اگر از افراد مختلف بخواهید که صادقانه در مورد زندگی زناشویی خود صحبت کنند، حتما برایتان خواهند گفت که سازگارشدن با همسر و تلاش برای حفظ و دوام زندگی زناشویی از سخت ترین کارهایی بوده که در زندگی انجام داده اند. میزان صمیمیت و اشتراکاتی که در یک رابطه زناشویی وجود دارد، بسیاری از نیازها و مشکلات همسران را برطرف می کند اما در عین حال تعارض های قابل توجهی را نیز با خودش به همراه دارد.همسر شما نزدیک ترین فرد به شماست و هر کاری که می کند یا انتخابی که انجام می دهد، غالبا روی زندگی شما هم اثر می گذارد و همین تاثیر متقابل، ممکن است سرمنشا اختلافات و ناسازگاری ها شود. در این جا قصد دارم تا با توصیه هایی شما را برای رویارویی با این تعارض ها آماده تر کنم.
اختلاف نظر با همسر را چه کنیم؟
وقتی دو نفر، باورها یا عادت هایی دارند که تفاوت های زیادی با هم دارد، اصطکاک در روابط ایجاد خواهد شد. مثلا اگر یکی از زوج ها عقاید شدیدا مذهبی داشته باشد و دیگری چندان پایبند به این عقاید نباشد، این زوج به سختی خواهند توانست زمینه ی مشترکی برای عملکردهای خود پیدا کنند. درست است که متضادها ممکن است همدیگر را جذب کنند اما همیشه هم قدرت با هم ماندن را ندارند. رابطه ی زناشویی دو نفر که از دو دنیای کاملا متفاوت هستند می تواند دردسرساز باشد، اما حتی زوج هایی که وجه اشتراک های زیادی با هم دارند نیز گاهی لازم است بده بستان هایی انجام دهند. نیازی هم نیست همسران کاملا شبیه یکدیگر باشند؛ هر رابطه ی سالمی، شامل توافق و سازگاری می شود.
توافق کنید که روی اختلاف های تان به سازش هایی برسید
اگر با هر کسی برای مدتی طولانی رابطه داشته باشید، طبیعتا اختلاف نظرهایی خواهید داشت و این تنها مختص رابطه ی همسران نیست. شما می توانید توافق کنید که روی اختلاف های تان به سازش هایی برسید، اما زمانی که مشکلی باعث به وجود آمدن تفاوتی در ارزش های اصلی می شود، مشاجرات و درگیری های لفظی جنبه ی شخصی به خود می گیرند. همسران ممکن است بابت شبیه هم فکر نکردن یا یکسان رفتار نکردن، همدیگر را نقد یا سرزنش کنند.
اگر ارزش های اساسی دو نفر، کاملا با هم ناهمتراز باشد، ارتباط برقرار کردن تقریبا غیر ممکن خواهد بود. هر دو نفر سعی خواهند کرد ثابت کنند خودشان درست می گویند و اختلاف و مشاجره، امری عادی خواهد شد. ارزش ها و باورها، الویت های هر کسی هستند و به سختی می توان ارزش های کسی را تغییر داد زیرا در مورد ارزش های اصلی هر فرد، درست و غلطی وجود ندارد. البته نیازی نیست تمام ارزش های فردی دو نفر کاملا با هم منطبق باشند، اما لازم است تا حدودی تشابه و اشتراک هایی داشته باشد.
ناسازگاری های کوچک هم می توانند اختلاف در روابط را برجسته تر کنند. من دوستانی داشتم که به مشارو مراجعه کرده بودند. یکی از شکایت های اصلی که در زندگی آنها وجود داشت مربوط به ظرف ها بود! زن از اینکه ظرفی در سینک ظرفشویی بماند نفرت داشت، اما همسرش اهمیتی به این موضوع نمی داد. زن اغلب به همسرش می گفت که او باید هر ظرفی را که استفاده کرده است، فورا بشوید نه اینکه در سینک ظرفشویی باقی بگذارد، و وقتی می دید مرد، اهمیتی به حرف هایش نمی دهد، خسته و دلزده شده بود و فکر می کرد او از سر غرض ورزی و بدخواهی به حرفش اهمیتی نمی دهد، اما واقعیت این بود که این مرد، واقعا نسبت به کارهای خانه، تنبل و بی علاقه بود.
این زن، بی علاقگی و سهل انگاری همسرش نسبت به شستن ظرف ها را حمله ای شخصی تلقی می کرد و اگر این دو نفر به مشاور مراجعه نکرده بودند، همان اختلاف کوچک، ادامه پیدا کرده و بزرگ تر و تنش برانگیز می شد. وقتی یک زوج اختلافی دارند، باید برای صحبت در مورد آن وقت بگذارند. در برخی موارد، سازش و مدارا ممکن نیست. اما در مواردی دیگر، بحث باید بر پایه ی درک از شرایط باشد. به هر حال اگر مشکلات، ریشه یابی و حل نشوند، رابطه را بدتر خواهند کرد.
کوتاه آمدن در زندگی مشترک
یک نفر هم نمی تواند مدام طبق استانداردهای طرف مقابلش رفتار کند و او را راضی نگه دارد و از خواسته ها و نظرات خودش کوتاه بیاید چون زمانی خسته و افسرده خواهد شد، و طرف مقابل نیز که طبیعتا توقعاتش روز به روز بیشتر می شود، مدام ناامیدتر می شود چون می بیند همسرش نمی تواند همیشه انتظارات او را برآورده کند.
تصور کنید یکی از همسران اهمیت بسیار زیادی به مُد و به روز بودن می دهد در حالیکه دیگری حتی به سختی می تواند جوراب هایش را با لباسش ست کند! این دو نفر برای لباس پوشیدن و بیرون رفتن از خانه، ناهماهنگی هایی خواهند داشت. همسری که همیشه سعی دارد طبق مُد، تیپ و لباسش را انتخاب کند ممکن است اینطور فکر کند که طرف مقابلش نیاز دارد تا سبک زندگی و طرز فکرش را بهبود بدهد زیرا برای او بیرون رفتن با کسی که شبیه شلخته هاست، باعث خجالت است!
او به جای اینکه انتخاب کند با تیپی کمتر رسمی و طبق مد لباس بپوشند یا اینکه سعی کند به همسرش کمک کند تا انتخاب بهتری برای پوشش خود بکند، طرز فکر همسرش را به حساب بی اهمیت بودن رابطه شان برای او می گذارد. همسر بی اهمیت به مُد نیز احساس می کند غیر ممکن است که بتواند مانند تصاویر روی مجله ها لباس بپوشد. این دو نفر، شرایط سختی در روابط خود خواهند داشت. وقتی دو نفر رابطه ای را شروع می کنند، باید بتوانند کمی هم فداکاری داشته باشند زیرا طرف مقابل خود را واقعا دوست دارند و می خواهند او هم دوست شان داشته باشد. یک نفر ممکن است با دست کشیدن از علایق و سلایق خود، سعی کند تفاوتش با همسرش را به حداقل برساند.
در این کار تا حدودی توافق و سازش وجود دارد، اما چون یکی از طرفین بیشتر از آن دیگری، از خود گذشتگی دارد پس این رابطه خارج از تعادل خواهد بود و نهایتا همسری که بیش از حد فداکاری کرده، خسته و دلزده و ناراضی می شود. مصالحه و مدارا کردن در مورد ارزش ها و باورها نیز دلیلی دیگر برای فرسودگی و دلزدگی در رابطه است. شما می توانید به خاطر عشق از چیزهای کوچک بگذرید، اما اگر ارزش ها و عقاید شما در خطر باشند، مدارا به نفع تان نخواهد بود. شاد و راضی کردن همسر به قیمت نابود کردن رضایت خودتان، فقط روابط تان را بدتر خواهد کرد.
در مورد انتظارات و ارزش هایتان مذاکره کنید
پیدا کردن و مشخص کردن عادت ها و رفتاری بدی که در یک رابطه، عادی شده اند کاری چالش برانگیز است، و به سختی می توان فهمید کدام ها را باید رها کرد و در مورد کدام شان باید حرف زد. در مورد توقعات، محدودیت ها و راههایی که می توانید از هم حمایت کنید گفتگو کنید تا سازش و توافقی که در نهایت انجام می دهید مانند یک حمله ی شخصی و یک طرفه تلقی نشود. این امکان وجود دارد که از یک توافق به شرایطی بُرد – بُرد برسید. پا به پای هم پیش بروید تا هر دوی شما به یک چیزهایی که مطلوب تان است برسید. اگر احساس نکنید باخته اید یا همه چیزتان را از دست داده اید، ایجاد تغییر هم کار دشواری به نظر نخواهد رسید.یک توافق درست و سالم باید احترام آمیز باشد. اگر از کسی انتظار داشته باشید باورهای فردی اش را تغییر بدهد تا با شما بماند، درست و سالم نیست. باورهای هر فرد، شخصیت او را می سازد و نمی توان به سادگی تغییرشان داد. همسران می توانند یاد بگیرند که به تفاوت های هم احترام بگذارند و آنها را بپذیرند، اما نمی توانند فرد مقابل را وادار به تغییر کنند.
هر دو طرف باید از چیزهایی دست بکشند
وقتی دو طرف پا به پای هم پیش می روند، هر نفر باید از یک سری از چیزها بگذرد تا با سبک طرف مقابلش جور شود. به جای اینکه یک نفر مجبور شود در مورد همه چیز از خود گذشتگی نشان دهد، باید هر دو طرف فداکاری هایی بکنند تا هماهنگی و تعادل برقرار شود. اگر از همسرتان می خواهید تغییراتی بکند باید خودتان هم آماده ی ایجاد تغییراتی در خود باشید. توافق و سازش کردن نباید احساس قربانی شدن به کسی بدهد. وقتی طرفین خواستار تغییراتی متناسب هستند، هیچکدام نباید احساس کنند که این تغییر و تحول باعث تحمیل یا اجحاف می شود. هر دو نفر برای تقویت رابطه شان دست به این تغییرات می زنند.
بگذارید تفاوت ها شما را به هم نزدیک تر کند
پیدا کردن دو نفر که در همه چیز شبیه هم باشند غیر ممکن است. تفاوت های دو نفر می تواند رابطه شان را جالب تر و هیجان انگیزتر کند. شما می توانید این فرصت را پیدا کنید که با نگاهی متفاوت به مسئله ای بنگرید یا چیزهایی را تجربه کنید که تا به حال خودتان تجربه شان نکرده اید. سازش و مدارا بخشی طبیعی از رابطه بین دو انسان است که می تواند بزمی از یکی شدن باشد. تا زمانی که همسران بتوانند با هم سر چیزهایی توافق کنند یا از خود گذشتگی هایی نشان دهند و هدف شان بهتر کردن رابطه شان باشد، پروسه ی مذاکره تنها نتیجه ای که خواهد داشت، قوی تر کردن و شادتر کردن شان است.
عاشقانه آرام و دائمی یک افسانه است
در هر مقطعی از زندگی اگر بدانید که قرار است با چه حوادثی رو به رو شوید، حتما برای مقابله با آن ها آماده تر خواهید بود. در مورد ازدواج افسانه هایی وجود دارد که ممکن است انتظارات و توقعات افراد را غیرواقع بینانه و مخدوش کند. این فکر که من نیمه گمشده خود را پیدا کرده ام و قرار است تنهاییم را با او قسمت کنم و از این به بعد در آرامش با او زندگی کنم، محصول همین افسانه هاست. زندگی واقعی پر از چاله، چاه و دست انداز است که باید با چشم باز از کنار آن ها عبور کنید.
دعوا نمک زندگی نیست
دعواکردن و درگیری بین زن و شوهر ممکن است دلخوری هایی ایجاد کند که به مرور باعث فاصله گرفتن آن ها از یکدیگر شود. دعواها ممکن است افراد را سرخورده کند و آن ها را به سمت نارضایتی از زندگی سوق دهد. تا جای ممکن از دعوا کردن، جر و بحث های بی نتیجه و غیرسازنده پرهیز کنید.از روزی که در محضر تعهد دادید که تا آخر عمر در کنار یکدیگر باشید و همه برایتان کف زدند و هورا کشیدند، شما دو نفر به یک واحد مستقل تبدیل شدید. نمی توانید همسرتان را جدا از خودتان ببینید و کاری کنید که توی دعواها شکست بخورد و شما برنده شوید.
شما هیچ وقت نمی توانید زن و شوهری را پیدا کنید که یکی از آن ها احساس خوشبختی کند و با رضایت از زندگی فکر کند که زندگی را برده و دیگری احساس بدبختی و شکست داشته باشد. در واقع شما یا یک واحد برنده هستید یا یک واحد بازنده. به شما قول می دهم از روزی که برای خوشبخت کردن، خوشحال کردن و ایجاد احساس برنده بودن در همسرتان تلاش کردید، می توانید احساس خوشبختی و رضایت را در آغوش بکشید.
دوربین را بچرخانید
در جلسات مشاوره از لحظه ای که زوج ها روی صندلی می نشینند، شروع می کنند به بدگویی از طرف مقابل و بیان خوبی ها، سادگی و مهربانی های خود. به نظر من این شکایت ها (در بیشتر مواقع درست و به جا) می تواند تا ابد ادامه پیدا کند. آن ها می توانند تا ابد دوربین ذهن خود را روی همسر خود نگه دارند و خطاهایش را ثبت و ضبط کنند. اما حل تعارض از نقطه ای شروع می شود که عدسی دوربین را به سمت خودتان بچرخانید و صادقانه میزان نقش خود در ایجاد و تداوم و تعارضات را بررسی کنید:چه کارهایی (هر چند کوچک و معمولی) می توانم برای بهتر شدن رابطه مان انجام دهم؟ دست کشیدن از چه رفتارهایی می تواند همسرم را خوشحال کند؟ تا چه حد به مسئولیت خود در این زندگی عمل کرده ام؟ نقش قربانی را رها کنید و بپذیرید که شما هم در ایجاد شرایط فعلی نقش داشته اید.
هرچه خودت می پسندی، برای او هم بپسند
اگر قرار باشد تنها یک توصیه کاربردی برای حل مشکلات بین فردی وجود داشته باشد، همین یک جمله است و اگر انسان قادر به عملی کردن آن در زندگی خود باشند، دنیا جای خیلی بهتری برای زندگی می شود. قبل از هر حرف یا رفتاری در قبال همسرتان یک لحظه خودتان را به جای او بگذارید. در شرایط حاضر اگر شما جای او بودید دوست داشتید با شما چگونه رفتار شود؟
به عواقبش فکر کنید
پرخاشگری، توهین، تحقیر و سرزنش کار ساده ای ست؛ مثل فشار دادن پدال گاز در رانندگی. هر کسی می تواند این کارها را انجام دهد. اما درست مانند رانندگی با دقت و ظرافت، عکس العمل به موقع و مناسب در مواقع بحرانی و انتخاب بهترین راه برای حل تعارض توانمندی می خواهد و مهارت هر وقت در زندگی زناشویی خود با مشکل رو به رو شدید، به جای این که پایتان را روی پدال گاز فشار دهید و بی مهابا تا آخرش بتازید، چند لحظه صبر کنید و به عواقب انتخابتان فکر کنید. دست خودم نبود و اعصابم به هم ریخته بود و نمی توانستم خودم را کنترل کنم؛ همگی بهانه هایی برای توجیه انتخاب های اشتباه هستند. در مواجهه با تعارضات، واکنشی را انتخاب کنید که یک ساعت بعد هم بتوانید از آن دفاع کنید.
مذاکره کنید، مذاکره خوب جواب می دهد
اصول مذاکره یعنی این که یک چیزهایی بدهید و یک چیزهایی به دست بیاورید. حل سازگارانه تعارض به این معنی نیست که در پایان کار همسر شما همان کسی بشود که شما آرزو داشتید. برای این که بتوانید با هم بر سر موضوعات چالش برانگیز به توافق برسید، باید از مواضع خود کوتاه بیایید. درواقع گذشت کردن به نفع حفظ زندگی مشترک و بهبود رابطه، از آن ارزش هایی است که این روزها در جامعه ما کم رنگ شده است.خیلی از زوج های جان آن قدر به فکر نیازهای شخصی خود بوده و بر سر خواسته های خود پافشاری می کنند که خود را از لذت یک رابطه رضایت بخش محروم می کنند. اگر برای حفظ رابطه تان گذشت کنید، خواهید دید که این رابطه خوب، سودهایی به شما می رساند که همیشه در انتظارش بودید. اما مراقب باشید که گذشت کردن را تا جایی ادامه بدهید که در شما احساس قربانی شدن یا نادیده انگاشته شدن ایجاد نکند.
قدردان خوبی هایش باشید
فکر کردن به نکات مثبت همسر و موهبت های زندگی مشترکتان باعث می شود روح تازه ای به رابطه تان دمیده شود. تلاش کنید از همسرتان به خاطر خوبی هایش تشکر کنید. بعضی افراد خیال می کنند که قدردانی و سپاسگزاری باعث سوءاستفاده همسر یا کوچک شدن خودشان می شود. یا گمان می کنند لزومی ندارد از همسرشان به خاطر انجام وظایفش قدردانی کنند. بعضی ها هم قدردانی کلامی را لازم نمی دانند.
اما نتایج پژوهش های حوزه روان شناسی مثبت نشان داده است که یکی از فن های مفید برای شادمانه زیستن این است که خود را موظف کنید هر روز فکر کنید و خوبی های اطرافیانتان را پیدا کرده و به خاطر آن ها از ایشان قدردانی کنید. این کار تاثیر بسزایی در بهبود روابطتان خواهدداشت. با این کار می توانید از بروز جر و بحث و مشاجره های شدید در هنگام بروز تعارض پیشگیری کنید. در حقیقت با این کار خود و همسرتان را برابر بروز مشکلات شدید واکسینه کرده اید.
بد نیست مسائل مربوط به کودکان را بدانید
مسائل مربوط به کودکان یکی دیگر از موضوعات اختلاف با همسر است. هر کدام از والدین دوست دارند که در تــربیت کودک نقش بسزایی داشته باشند. نقش مادر در تربیت فرزندان به دلیل زمان بیشتری که با آن ها سپری می کند، پررنگ تر است. اما نباید نقش پدر در تربیت فرزند نیز فراموش شود. پدرانی که به هر دلیلی برای کودک وقت نمی گذارند، اختلافات بیشتری با همسرشان دارند. از طرفی رابطه پدر فرزندی به طور کامل شکل نمی گیرد. برای جلوگیری از این اختلاف زوجین باید یک سبک فرزند پروری را هر دو با هم به کار گیرند. برای انتخاب بهترین سبک فرزند پروری با یک روانشناس متخصص در زمینه تربیت کودک ارتباط برقرار کنید. در نهایت هم پدر و هم مادر باید در تربیت نقش داشته و انعطاف پذیر باشند.