به گزارش ساعدنیوز به نقل از مشرق، اواسط تابستان سال 1387 یک خبر مهم مثل بمب در شهر زاهدان ترکید، در حالیکه کشور آرامآرام آماده میشد تا وارد فضای انتخاباتی شده و احزاب مختلف خود را برای آن گرم میکردند، دادستان شهر زاهدان در خبری مهم اعلام کرد که یکی از مهمترین رابطین عبدالمالک ریگی اعدام شده است، در این خبر آمده بود که یعقوب مهرنهاد به دلیل همکاری مستمر با تروریستها به سزای اعمال خود رسیده است.
باور این خبر سخت بود زیرا یعقوب مهرنهاد مدتها در پوشش خبرنگار فعالیت کرده و حتی توانسته بود در پوشش یک NGO برخی جوانان کماطلاع را نیز جذب شبکهای بانام «جوانان صدای عدالت» کند، در اساسنامه این موسسه آمده بود که رشد سیاسی و اجتماعی اقشار کمبضاعت از اهداف این سازمان مردمنهاد خواهد بود؛ اما در کمال تعجب مهرنهاد افرادی را که در پوشش خیریه دور خود جمع کرده بود را به گروهک تروریستی ریگی وصل میکرد، درواقع مهرنهاد برخی افراد را جذب یک سازمان تروریستی کرده بود بیآنکه آن افراد مطلع باشند که در چه دامی افتادهاند.
اعدام مهرنهاد سرفصلی جدید از مدل همکاریهای سهضلعی میان سازمانهای اطلاعاتی فرا منطقهای، گروهکهای تروریستی و گروههای مردمنهاد را به نمایش گذاشت. آن روزها عبدالمالک ریگی در پیامی صوتی که از شبکه العربیه پخش شد اعلام کرد که انتقام اعدام مهرنهاد را خواهد گرفت، سرکرده تروریستها در این پیام از یعقوب مهرنهاد با عنوان «امیر صلاحالدین» نام برد. رادیو فردا بهعنوان ارگان خبری سازمان سیا نیز بهصورت مرتب برای مهرنهاد رپورتاژ رفته و روی عنوان روزنامهنگار بودن این شخص مانور میداد.
چگونه تروریستها رنگبهرنگ میشوند؟ / نماینده عبدالمالک ریگی در مسجد مکی چه کسی بود؟
اما مردم زاهدان معدوم یعقوب مهرنهاد را نه بهعنوان روزنامهنگار بلکه بهعنوان یکی از افراد نزدیک به مسجد مکی میشناختند زیرا این تروریست قهار پای ثبات سخنرانیهای پس از پایان نماز جمعه در مسجد مکی بود و اغلب سخنانی تند و گزنده را بر زبان میراند! مهرنهاد با کمک یکی از مولویهای نزدیک به رئیس مسجد مکی که مسئولیت عکاسی از مراسمهای مختلف را داشت توانسته بود درون شبکه عبدالحمید نفوذ کند، این ارتباط به معنای آن بود که نماینده عبدالمالک ریگی هر هفته در مسجد مکی سخنرانی کرده بدون آنکه این رابطه شوم برملا گردد.
پس از اعدام مهرنهاد یکی از وبلاگهای نزدیک به گروهک تروریستی ریگی با انتقادی رمزگونه از موساد و سازمان سیا نوشت که آنها وظیفه داشتند تا امیر صلاحالدین را برای شبکه حفظ کرده و جانش را نجات بدهند! زیرا جایگزین کردن فردی جدید با همان مأموریت و در پوشش سفید در شهر زاهدان عملاً غیرممکن شده و محفل اجتماعی تروریستها بهصورت کامل از بین رفته بود.
هدف انجمن صدای عدالت آن بود که با ترویج اسلام آمریکایی زمینه اختلافات مذهبی و قومی در استان بهشدت افزایش یابد و از دل آن گروهک تروریستی و خشنی چون گروهک ریگی بتوانند یارگیری کنند. معدوم مهرنهاد در اعترافات خود بهصراحت اعلام میکند که انجمن صدای عدالت پوششی برای جذب نیرو برای عبدالمالک ریگی بوده و تمامی عملیات آنها تحت پوشش دو شعبه سازمان سیا در افغانستان و شهر دبی بوده است.
بدل عبدالمالک ریگی به صحنه میآید!
اگر روزگاری تروریستها در پوشش فعال مدنی در مسجد مکی سخنرانیهای تندوتیز کرده و مردم شهر را دعوت به شورش کور میکردند، پس از آغاز اغتشاشات پاییزی در برخی شهرها، این نقش بهصورت مستقیم بر گردن عبدالحمید اسماعیل زهی رئیس این مسجد افتاده است. نکته قابلتوجه آنکه این بار پردهها نیز کنار رفته و صحنهگردان ماجرا بهجای تمسک به جملاتی که معنای دوپهلو داشت بهصورت علنی از تروریستها دفاع میکند.
ازجمله این افراد میتوان به شخصی چون «عبدالغفار نقشبندی» را نام برد که در ماههای اخیر لیدر جدید عملیات ضد امنیتی در سیستان و بلوچستان با نقاب یک چهره مذهبی مدافع اهل سنت و قوم بلوچ بوده و مورد وثوق عبدالحمید نیز میباشد، تا جایی که عبدالحمید در چند سخنرانی در نماز جمعه از سرکرده فراری تروریستها بهصورت علنی نامبرده است.
عبدالغفار نقشبندی پیشازاین امامجمعه موقت راسک در استان سیستان و بلوچستان نیز بوده است، این فرد سال گذشته نقش مهمی در ایجاد بلوا در استان داشته و پس از صدور حکم دستگیری و از بیم افشا شدن ارتباطش با سرویسهای جاسوسی، پس از مدتی زندگی مخفیانه، به یکی از کشورهای همسایه منتقلشده است. در حال حاضر عبدالغفار نقشبندی سخنگوی غیررسمی گروهک تروریستی جیش العدل (شاخهای از گروهک ریگی) است.
هوشنگ نورایی، فعال بلوچ در آنتن زنده بیبیسی فارسی درباره این ارتباط خاص گفته است که پس از دستگیری مولوی نقشبندی، عبدالحمید برای حمله گروهک جیش العدل، چراغ سبز نشان داد؛ این اقدامات ورود گروههای رادیکال و جهادی به ایران را در پی دارد! گفتهشده که عملیات تروریستی منجر به شهادت مولوی جنگیزهی نیز توسط عبدالغفار نقشبندی تدارک دیدهشده است.
اما ارتباطات میان تروریستهای تکفیری با مسجد مکی دارای یک رابط ویژه نیز بوده است، پروموشن تبلیغاتی و مصنوعی عبدالحمید پس از آغاز اغتشاشات پاییزی حکایت از آن دارد که این همکاری نیمهرسمی با حمایت فرقه ضاله بهائیت شکلگرفته است. در همان روزهای اولیه جرقه خوردن آشوبها انتشار یک ویدئو کلیپ خاص در برخی کانالهای تلگرامی نزدیک به مسجد مکی جلبتوجه میکند.
در این نمایش خاص زنی با چادر مشکی، پشت به دوربین با قدمهایی تند بهسوی شعلههای آتشی کمرمق میرود که در نخلستان برافروخته شده است. این شخص نرسیده به آتش، چادرش را از سر برمیدارد تا لباس صورتیرنگ بلوچی او بهخوبی دیده شود! این شخص چادر از سر برداشته و آن را در آتش میاندازد تا بسوزد.
نکته قابلتوجه درباره این ویدئوی 35 ثانیهای آن است که در خارج از کشور توسط گروهک تروریستی جیش العدل فیلمبرداری شده و به اسم زن بلوچ وایرال گردیده است، پس از انتشار این تصاویر مولوی عبدالحمید در نماز جمعه اعلام کرد که نباید حجاب را به زنان تحمیل کرد، این سخنان مورد استقبال وبسایت صدای آمریکا قرار گرفت.
ماجرای عجیبی در حال شکل گرفتن بود، جریانی تکفیری و تروریستی یک نمایش خاص را فیلمبرداری کرده و مونتاژ آن را به عبدالحمید سپرده و توسط آمریکاییها وایرال شده بود، بهطور طبیعی این هماهنگی نیاز به یک کارگردان ویژه داشت تا تمامی این ریاکشنها را به یکدیگر ارتباط دهد در این صحنه نقش فرقه ضاله بهائیت قابلتوجه است. این هماهنگی بهمراتب پیچیدهتر از شبکه تروریستی جوانان صدای عدالت در زاهدان بود!
نشانههایی از پروموشنهای مسجد مکی پس از اغتشاشات
بررسیها نشان میدهد که اولین بار این ویدئو پس از فیلمبرداری توسط تکفیریها در اختیار یک گروه سایبری بانام «بلوچ زالبولانی زرمبش» (جنبش زنان بلوچ) قرارگرفته و در اینستاگرام این گروه بارگذاری شده است. نکته جالبتوجه آنکه در متن آغازین این ویدئو به زبان انگلیسی نوشته بود: «این پیامی برای برداشتن حجاب نیست، پیامی برای حق انتخاب ما است».
در انتهای این کلیپ نیز به بلوچی، کردی و فارسی شعار «زن، زندگی، آزادی» را حک گردیده بود. این خط تحلیلی موبهمو با سخنرانی عبدالغفار نقشبندی و نیز عبدالحمید در آغازین روزهای پس از اغتشاشات با موضوع حجاب هماهنگ است. برخی اخبار حکایت از آن دارد که ضربآهنگهای اصلی متن سخنرانیهای عبدالحمید پس از اغتشاشات توسط یکی از رابطین فرقه ضاله بهائیت تهیهشده و از طریق یکی از عناصر گروهک نهضت آزادی در اختیار این شخص قرار میگیرد.
سه روز بعد از اعلام موجودیت این گروه مجهول در شبکههای اجتماعی گروهی دیگر نیز به نام «بلوچ زالبولانی زرمبش» اعلام موجودیت کرده که در پستهای متعدد خود به آموزش اقدامات تروریستی، نافرمانی مدنی و جنگ مسلحانه پرداخته است. این گروه جدید ادعا میکند که به دنبال تصویری جدید از بلوچستان بوده و تجزیهطلب است.
بسیاری از فراخوانهای تروریستی در شهر زاهدان توسط این دو صفحه برنامهریزیشده و سکوی آشوب بودهاند. «دسگوهاران» دریکی از بیانیههایش در صفحهٔ اینستاگرام خود نوشته بودند که در حال خلق و کشف شیوهها و امکانات جدید برای اغتشاشات است.
هر دو صفحه توسط «بنیاد تسلیمی» وابسته به فرقه ضاله بهائیت مدیریت و کنترل میشود، بنیاد تسلیمی با عنوان عبدالحسین تسلیمی توسط شورای 9 نفره مدیران منتخب فرقه ضاله بهائیت در ایران که به نام محفل ملّی بهاییان ایران شناخته میشود تأسیسشده است.
شعار بنیاد تسلیمی در بلوچستان زنان بلوچستان در ایرانی جدید است که اشاره به تجزیه این استان دارد، در تحلیلی روشن از اغتشاشات در شهر زاهدان تروریستهای تکفیری خلق صحنه کرده، شبکه بهائیت سکوی نشر بوده و مسجد مکی آن را بازنشر کرده است. این همکاری مشترک سویه جدیدی از رشد و تکثیر تروریستها را نمایش داده و گواه اثرگذاری موساد و رژیم صهیونیستی روی آن است.
مدیر صفحه «بلوچ زالبولانی زرمبش» درباره اهداف و مأموریتهای فرقه ضاله بهائیت در استان سیستان و بلوچستان گفته است که این شبکه گرچه بیشتر بر تبعیضهای جنسیتی متمرکز است اما دست بر موضوعاتی گذاشته که کمتر به آنها پرداخته میشود.
آنها در این چند ماه از افراد همجنس باز و دگرباش نوشتهاند، به مسائل زنان سیاهپوست بلوچ پرداختهاند، نسبت به «تصاحب فرهنگیِ» سوزندوزیِ زنان بلوچ هشدار دادهاند، «رابطهٔ عمیق بین ناسیونالیسم، مذهب و مردانگی» را نقد کردهاند، از «قتلهای ناموسی» و خشونت علیه زنان نوشتهاند و تلاش کردهاند تا به زنانی مثل فائزه براهویی، کبری هوتی و صنوبر، مادر خدانور لجهای، چهره بدهند.
درباره مأموریت ویژه موساد با ابتکار عمل فرقه ضاله بهائیت یک نکته قابلتأمل دیگر نیز وجود دارد، ازجمله آنکه شبکه طرحریزیشده به دلیل برخی کنشهای قومی نتوانسته است بهصورت علنی و گستره فعال باشد ازاینرو در پشت اسلحه تروریستهای تکفیری چون عبدالغفار نقشبندی و هیجانات عبدالحمید در مسجد مکی پنهان شده است.
دریکی از شعارهای آمده است که باید در دلسنگها روییده و درگذر از زمان پیچیده شد، این جمله اشاراتی خاص در خود دارد. وبسایت آسو متعلق به بنیاد تسلیمی نوشته است که در استان سیستان و بلوچستان باید شرایط معمولی را به اقدامات غیرمعمولی تبدیل کرد!