاشتن برخی موضوعات با همسرتان، غلبه کنید.
۶. وقتی یک یا هیچ یک از دو طرف نمی توانند بحثی سازنده داشته باشند
بر مبنای پژوهش های «جان گاتمن» (John Gottman) در زمینه ی پایداری ازدواج و شاخص های پیش بینی طلاق، چگونگی مدیریت بحث ها توسط زوج ها نشان دهنده ی این است که رابطه شان پایدار خواهد ماند یا نه. ممکن است قهر کنید، فریاد بزنید، تلافی کنید یا به پرخاشگری بی اثر روی بیاورید. رفتارهای ناکارآمد و آسیب رسان در هنگام بحث وجدل، یکی دو تا نیستند. اغلب هم این رفتارها باعث بدترشدن وضعیت می شوند.
۷. وقتی بحرانی را پشت سر گذاشته اید که بر رابطه تان تأثیر گذاشته است
گاهی مسئله، بحرانی که پشت سر گذاشته اید نیست؛ بلکه تأثیری است که آن بحران بر رابطه تان به جا گذاشته است. برای مثال بسیار پیش می آید که زوج ها با ازدست دادن فرزندشان، از یکدیگر جدا می شوند. بیکاری بلندمدت یکی از دو طرف، دوره ی بیماری طولانی مدت یا آشفتگی خانواده ی یکی از آن از دیگر بحران هایی هستند که ممکن است، باعث فاصله گرفتن زوج ها از یکدیگر شوند. شاید در میانه ی چنین بحران هایی، کمتر به زوج درمانی فکر کنید؛ هرچه باشد به اندازه ی کافی درگیر مشکلات هستید. اما تلاش برای تقویت رابطه تان نه تنها به حفظ پیوند ازدواج تان کمک می کند، بلکه شما را برای مقابله با بحران های آینده قوی تر می کند.
۸. وقتی احساس می کنید در چرخه ای ناخوشایند گیر افتاده اید
زوج ها در زندگی روزمره شان الگوهای متعددی را در پیش می گیرند. از زمان و چگونگی صرف غذا و خوابیدن (کیفیت نامناسب خواب در مشکلات زناشویی مؤثر است) گرفته تا زمانی که باهم یا جدا از هم سپری می کنند، چگونگی مدیریت کارهای خانه و تعامل آنها با خانواده های یکدیگر، همگی در کیفیت رابطه ی زوج ها نقش دارند. الگوی ناخوشایند ممکن است عادتی ساده باشد؛ مانند همسری که پیوسته از مشکلات کاری اش می نالد و درمقابل هیچ وقت پای صحبت های طرف مقابل نمی نشیند یا دست کم گوش شنوایی برای آن ندارد. شاید هم کمی عمیق تر باشد، مانند تقسیم ناعادلانه ی کارهای خانه برای مدتی طولانی. هرچه طول عمر این الگوها بیشتر شود، برای تغییر آنها به زمان بیشتری نیاز خواهید داشت، پس سریع تر اقدام کنید.
۹. وقتی صمیمیت احساسی ازبین رفته یا بسیار ناچیز است
عجیب نیست اگر پس از ۱۰ سال زندگی مشترک، احساس کنید عشق تان مانند سابق آتشین نیست. این مسئله معمولا به دلیل این است که زندگی روزمره و درگیری های آن باعث می شوند، برقراری ارتباط در پس زمینه قرار بگیرد. گاهی با خودآگاهی، تغییر اولویت ها و صرف وقت و انرژی برای رابطه تان، مسئله به سادگی حل می شود. اما گاهی وقت ها مسئله جدی تر است. وقتی دو طرف برای مدت طولانی راه شان را از هم جدا کرده اند، عادت های جدید و گاهی ناهمخوان با طرف دیگر پیدا کرده اند یا مدت هاست که نیازهایشان را جای دیگری تأمین می کنند، بازیابی صمیمت گذشته به تلاش خیلی بیشتری نیاز دارد.
۱۰. وقتی رابطه ی جنسی به مشکل تبدیل شده است
مسائل مربوط به رابطه ی جنسی می توانند دلیل بروز مشکل در رابطه باشند، همچنین ممکن است نشانه ی وجود مشکل باشند. گاهی تغییر کاملا آشکار است؛ رابطه مکرر کاهش می یابد و تقریبا به هیچ می رسد. این امر تأثیر نامطلوبی بر رابطه ی دو طرف دارد. درسوی دیگر ممکن است تغییر، تدریجی باشد؛ ممکن است درعین حفظ رابطه ی جنسی دیگر از آن لذت نمی برید و طرف مقابل ارضایتان نمی کند. گاهی مسئله بغرنج تر است، مانند زمانی که یکی از طرفین نارضایتی اش را اعلام می کند، پیوسته ازسوی طرف مقابل رد می شود یا هنگامی که از رابطه ی جنسی به عنوان ابزار چانه زنی استفاده می شود. فکر نکنید که لزوما به آخر خط رسیده اید؛ مشاوری حرفه ای می تواند در این زمینه به شما کمک کند.