به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، این درست است که کمک رسانی به دیگران به طور طبیعی برای ESFJها لذت بخش است، اما به دلایلی که تا به حال بحث کردیم لازم است حد و مرزهایی مشخص و البته سالم برای رسیدگی به دیگران تعیین کنید. تا هم بتوانید واقعاً برای آن ها مفید باشید و هم عزت نفس و نیازهای خودتان نادیده گرفته نشود.
فقط این نکته را فراموش نکنید: همه نیاز به کمک دارند، حتی شما. این خیلی طبیعی است که گاهی هم شما از دیگران کمک بگیرید و همیشه در نقشِ کمک کننده ظاهر نشوید.
۱. یک فهرست (لیست) از نیازها و احتیاجات خودتان تهیه کنید
کمک حال دیگران باشید، اما نه تا جایی که نیازهای خودتان را فراموش کنید. اگر به بچه ها کمک می کنید ورزش کنند، به همسرتان رسیدگی می کنید و … خودتان هم به فکر ورزش، تغذیه و تفریح خودتان باشید. برخورداری از این ها حق شماست.
این که به فکر خودتان باشید خودخواهی نیست، یک ضرورت است. بهترین کار این است که به علائق خودتان فکر کنید، اولویت های خودتان را ارزیابی کنید و آن ها را یادداشت کنید. بعد برای برطرف کردن آن نیازها برنامه ریزی کنید. از تفریح و خریدن لباس گرفته، تا رفتن به باشگاه ورزشی و گردش در طبیعت مورد علاقه تان، همه را بنویسید و به تناسب، بهشان رسیدگی کنید.
–
۲. وظایف را تقسیم کنید
این وظیفهٔ شما نیست که همهٔ کارها را خودتان انجام دهید. سنگینی بار مسئولیت ها به زودی به شما فشار می آورد و احتمالاً خیلی زود با انواع دردهای جسمی و روحی مواجه خواهید شد. از طرفی اجازه دهید دیگران هم لذتِ کمک کردن به بقیه را درک کنند. در نتیجه وظایف را بین همهٔ اعضای گروه یا خانواده به تناسب نقش ها، تقسیم کنید.
۳. احساسات و خواسته های خودتان را بیان کنید
اگر کسی از شما کمک خواست و شما به هر دلیلی تمایلی به انجام آن کار نداشتید، این خیلی طبیعی است که دلایل خودتان را به صورت کاملاً منطقی و ملاحظه کارانه بیان کنید. به آن ها بگویید که تا کجا می توانید کمکشان کنید و حد و مرزی مشخص تعیین کنید. ضمناً فراموش کنید که احساسات و نیازهای شما هم درست به اندازه دیگران مهم و ارزشمند است، پس نباید از آن ها صرفنظر کنید یا آن ها را کم ارزش بدانید. در نتیجه هر موقع لازم بود از بقیه کمک بگیرید و درخواست خودتان را بیان کنید.
–
۴. شما حق انتخاب دارید
وقتی چیزی از شما درخواست می شود، یعنی حق انتخاب دارید. درخواست با دستور فرق دارد. اگر دیگران از پاسخ منفی شما ناراحت یا عصبانی می شوند، این مشکل آن هاست و باید مشکلشان را حل کنند. در چنین شرایطی شما مقصرِ ناراحت شدن دیگران نیستید.
–
۵. اولویت های خودتان را بشناسید
اگر احساس می کنید دیگران دارند از اخلاق خوب شما سوءاستفاده می کنند و هر بار کلی مسئولیت روی دوش شما قرار می دهند، در این صورت لازم است حد و مرزی سفت و سخت تعیین کنید. به این فکر کنید که چه چیزی خوشایند شماست و چه چیزی حالتان را بد می کند. خودتان انتخاب کنید، خودتان اولویت هایتان را بررسی کنید. شما مجبور به کمک کردن نیستید، بلکه باید اولویت های خودتان را بررسی کنید. زمانی که واقعاً لازم است نه بگویید، در نه گفتن تردید نکنید.
۶. صبر کنید و در پاسخ دادن عجله نکنید
حتماً لازم نیست سریع به درخواست دیگران پاسخ مثبت یا منفی بدهید. کمی صبر کنید و جوانب را بررسی کنید. زمان گرفتن برای فکر کردن بیشتر به موضوع هم حق شماست. ببینید آیا وقت، انرژی و حوصله کافی برای انجام کار دارید یا خیر. اگر تحت فشار قرار گرفتید که سریع پاسخ دهید، همیشه بگویید نه، چون در این صورت اگر پشیمان شوید، بعداً می توانید نظرتان را عوض کنید و پاسخ مثبت بدهید. اما برعکس این حالت کمی دشوار است.
–
۷. توضیح اضافه ندهید
اگر بنا به دلایلی درخواست کمک کسی را رد کردید، نیازی نیست با کلی توضیح و دلیل آوردن، کار خودتان را موجه جلوه بدهید تا مبادا آن ها ناراحت شوند. اگر نمی خواهید کمک کنید، صرفاً بگویید نه. همین و نیاز به توضیح اضافه ای نیست.
–
۸. خودتان مهم تر هستید
وقتی بیش از اندازه به دیگران کمک می کنید ناخودآگاه به این باور می رسید که شما بی ارزشید، نیازهای شما مهم نیستند و بقیه از شما باارزش تر هستند. چنین دیدگاهی صحیح نیست و برای عزت نفس شما مخرب است. بر عکس آن عمل کنید و خودتان و نیازهایتان را ارزشمند بدانید و در عمل این را نشان دهید. مطمئن باشید مردم، فردی با عزت نفس بالا را بسیار بیشتر دوست دارند.
۱. یک فهرست (لیست) از نیازها و احتیاجات خودتان تهیه کنید
کمک حال دیگران باشید، اما نه تا جایی که نیازهای خودتان را فراموش کنید. اگر به بچه ها کمک می کنید ورزش کنند، به همسرتان رسیدگی می کنید و … خودتان هم به فکر ورزش، تغذیه و تفریح خودتان باشید. برخورداری از این ها حق شماست.
این که به فکر خودتان باشید خودخواهی نیست، یک ضرورت است. بهترین کار این است که به علائق خودتان فکر کنید، اولویت های خودتان را ارزیابی کنید و آن ها را یادداشت کنید. بعد برای برطرف کردن آن نیازها برنامه ریزی کنید. از تفریح و خریدن لباس گرفته، تا رفتن به باشگاه ورزشی و گردش در طبیعت مورد علاقه تان، همه را بنویسید و به تناسب، بهشان رسیدگی کنید.
پاسخ دیگران به کمک کردن افراطی شما چیست؟
چنانچه رفتاری آمیخته با کمک کردن افراطی داشته باشید دو نوع پاسخ از سمت کودکان، دوستان و عزیزان دریافت می کنید.
دوری:
وقتی کسی بیش از حد به شما نزدیک می شود، طبیعی ترین پاسخ دور شدن از اوست. این پاسخی طبیعی از سوی کسانی است که با توصیه های بی اجازه یا تلاشتان برای کنترل آنها از شما دور می شوند.
تکیه کردن بیش از حد:
رایج ترین عکس العمل دیگران در برابر کمک های افراطی یک شخص این است که تماما به او تکیه می کنند. علائمش آن است که هر روز و هر لحظه از شبانه روز برای مشکلاتش با شما تماس می گیرد، از شما مشاوره می گیرد اما به هیچ کدام عمل نمی کند و از شما درخواست های زیادی دارد.
نشانه های کمک کردن افراطی به دیگران:
برای برخی افراد کمک کردن حد و مرزی ندارد. همین امر باعث می شود زمانی به خود بیایند که یا زندگیشان به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است یا با ناسپاسی فرد مقابل رو به رو شده اند. اگر نشانه های زیر را در خود مشاهده می کنید شاید وقت آن است که رفتارتان را تغییر دهید:
- کمک کردن افراطی به دیگران باعث وارد آمدن فشار روانی زیاد به شما و خانواده برای یافتن راه حل می شود و تمام مدت احساس خستگی دارید.
- هر چند خودتان نام آن را توجه و محبت به دیگران گذاشته اید، اما در واقع نسبت به زندگی دیگران احساس اضطراب و نگرانی شدید دارید و دائما نگران رفتارهای آنها هستید.
- احساس مسئولیت بیش از حد می کنید. به هر حال، شما خواهر، برادر، همسر یا دوست این فرد هستید، آیا می توانید از او بگذرید؟ چطور می توانید عقب بنشینید و شاهد سقوط او باشید؟
- وقتی درگیر مشکل کمک کردن افراطی به دیگران هستید، بیش از حد به فکر یافتن راه حل برای آنها هستید. به تمام جزئیات زندگی آنها وارد شده اید و به جای رسیدگی به امور شخصیتان دائما در حال رفع مشکلات او هستید.
به جای کمک کردن افراطی به دیگران چیز دیگری را امتحان کنید:
به جای آنکه بار دیگران را به دوش بکشید، اجازه دهید خودشان با مشکلاتشان دست و پنجه نرم کنند. اگر مشکل جزئی و کوتاه مدت است، مانند تصادف کردن یا فوت یک فرد، کمک کردن هیچ ایرادی ندارند. اما کمک های شما به یک نفر نباید هیچ گاه به سمتی برود که مشکلات او زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد و خود از زیر بار مشکلاتش فرار کند.
این به معنی قطع ارتباط با هیچ کس نیست، بلکه کافی است در مورد کارهایی که مایل به انجامشان نیستید، قاطع باشید. مهارت نه گفتن را در خودتان تقویت کنید و در هر جایی که لازم است و به هر کسی که لازم است، نه بگویید. اگر فرد مقابل از نه شنیدن ناراحت می شود، این مشکل اوست و خودش باید آن را حل کند.
برای پاسخ دادن صبر کنید. بسیاری از مشکلات زمانی آغاز می شود که بدون فکر کردن پاسخ مثبت می دهید. زمانی که از شما درخواست کمک می شود، به نحوی پاسخ دادن را به تاخیر بیاندازید. جوانب کار را بسنجید و با حد و مرزهای خود مقایسه کنید. تنها در صورتی کمک کردن را بپذیرید که مشکلی برای زندگی شخصی خودتان ایجاد نمی کند.
نیازهای خود و خانواده را در اولویت قرار دهید. ممکن است تا به حال کمک کردن افراطی به دیگران باعث شده باشد که خود و خانواده را فراموش کرده باشید. فهرستی از نیازها، حقوق، تفریحات و امور شخصیتان تهیه کنید. آن را در اولویت قرار دهید و به تناسب به آنها رسیدگی کنید. اجازه ندهید کمک کردن به دیگران، اولویت های این فهرست را ناتمام بگذارد.
تقسیم وظایف کنید. اگر احساس می کنید تنها فردی هستید که سنگینی بار مسئولیت را به دوش کشیده اید، وقت آن است که این بار را بین دیگران تقسیم کنید.
اجازه دهید دیگران نیز لذت کمک کردن را بچشند. اگر دیگران در قبال پذیرش مسئولیت شانه خالی می کنند، در ابتدا از وظایف کوچک و کوتاه مدت شروع کنید و به تدریج بر سر تقسیم عادلانه وظایف با یکدیگر صحبت کنید.
با رها کردن کمک کردن افراطی به دیگران چه تغییری در زندگیتان ایجاد می شود؟
هر کسی باید مرزهای مشخص و سالمی در زندگیش داشته باشد. تقبل مسئولیت زندگی دیگران باعث می شود که آنها به شما وابسته شوند و حتی در طولانی مدت رابطه صمیمانه شما را خراب می کند.
وقتی دست از کمک کردن افراطی به دیگران بردارید، احساس آزادی و آرامش بیشتری می کنید. به خود و زمانتان ارزش بیشتری می دهید. با دیگران رابطه ای سالم برقرار می کنید و دیگر خبری از رابطه ناسالم والد-فرزند یا مشاور-مراجع نیست.