شعر بافی در ایران از هنرهای قدیمی بشمار می رود و هنوز در برخی از مناطق کشور بصورت سنتی انجام می گردد. هر کدام از صنایع دستی ایران زمین ویژگی ها و زیبایی خاص خود را دارد. امروزه کارگاه های کوچک شعربافی در یزد، مشهد، اصفهان و کاشان توسط اساتید این هنر دایر بوده و محصولات زیبایی را به بازار ارائه می کنند. این صنعت در کشورهای دیگر نیز به شکل ها و نام های متفاوت انجام می گردد. صنعت شعربافی ایران با توجه به اقلیم و آداب و رسوم مردم کشورمان تغییر پیدا کرده است. محصولات شعربافی در قالب البسه های زیبا می تواند معرف بهتری از این هنر باشد.
تاریخچه
سابقه هنر نساجی به حدود هشت هزار سال پیش از میلاد می رسد. بر اساس نقش برجسته های موجود از زمان هخامنشیان و اشکانیان، بافت پارچه های نفیس در ایران رایج بوده و در زمان ساسانیان به اوج شکوفایی خود رسیده است. این صنعت پس از ظهور اسلام نیز همچنان پررونق بوده است. در کاشان نام پارچه بافی با شَعربافی مترادف است. دست بافته های محلی مانند دارایی بافی، ترمه بافی و مخمل بافی که با دستگاه های دو وردی و چهار وردی بافته می شوند نیز با این نام خوانده می شوند.
شعر بافی
هنر شعر بافی در ایران به مجموعه هنرهای نساجی گفته می شود. صنعت نساجی در ایران، قدمتی دیرینه دارد و شهرهای تاریخی ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان در این صنعت، شهرت جهانی دارند. درست از زمانی که جاده ابریشم به عنوان مسیر تجارتی در قرن ها پیش رواج پیدا کرد، داد و ستد پارچه های ابریشمی رونق گرفت و به واسطه آن، صنعت نساجی روز به روز گسترش بیشتری پیدا کرد. به طور کلی هر صنعتی که با پارچه بافی و نساجی مرتبط باشد در گروه شعر بافی قرار می گیرد.
معرفی برخی از تولیدات شعر بافی
تولیدات بسیاری را می توان برای شعر بافی نام برد که ما در این قسمت تنها به برخی از آنها اشاره می کنیم:
- زری بافی: یکی از نفیس ترین و زیباترین دست بافت های اصیل ایرانی که متاسفانه در حال حاضر منسوخ شده است، زری بافی نام دارد که در روزگاران قدیم بسیار رونق داشت و شهرت جهانی را کسب کرده بود. در حال حاضر می توان بسیاری از نمونه های زری بافی شده را در مو زه های ایران و جهان مشاهده کرد.
- پرده بافی: تا چندین سال گذشته پرده بافی هایی در شهر یزد انجام می شد اما متاسفانه نمی توان کارگاه پرده بافی فعالی را در این استان پیدا کرد. بافندگان این هنر اصیل اکثرا متشکل از آقایان بودند و دستگاهی که توسط آن عمل بافندگی انجام می شد چهاوردی نام داشت.
- شمد بافی: یک نوع پارچه از جنس ابریشم و پنبه که به عنوان یک رو انداز در فصول تابستان از آن استفاده می شود شمد نام دارد. این هنر در حال حاضر به صورت ماشینی در استان یزد انجام می شود.
- رو لحاف بافی: رو لحافی ها اساسا با دستگاه چهاوردی بافته می شوند اما در حال حاضر می توان آن را با هفت وردی نیز انجام داد. خوشبختانه این هنر زیبا هنوز وجود دارد و توسط برخی از اساتید انجام می شود.
- دستمال بافی: دستمال بافی به سه نوع دستمال عشایری، ابریشمی و مرسریزه تقسیم می شود و خوشبختانه این رشته س نتی در حال حاضر نیز وجود دارد.
- چادر شب بافی: این هنر که به آن کاربافی هم گفته می شود یک نوع صنعت خانگی است که در بیشتر شهرستانهای یزد و اردکان تهیه و تولید می شود و بیشتر زنان و مردان در کنار کشاورزی به این شغل نیز مشغول هستند. چادرهای تولید شده بیشتر در ابعاد 200*200 سانتی متر تهیه و تولید می شوند و دارای رنگ های قرمز، زرد، نیلی، سبز، مشکی و غیره هستند. این هنر نیز در حال حاضر در شهر یزد و به صورت ماشینی بافته می شود.
مراحل شعر بافی
در گذشته کار شعربافی با جوش آوردن آب در دیگ های مسی بر روی تنور و یا زغال و قرار دادن سه قلاب کوچک آهنی که به تیرکی چوبی نصب بود آغاز می شد. با تاب دادن پیله های در حال جوش تارهای ظریف را گرفته و از قلاب های بالا عبور داده و از میان دوک می گذراندند و کلاف می کردند. کلاف ها پس از خیساندن در آب و خاکستر شستشو داده و با زدودن چرک، روی کلاف زن و سپس برای یکنواخت شدن و چند لا کردن، تارها را ابریشم تابی می کردند. قطر ابریشم ها بستگی به مصرف آن در پارچه ها داشت. با تنیده شدن تارها نوبت به پختن می رسید. سپس برای خشک کردن، آن را دسته بندی کرده و روی طناب آویزان می کردند، این دسته بندی چون برای بافندگان شباهتی همانند گُل را به ذهن تداعی می کرد به گلبندی و کارگر این کار را گلبند می نامیدند. مرحله بعدی رنگ آمیزی ابریشم های پخته بود که به دست پرتوان و چیره دست رنگرز انجام می گرفت. قبل از اختراع رنگ های آنیلینی (شیمیایی)، رنگرزان از رنگ های طبیعی و گیاهی اطراف خود بهره می جستند. گیاهانی نظیر: پوست گردو، انار، وسمه، نیل، روناس، زردچوبه، اسپرک، اوکالیپتوس، هلیله ی سیاه، زاج سفید و سبزو انواع علف های صحرایی و جنگلی. پس از خشک شدن نخ ها، آن را روی چرخ ریسندگی قرار می دادند و ماسوره ها را برای ماکو پُر می کردند تا دستگاه آماده بافتن شود. سپس دوخت این نوع پارچه آغاز می شد و پس از پایان شعربافی، مرحله آهار دادن یا آبکشی بود که آخرین مرحله در بافت شعربود که سبب یکدست شدن و استحکام پارچه شعر می شد.
سخن آخر
به موی انسان یا حیوان «شَعر» گفته می شود، و در اصطلاح بافندگی، شَعر نوعی پارچه است که با مو یا ابریشم و با «دستگاه بافندگی چهاروردی» بافته می شود. بافتن شَعرِ پشمی در یزد و اصفهان و شَعر ابریشمی در کاشان رواج داشت که اکنون در معرض فراموشی و نابودی است.