به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز، برای نخستین بار بعد از 400 سال، عموم مردم میتوانند پرترۀ «آن کلیوز» را همانطور که هنری هشتم برای نخستین بار او را دید، ببینند: با لباس مخملی قرمز درخشان مقابل پسزمینه آبی روشن با چشمان فندقی و کلاه کتانی شفاف و روسری تزئینشده با نگین.
این ویژگیهای زنده و شفاف که در طی 4 قرن با لایههای آلودگی پوشانده شده بودند، به تازگی توسط محافظان موزه لوور آشکار شدهاند و قدرت متقاعدکننده هنر را روشن میکنند: پادشاه تودور پس از تماشای این نقاشی اثر هانس هولبین جوان موافقت کرد با آن (Anne) ازدواج کند. این تصمیم نتیجه مورد انتظار را نداشت، چون یک سال بعد، یعنی در سال 1540 وقتی آن به انگلستان رسید، ظاهرش آنطور که پادشاه تصور میکرد نبود! ظاهراً هنری پس از نخستین ملاقتش با آن گفته است: «من او را دوست ندارم!». با این حال، آنها ازدواج کردند (چهارمین ازدواج هنری و نخستین ازدواج آن)، اما شش ماه بعد، وصلت این زوج به جدایی ختم شد.
پرتره هولبین از زمان افتتاح موزه پاریس در سال 1793 در موزه لوور نگهداری میشود. اگرچه محققان قبلاً این اثر را بررسی کرده بودند و جزئیاتی مانند یک زیرطرح نقطهدار بخش بالایی پیراهن آن را کشف کرده بودند، حفاظت و تمیزکاری اخیر، نخستین اقدام مهم در نوع خود در تاریخ هنر است. آنچه محققان یافتهاند، از کار یک استاد پرده برداشته است.
آدام بوسیاکویچ، مورخ هنر، در این مورد گفته است: «یافتهها نشان میدهد که هولبین به راستی یکی از برجستهترین نقاشان پرتره دوران خود بوده است. چهره، رنگآمیزی و جزئیات ماورایی هستند.»
پیش از حفاظت، پرتره ظاهر نسبتاً خاموشی داشت. پسزمینه آن بیشتر متمایل به سبز بود تا آبی و رنگ قرمز پررنگ لباس آن به قهوهای مایل به قرمز محو تبدیل شده بود.
همانطور که هِدِر آر. دارسی، نویسنده «آن، بانوی دوک کلیوز: خواهر محبوب پادشاه»، نوشته است: این نقاشی تاریک و سایهدار بود. با این حال، اکنون بینندگان میتوانند حس کاملی از رنگارنگ بودن پرترههای مدرن اولیه را تجربه کنند، صرف نظر از این [آن] چقدر دوستداشتنی بوده است».
اووِن اِمِرسون، تاریخدان، درباره این احساس میگوید: «این کار خیرهکننده به ما اجازه میدهد که ببینیم هنر اواسط قرن شانزدهم به راستی چقدر زنده و رنگارنگ بوده است».
هولبین پرتره آن را به عنوان بخشی از جستجوی هِنری هشتم برای همسر جدیدش کشید. پادشاه پس از مرگ همسر سوم خود، جین سیمور در سال 1537، به دنبال همسری در خارج از کشور بود و هولبین، نقاش دربار خود را برای به تصویر کشیدن عروسهای آینده به خارج فرستاد. یکی از اشرافزادههای اروپایی، کریستینای دانمارکی، توجه هنری را به خود جلب کرد، اما او از ازدواج با پادشاهی که دستور اعدام همسر دومش، آن بولین را صادر کرده بود، خودداری کرد. کریستینا در پاسخ به پیشنهاد ازدواج هنری، گفته بود: «اگر دو سر داشتم، یکی را در اختیار پادشاه انگلیس میگذاشتم.»
شاید اکنون بتوانید خال کوچک روی صورت آن را ببینید.
آن و خواهرش آمالیا به عنوان نامزدهای جایگزین مطرحشده از سوی مشاور ارشد هنری، توماس کراموِل ظاهر شدند که امیدوار بود با مقام دوک پروتستان کلیوز متحد شود. کرامول به سرعت ستایش آن را کرد و به پادشاه گفت: «هر مردی زیبایی صورت و بدن این بانو را تحسین میکند.»
تریسی بورمن مورخ مینویسد که پس از دیدن پرتره هولبین از آن، هنری موافقت کرد با او ازدواج کند و از چهره زیبا و عروسکی که به او نگاه میکرد، با موهای روشن و چشمان و دهان و چانه ظریف و حالت چهره فروتن و دخترانهاش، لذت برد».
به گفته دارسی، نقاشی تازه تمیزشده این توصیفها را تایید میکند و زیبایی طبیعی آن را نمایش میدهد. با توجه به نقطه ظریفی که نمایان شده، او احتمالاً یک خال کوچک در گوشه سمت چپ دهانش داشته است.
پرترههای هولبین به دلیل واقعی بودنشان مشهور هستند، اما در مورد آن، ممکن است نقاش در مورد مدل تملق کرده باشد. وقتی هنری برای نخستین بار در ژانویه 1540 آن را ملاقات کرد، از دیدن قد بلند، استخوانهای درشت و ویژگیهای ظاهری قوی او شوکه شد. اگرچه پادشاه برای حفظ روابط سیاسی با کلیوز و سایر پادشاهیهای پروتستان با آن ازدواج کرد، اما به زودی راهی برای پایان دادن به این ازدواج یافت و ادعا کرد که پس از گذشت شش ماه از این ازدواج، رابطه زناشویی میان آنها برقرار نشده است.
اکنون هنری مجرد، آزاد بود تا با معشوقه جوان و شاداب خود، کاترین هوارد، ازدواج کند. در همین حال، آن برای موافقت با این جدایی، مبلغ سخاوتمندانهای دریافت کرد. آن که مقدر شده بود «خواهر محبوب» پادشاه نامیده شود، مرتباً به دربار میرفت و تا زمان مرگ هنری در سال 1547، دوستی خود را با او حفظ کرد. آن، به نوبه خود، از پنج همسر دیگر هنری بیشتر زنده ماند و زمان سلطنت دختر ناتنیاش مری اول در سال 1557 درگذشت.
جسیکا استوروشوک، مورخ، سال 2021 گفت: «[آن] به روش نسبتاً غیر تشریفاتی به کنار رانده شد، اما زندگی پرتجملی داشت. املاک زیادی به او داده شد. او بسیار قمار میکرد. عادت داشت به شکار برود و بهترین لباسها را بپوشد و بهترین غذاها را بخورد.»
موزه لوور به درخواست اطلاعات بیشتر درباره پروژه حفاظتی پاسخ نداد، اما تصاویر نزدیک از پرتره در وبسایت موزه قابلمشاهده است.