احتمالا زمانی که متوجه میشوید همسرتان درخواست طلاق داده یا میخواهد به زودی درخواست طلاق بدهد، موجی از انواع احساسات و افکار منفی در شما ایجاد میشود. حتما عصبانی میشوید، کمی میترسید، ناراحت میشوید و حتی احتمالا به ذهنتان میرسد که به نحوی فکر طلاق را از سر همسرتان بیرون کنید، او را منصرف کنید و دوباره زندگی و رابطهتان را از نو بسازید. این مقاله را مطالعه کنید تا راه حل و جواب سوالاتتان را پیدا کنید. همچنین این مقاله به شما کمک میکند که اگر پس از طلاق، بتوانید دوباره زندگی و خودتان را از نو بسازید و به زندگیتان ادامه دهید.
پایان رابطه و ازدواج مسئله حساسی است و فهمیدن اینکه چرا مردم از پایان آن میترسند آسان است. یک نصفه نان بهتر از نبودن نان است. اما آیا نصف نان یا چند تکه نان برای زندگی احساسی کافی است. اگر یکی بخواهد طلاق بگیرد و درخواست طلاق بدهد اما به دلیل دلسوزی، ترس، پول یا احساس گناه این کار را نکند، چه اتحادی در زندگی مشترکش وجود خواهد داشت؟
«به جایی که دعوت نشدهاید نروید و در جایی که شما را نمیخواهند، نمانید.» این نصیحت بیشتر از سخنی کوتاه، پیام واضحی است که میگوید رابطهای را که در آن طرف مقابل آزرده و ناراحت است، رها کنید. به احتمال زیاد بعضی از مردم صبر میکنند و معتقدند که عشق میتواند دوباره زنده شود اما آنان با چنین اعتقادی قربانی باور نادرست خود میشوند.
موضوع اصلی این است که کسی برخلاف مصلحت در جایی که او را نمیخواهند، بماند. چه کسی میخواهد رابطه ای بر اساس دلسوزی داشته باشد؟ منظور انی نیست که اگر کسی درخواست طلاق داد او را همانند آشغال به دور بیندازیم. منظور این است که اگر شریک زندگیتان تصمیم به ترکتان گرفت، التماس و زاری و تحقیر خودتان فایدهای ندارد. اما اگر بازگشتی وجود داشته باشد و باور دارید که رابطه تان قابل دوام است، پس ارزش تلاش را دارد.
همسرتان به شما گفته که میخواهد از شما جدا شود و شما را دچار سردرگمی کرده است.شما خواهان طلاق نیستید ولی نمیدانید چه اقدامی کنید.در دل احساس درد و رنج زیادی دارید، نه میتوانید چیزی بخورید و نه میتوانید بخوابید؛ حقیقت این است که شما آشکارا از انجام هر کاری ناتوان میشوید.
در درجه اول، سعی کنید خونسردی خود را حفظ کنید و شرایط عادی را به زندگی خود بازگردانید؛ شما به قرار گرفتن در یک وضعیت فکری مناسب، بهمنظور نجات زندگیتان از طلاق، نیازمندید.در درجه دوم، نباید تسلیم شوید.اگر تا به حال عشقی در زندگی مشترکتان وجود داشته، این ارزش جنگیدن را دارد.برای پیدا کردن راهی برای حفظ زندگی، مسیر همواری در پیش رو نداریم، اما هر تلاش با نفوذی در درازمدت مطمئنا شایسته زندگی زناشویی است.
مشکلات را مشخص کنید: سعی کنید به صورت منطقی درباره مشکلات با همسرتان گفتگو کنید (دعوا نه). سعی کنید او را درک کنید و در صدد جبران اشتباهات خود برآیید. اگر شما سهم خود را از بروز مشکلات قبول کنید، همسرتان هم سهم خود را خواهد پذیرفت.
لجبازی نکنید: لجبازی در رابطه و زندگی مشترک، هیچ فایدهای ندارد و فقط باعث وخیمتر شدن اوضاع میشود.
تغییر کنید تا طرف مقابل و زندگیتان هم تغییر کند: تغییر از خود ما شروع میشود (حتما با خود فکر میکنید که این جمله چقدر کلیشهای است یا اصلا این جمله را قبول ندارید اما دلیل درست بودن آن را توضیح میدیم.) بخش اعظم رفتارها و حرفهای همسرتان، انعکاس رفتارها و حرفهای خود شماست! اگر شما شخصی بودید که در بحث و دعوا لجبازی، بددهنی و بیاحترامی میکردید، نباید انتظار داشته باشید که همسرتان در مقابل بیاحترامیها یا خشونت شما خونسرد رفتار کند یا برای جبران رفتار شما، به شما بیاحترامی نکند! پس اگر رفتار خود را اصلاح کنید، رفتارهای او هم به مرور زمان اصلاح میشود اما اگر خودتان به دلیل لجبازی نخواهید تغییر کنید، چطور انتظار دارید که همسرتان تغییر کند!
رابطهتان را از نو بسازید: علاقهمندیهای مشترکتان را پیدا کنید، با هم دوباره مثل روزهای اول قرار ملاقاتهای دو نفره بذارید، به همسرتان توجه کنید، نیازهای روحی و روانی، احساسی و جنسیاش را برآورده کنین، به حرفهایش گوش بدین، بدون هیچ قضاوت و بیاحترامی و…..
او را محدود نکنید: بدانید که همسرتان هم به عنوان یک انسان، ارزشمند است و مثل شما آرزوها، علایق و اهدافی دارد و حق دارد که به خواسته هایش برسد و زندگی شخصی را هم در کنار زندگی مشترک رشد دهد. اگر اجازه بدهید که علاقهمندیهایش هم برسد، او زنی شاد، سرزنده و قوی خواهد شد و بهتر خواهد توانست زندگی و رابطهتان را مدیریت کند. حال خوبش به شما و رابطهتان برمیگردد.
حل کردن مشکلات: به خصوص زمانی که رابطهتان در خطر است و در شرایط حساسی قرار دارید، بسیار حیاتی و ضروری است. البته حل کردن هر مشکلی روش خاص خود را دارد، چون شرایط هر زندگی متفاوت است.
احترام متقابل را حفظ کنید: همیشه حتی در هنگام دعوا روی گفتار و رفتار خود کنترل داشته باشید. هرگز به همسر خود بیاحترامی نکنید تا او هم برای شما احترام قائل باشد.