فیلم The Card Counter یا در زبان فارسی «شمارنده کارت» یکی از جدیدترین آثار درام، جنایی و دلهره آور شرکت فوکس فیچرز (Focus Features) است که به دست کارگردان و نویسنده خیلی خوب و بااستعدادی به نام پل شریدر ساخته شده است. از جمله آثار این فیلمساز می توان به فیلم First Reformed (نخسین اصلاح شده)، فیلم Dog Eat Dog (قانون جنگل)، فیلم Dying of the Light (مرگ روشنایی)، فیلم Dominion: Prequel to the Exorcist (قلمرو: پیش درآمدی بر جن گیر) و فیلم The Canyons (دره های عمیق) و غیره اشاره کرد. در فیلم شمارنده کارت، بازیگران هنرمند و بااستعدادی به نام اسکار آیزاک در نقش ویلیام تل، تیفانی هدیش لا لیندا، تای شریدن در نقش سرک و ویلم دفو در نقش سرگرد جان گوردو و غیره حضور داشتند و به ایفای نقش پرداخته اند.
فیلم شمارنده کارت در تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۲۱ (۱۱ شهریور ۱۴۰۰) در هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم ونیز برای اولین بار نمایش داده شد. شرکت فوکس فیچرز در نظر دارند که فیلم شمارنده کارت را در تاریخ ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) در سینماهای ایالات متحده به صورت عمومی نمایش دهند. تا به این لحظه این اثر درام امتیاز ۸۳ را از بین ۱۶ بررسی فیلم و سریال که در سایت متاکریتیک قرار گرفته، به دست آورده است. نگارش فیلمنامه این اثر برعهده خود پل شریدر بوده است. از طرف دیگر هم برکستون پوپ، لورن من و دیوید ولف نقش تهیه کنندگان این اثر را داشتند. این فیلم به طور کلی بررسی های متنوعی را از منتقدان گرفت که اکثر آن ها هم در بخش روبه بالا قرار دارند.
مشخصات و خلاصه فیلم شمارنده کارت The Card Counter
شمارنده کارت؛ فیلمی در سبک جنایی درام به نویسندگی و کارگردانی پل شریدر و با بازی اسکار آیزاک، تای شرایدن، تیفانی هدیش و ویلم دفو است. ویلیام تل یک ارتشی سابق است که در تلاش است مرد جوانی را اصلاح کند؛ مرد جوانی که می خواهد از دشمن مشترکی که به گذشته شان تعلق دارد، انتقام بگیرد…
- ژانر : اکشن | جنایی | درام
- امتیاز 6.4/10
- ستارگان : Oscar Isaac, Tiffany Haddish, Tye Sheridan
- کارگردان : Paul Schrader
نقد فیلم شمارنده کارت The Card Counter
فیلم برداری «الکساندر داینان» به زیبایی مرکزیت اخلاقی تل، که در حال گذراندن مراحل رستگاری پنهانی، در شهر گناه -لاس وگاس- است را به تصویر می کشد. در طول داستانی درگیر کننده از سبک استعلایی، گاه شاهد ارتباط های عمیقی با شخصیت می باشیم، گاه دست رد به درخواست های عاجزانه اش می زنیم.
مانند بقیه آثار شریدر، به فرد فضای کافی داده شده تا روان خود را در محدوده اتاقهای متعدد هتل و در سایر مراحل زندگی خود مانند سلولهای زندان، در تنهایی مورد بررسی قرار دهد. کل داستان، به جز فراز و نشیب های ناگهانی اش، متعهد به همین شمایل و تماتیک مانده. به هر حال از ابتدای فیلم این نکته توسط خود تل برای مخاطب، در صدایی خارج از تصویر گوشزد می شود که او هرگز خود را فردی مناسب برای زندگی در حصر تصور نکرده بود.
دقایقی بعد در سکانسی از زمان حال و پس از زندان، او را مشغول کندن قاب عکس هایی از دیوار اتاق هتلی که قرار است در آن اقامت کند می بینیم. تمام وسایل اتاق را با پارچه های سفیدی -که انگار همیشه با خود از این هتل به دیگری حمل می کند- پارچه پیچ می کند. اثر ناخودآگاهی که بر ذهن مخاطب گذاشته می شود: تل به سادگی محیط اطراف خود در زمان زندانی بودنش، به یک رنگی محیط، عادت کرده. گرچه ممکن است این میل به سادگی تعبیری از مجازات باشد و نه صرف الگو؛ یا در مقایسه با بخش دیگری از زندگی او، اقدامی در حرکت بر خلاف عادت.
شریدر به نگه داشتن مخاطبان خود وفادار است و قصد تصویر کردن پنداشتی برزخی را ندارد. ما را در پیچ و خم ذهن این مرد غرق می کند. ذهنیت تل به تنهایی – و نه شیمی و ذات صحنه به صحنه فیلم- تمام ابزاری است که هم دردی با شخصیت را هیجان انگیز کرده. حتي اگر عنصر و فاکتور سکانس هایی از خاطرات معلق ذهنش از زمان ابوغریب را کنار بگذاریم، نوشتن افکاری که ذهنش را درگیر کرده، به مانند سیاهچاله ای عمل می کند که مخاطب را به درون روح تل می کشد و کاری می کند که هرچه در اطرافش می گذرد حداقل برای لحظاتی چیزی جز خلأ تصور نشود.
یکی از زیبایی های فیلم که در لحظه های ابتدایی ایده اش شکل می گیرد و تا پایان با شدت متفاوتی در داستان پراکنده است، گذر تل از یک مرحله به مرحله ای دیگر از زندگی اش است، که خود با این فکر، که اکنون چه عاملی می تواند دوباره از او یک انسان بسازد، حتی به مرحله ای دیگر هم مهاجرت می کند. کات و انتقال از سکانسی به دیگری، که به صورت محو شدن، تصویر می شود ممکن است وهمی از اپیزودیک بودن فیلم را برساند که چندان مناسب بافت آن نیست.
شریدر برای همین ضد عادت ها و یادآوری هایی از این دست تحسین می شود. مسیری برای ما ترسیم می کند، می گوید که به کجا می رویم، اما تنها به این دلیل که وقتی به مقصد نهایی رسیدیم برای تجربه ای که خواهیم داشت، آماده نباشیم. حرکت دوربین در مقصد نهایی، به سکون می رسد؛ تا جایی که این استاتیک منجر به احساسی سرسام آور و انتقال داده شده به صورت مستقیم از عواطف شخصیت می شود. قرار است احساسی ناشناخته کشف شود؛ شریدر در تصویر این لطافت ها بی نظیر است، چرا که اغلب شخصیت فیلم هایش در عین حساس بودن جدی انگاشته می شوند و نشان دادن تناقضات انسانی طبیعتا امریست دشوار.
روند طبیعی داستان تل در ابتدا گویای واقعیت زندگی او نیست اما فیلم حالت قطره چکانی هم در روایت بکار نگرفته. تا جایی که به ابوغریب می رسیم؛ جنایاتی که از ابتدا غیرقابل تصور بودند و فقط هنگامی که شواهدی از آن زمان دیده شود، وقتی تل می گوید هیچ چیز تمی تواند کاری که کردیم را توجیه کند ، فکر را با حالتی روانشناسانه درگیر می کند.
اگر نگران درنگ سکانس های سالن مسابقات هستید، باید گفت که فیلم ماهیت فیلم مسابقه ای یا ورزشی را ندارد و این دقایق تنها نقطه های ارتباطی برای خلق هیجان هستند.
فیلم شبکه ای از رفتار انسانی افرادی جز شخصیت اصلی را هم نمایش می دهد. از انفجار هیجان یک بازیکن دیگر -که مشخصا و کاملا برعکس رفتار تل است و در عین حالی که بازیکن قدری است، احمق و جدا از واقعیت تصور می شود- گرفته تا شخصیت دوست داشتنی برای تل و کرک، کارگزاری به نام «لا لیندا»، (تیفانی هادیش) که اصلا عنصری است تا زندگی تل را به سمتی بهتر و واقعی تر، جهت دار کند. و همچنین پرداخت به شخصیت سرهنگ سابق نظامی که از مسئولیت جنایت هایش فرار کرده و عواقب آن را ندیده است.
تیرگی اخلاقی در مرکزیت قرار دارد، فیلم تعقیب خواسته بشر برای انسانیت است، بر معنای اخلاق جامه ای نو پوشانده می شود. دیدن فیلم برای کسانی که با دنیای شریدر آشنایی ندارند ممکن است خسته کننده باشد. در کل سینمای این روزها که از لحاظ پرداخت انسانی و روحانی به بیابانی می ماند، ممکن است The Card Counter را به عنوان اثری تازه بپذیرد. اثری فکری و جدی از فیلمسازی متفکر.
درباره کارگردان فیلم شمارنده کارت The Card Counter
پل جوزف شرِیدر (زاده ۲۲ ژوئیه ۱۹۴۶) فیلم نامه نویس، کارگردان و منتقد آمریکایی است. شریدر در خانواده ای مذهبی و سخت گیر در میشیگان آمریکا به دنیا آمد و تا سن ۱۷ سالگی که به صورت پنهانی از خانه درمی رفت فیلمی ندید. وی کار سینما را با نوشتن نقد آغاز کرد. شریدر نویسنده تعدادی از فیلمنامه های فیلم های مارتین اسکورسیزی از جمله راننده تاکسی و آخرین وسوسه مسیح است.در طی برگزاری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، پل شریدر به ایران آمد و همچنین در دانشکده سینماتئاتر دانشگاه هنر کارگاه فیلمنامه نویسی برگزار کرد. در بخش نظرات حتما نظر خود را درباره ی این مطلب و همچنین درباره ی این فیلم بنویسید.