به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از تسنیم، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم در ماههای گذشته و پس از شهادت آیتالله رئیسی پرحاشیهترین روزهای دوران کاری خود را از سر گذرانده است، حاشیههای پیرامون وی، تقریباً از همان روزی که بههمراه میثم نیلی و محسن منصوری با در دست داشتن شناسنامه خود برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا کرد آغاز شد و تا همین روزی که ما برای گفتوگو با وی در دفتر کارش در طبقه چهارم ساختمان بهارستان حاضر شدهایم، ادامه داشته است، حاشیههایی که یک روز ثبتنام وی در انتخابات را هدف قرار میدهند و یک روز از انتصابات فامیلی او در وزارت ارشاد خبر میدهند.
محمدمهدی اسماعیلی دانشآموختگی مدرسه عالی شهید مطهری، دکترای علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران و همچنین مدیریت گروه «جامعهشناسی سیاسی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی» دانشگاه تهران، اجرای طرح نظام جامع ارزیابی تولیدات صداوسیما و مدیریت مرکز افکارسنجی این سازمان و مدیرکلی ارزیابی برنامههای تولیدی سیما و تأسیسس قرارگاه رسانۀ سازمان صداوسیما را در کارنامه کاری خود دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم همچنین در کارنامه خود عناوین دیگری چون ریاست کمیسیون فرهنگی و رسانه و همچنین معاونت فرهنگیاجتماعی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت نهم و عضویت کارگروه تحول فرهنگی وزارت ارشاد در زمان وزارت محمدحسین صفارهرندی، مشاورت فرهنگی و اجتماعی آیتالله رئیسی در قوه قضائیه و نمایندگی رئیسجمهور شهید در سازمان صداوسیما را نیز دارد.
وی همزمان با معرفی شدن بهعنوان وزیر ارشاد به مجلس شورای اسلامی جهت رأی اعتماد، از یک برنامه 79صفحهای بهعنوان برنامه وزارت فرهنگ دولت سیزدهم نیز رونمایی کرد، برنامهای که امروز پس از 3 سال از عمر دولت و در آستانه پایان کار برخی از بخشهای آن انجام شده و بخشی نیز بهگفته او در دست انجام است و بخشی نیز به مرحله اجرا نرسید.
در پایان کار اسماعیلی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وی گفتوگویی درباره مهمترین مسائل حوزه کاری وی در پایان 3 سال اخیر بهویژه چالشهایی که در حوزه فرهنگ وجود دارد و تاکنون اظهارنظرهای شفافی درباره آنها از سوی اسماعیلی انجام نشده بود، صورت گرفته است.
اسماعیلی در بخش نخست این گفتوگو نگاه رئیسجمهور شهید و اشتراک دیدگاهی را که بین او و رئیسجمهور شهید و سایر بدنه فرهنگی دولت وجود داشته است را عامل اصلی پیشبرد فرهنگی دولت سیزدهم عنوان میکند و در عین حال میگوید که مسئولیت همه آنچه را در حوزه فرهنگ رخ داده است، میپذیرد چون هیچ اتفاقی در وزارتخانه خارج از نظر وی رخ نداده است.
وی همچنین با استقبال از ممیزی پسینی اعلام کرد که قائل به این موضوع در حوزه نشر هست ولی برای برخی ناشران و افراد.
اسماعیلی در بخش دوم این گفتوگو به موضوعاتی انتقادها در خصوص نبود عملکرد شفاف در معاونتهای وزارت ارشاد، حج، ساترا، موضوع ورودش به انتخابات و نامه برخی اعضای دولت به شورای نگهبان صحبت کرده است، این گفتوگو به شرح ذیل است:
* تجربه برگزاری حج امسال، خوب بود و توانستیم تاحدودی به ظرفیت اصلیمان بازگردیم، ظرفیتی که بعد از کرونا کاهش پیدا کرده بود. اما یک اتفاقات تلخی در حوزه عمره رخ داد، ثبتنامهایی انجام شد و بعد لغو شد. دلایل مختلفی برای این موضوع از سوی رسانهها مطرح شد، زمزمههایی نیز وجود داشت که به کمکاری برخی ایرلاینها در این زمینه اشاره داشت، آیا این موضوع صحت داشت؟
بعد از حل مسائل سیاسی بین ایران و عربستان، شرایط عمره از دورهای که ما آمدیم کمکم فراهم بود، منتظر بودیم که این روابط عادی شود و نمایندگیهای ما در عربستان برقرار شود. که این اتفاق افتاد و طبیعتا ما به عنوان یک موضوع فوری به آن پرداختیم و نزدیک به 5 میلیون و 800 هزار نفر در نوبت اعزام عمره قرار داشتند.
من خیلی دوست داشتم از آذرماه اعزام حجاج را شروع کنیم که از قضا 29 آذرماه پروازها اعلام شد و ثبت نامها شروع شد، در پرواز ناهماهنگی از طرف ایرلاینهای ایرانی نبود. این موضوع خیلی بررسی شد. دوستان ما رفتند و آمدند یک مواردی را طرف میزبان سختگیریهای خاص داشت که شهید عزیزمان امیرعبداللهیان، در این زمینه گفتوگوهای مفصل داشتند و الحمدالله حل شد. ما قبل از حج 3 دور اعزام عمرهمان شروع شد. یعنی امسال بعد از 9 سال اعزامهای عمره انجام شد و اکنون نیز از اواخر مردادماه دور جدید اعزامها را خواهیم داشت ما دنبال این هستیم که سالی یک میلیون نفر را بتوانیم برای زیارت خانه خدا و عمره اعزام کنیم.
* پس تقریبا شما صحه میگذارید بر اینکه مشکلات از سمت طرف میزبان بود، چون طرف میزبان این ادعا را رد میکرد میگفت ایراد از سمت ما نبود.
ما خودمان هتلها را رزرو کرده بودیم، دوستان ما آنجا مستقر بودند، هتلها آماده پذیرش بودند با این هماهنگی که بین دو مجموعه بود، ما نرسیدیم به اینکه مجموعه ایرانی مقصر است. البته نمیخواهم بگویم که سعودیها هم کاملا مقصر هستند، طبیعی است اینها استانداردهایی را اعلام میکردند، بعضا دچار مشکل میشود، بازرسان آمدند از فرودگاهها بازدید کردند. ما همکاری کردیم و به نظرم بالاخره حل شد و شاید بعد از 9 سال هم یک مقدار انتظار این دشواریها وجود داشت، اما حل شد و عمره از سر گرفته شد، اکنون هم برای آخر همین ماه اعزامها شروع خواهد شد و تا آستانه حج واجب سال آینده ادامه پیدا خواهد کرد.
* اجازه دهید به موضوع ثبت نامتان در انتخابات نیز اشاره کنیم، چه شد در مجموعه دولت برای معرفی یک کاندیدا به اسم شما رسیده شد؟
ما که تصوری برای انتخابات نداشتیم، رقبای ما هم برای حداقل سال آینده به این موضوع فکر میکردند، ما و دوستانی که با آیتالله رئیسی کار میکردند، به انتخابات فکر نمیکردیم، کسی در ذهنش نبود، نهایتا ما فکر میکردیم چه اتفاقی باید رخ دهد که انشاءالله آقای رئیسی با این اقداماتی که در این 3 سال داشتهاند، با یک رای بالای 25 میلیونی رئیس جمهور دوره بعد شوند، باید زمینههای فعالیت اطلاع رسانی شود و گفته شود.
خب، این حادثه دلخراش رخ داد و ما رئیس جمهور عزیزمان را به همراه تعدادی دیگر از دوستان از دست دادیم، قانون اساسی هم در این موقعیتها ضرب العجل کوتاه مدت دارد، از زمان فوت، عزل یا استعفای رئیس جمهور تا 50 روز بعد باید رئیس جمهور جدید انتخاب شده باشد، به عبارت دیگر بلافاصله از مراسم سوگواری ایشان فضای انتخابات شروع به شکل گرفتن کرد، من طبیعتاً اصلاً به این مسئله هیچ فکر نمیکردم.
یک کارگروهی تشکیل شده و مساله را بررسی کرده بودند، در این کارگروه بر اساس مشورتهایی که انجام داده بودند و من هم در واقع در جریان آن بودم، در جمع بندیها نفر اولی که معرفی کردند، من بودم. من هم واقعا بر سر این مسأله مقاومت داشتم، چون هم شرایط شخصیام مهیا نبود، هم به لحاظ شرایط روحی و هم اینکه فرصتی برای برنامهریزی نبود. این دلایل را مطرح کردم، اما دوستان میگفتند طبیعی است، اگر برنامه داشتید، طبیعی نبود، قانون این را فهمیده ولی اضطرار اصلی قوام و ادامه مدیریت اجرایی کشور است.
من خود به شخصه مقید بودم که آقای مخبر به نمایندگی از دولت در انتخابات شرکت کنند، خیلی به ایشان اصرار داشتم، چند باری حتی حضوری خواهش کردم و با چند تن از وزرا خدمتشان رسیدیم و گفتیم شما بیایید بالاخره معاون اول دولت بودید و مسئول دولت. حضرت آقا هم به شما اعتماد دارند و سالها منصوب مستقیم رهبری در مدیریت اجرایی بودید، اما آقای مخبر گفتند که نه! حضرت آقا این مسئولیت دولت گذار را به من دادند و من اگر بخواهم به عرصه انتخابات بیایم، در ادامه انجام وظایف رئیس جمهور شهید کوتاهی میشود، من هم بیایم چه کسی میخواهد کشور را اداره کند؟ خب، استدلال مومنانهای بود و من واقعا از این میزان مجاهدت و اخلاصشان درس گرفتم.
شب آخر که باز دوستان اصرار داشتند، من ثبت نام کنم، روز شنبه من ثبتنام را منوط به دیدار آخر با دکتر مخبر کردم، با تعدادی از دوستان و وزرا خدمت آقای مخبر رفتیم و جمع بندی این بود که شما صبح بروید و ثبت نام کنید. به هرحال دولت باید آنجا یک سخنگاهی داشته باشد. چون انتخابات است، رقبا شروع میکنند به نقد و حمله و ... یک نفر باید به نمایندگی از دولت حداقل برای دفاع حضور داشته باشد.
*جمعبندی خود اعضا بر این شد که شما ثبت نام کنید؟ در این کارگروه چه افرادی حضور داشتند؟
آن کارگروهی که شکل گرفته بود، این جمعبندی را داشت، البته ممکن است علاقه مند نباشند که من نامی از آنها بگویم، آقای مخبر هم فرمایش کرد که بنده برای ثبتنام حضور پیدا کنم، دوستانی مثل آقای مهندس منصوری که به هرحال سابقه اجرای انتخابات در ستاد آقای رئیس جمهور را در کارنامه داشت و آقای نیلی که بیش از 20 سال سابقه دوستی با ایشان دارم، لطف کردند و برای همراهی با من آمدند.
* بعد هم ماجرای امضای نامه برای شورای نگهبان پیش آمد، که البته اقدام عجیبی بود.
در جریان نامه تلقی این بود که طبق آییننامه بنده باید 4 سال سابقه وزارت داشته باشم، اما من 3 ساله بودم، از برخی گفتگوهای ضمنی با دوستان در شورای نگهبان این تلقی به وجود آمده بود که اگر مجموعهای از دوستان دولت اظهار این وثاقت را کنند، برای آنها ممکن است ایجاد یک حجیتی کند و قرار نبود چنین نامهای رسانهای شود.
دوستانی که امضا کردند میدانند که ما با یک نفرشان نه قبل نه بعد صحبتی نداشتیم، چون این خلاف مروت است.این نامه که ارائه شده بود، دوستان امضا کرده بودند، چند نفر از دوستانی که مسئولیت مستقیم در انتخابات داشتند، از جمله وزیر اطلاعات، وزیر کشور، آقای مخبر و رئیس دفتر و معاون حقوقی به دلیل اینکه در حوزههای مرتبط بودند، این نامه را امضا نکردند و به دست برخی هم نرسیده بود. نزدیک به 16 تا 17 نفر امضا کردند.
* ولی به هر حال این اتفاق عجیبی بود، برخی هم از واژه بدعت برای آن نام بردند.
واژه بدعت به چه معنا؟ یعنی اگر از آن میخواستند تبلیغات کنند، شاید، اما اولا چه کسی این نامه را منتشر کرد؟ بالاخره این محل بحث است دستگاه های نظارتی و امنیتی باید بگویند که چه کسی این نامه را منتشر کرد؟ ما که منتشر نکردیم چون به ضرر خود بنده بود. وقتی این نامه منتشر شد، همه هجمه آوردند به شورای نگهبان و این تلقی رسانهای را ایجاد کردند که با این نامه به شورای نگهبان فشار آوردهاند، طبیعتا انتشار این نامه بازتاب منفی داشت.
دوستان من نامه را در اختیار اعضای محترم شورای نگهبان قرار داده بودند، به عنوان یک شهادت، نه در نامه گفته شده بود که من کاندید دولت هستم، نه گفته بودند که فقط ایشان باشد، چون من توفیق این را نداشتم که با برخی از اعضای شورای نگهبان حتی یک دقیقه صحبت کرده باشم، طبیعی است که نتوانند در مورد من قضاوت داشته باشند، در نامه این کارگزاران صالح که مورد تایید و تکریم ویژه حضرت آقا، رئیس جمهور شهید و ... بودند، شهادت دادند، که فقیه عزیزی که ممکن است اسماعیلی نامی را نشناسید، ما به عنوان همکار دولت شب و روز با هم کار کردیم و شهادت میدهیم که وی کفایت لازم برای این کار را دارد. حالا مردم هر چه میخواهند، بگویند.
در دورههای مختلف نمایندگان مجلس هم در شورای نگهبان عدم احراز صلاحیت میشدند، مسبوق سابقه است متعدد مسبوق به سابقه است، نه یک بار.هیچ بدعتی نبود.
بله جریانی که این خبر را منتشر کرد یک جریان جهتدهی شده بود برای اینکه القا کند به شورای نگهبان فشار آمده است. در حالیکه شورای نگهبان، شورایی با وزانت است که مسیر خود را میرود، من اولین نفری بودم که از شورای نگهبان تشکر کردم، به محض اینکه احراز صلاحیتها منتشر شد، من به همکاران گفتم، بیانیهام را که آماده بود، منتشر کنند، یک دقیقه بعد بیانیهام منتشر کردم و به نظر شورای نگهبان احترام گذاشتم.
وظیفه ما ثبت نام بود، برحسب جمعبندی که شده بود دوستان من آمدند، در قالب یک نامه به اعضای محترم شورای نگهبان که من را نمی شناختند، شهادت دادند. وزیر اقتصاد و چند نفر دیگر هم کاندید شده بودند، اما وزیر خارجه و وزرای مختلف آمدند، ابراز لطفشان را مکتوب اعلام کردند. به هر ترتیب شورای محترم نگهبان به این جمع بندی رسید و من هم احترام گذاشتم. بدون هیچگونه حرف و حدیث و گلهای تشکر کردم و تابع نظر نهادهای نظارتی بودم.
اما یک جریان مسموم رسانهای از ابتدای اینکه من وارد کارزار انتخابات شدم، یک هجمه سنگین را با افراد مزد بگیر یا پروژه بگیر که هر روز یک نفر را مورد نوازش قرار میدهند، نرخ هم دارند و به هرحال هرکس نرخ بیشتری بدهد سمت او میروند، را وارد میدان کردند، من هم میدانستم و برایمان روشن بود، وارد شدن به این میدان هزینه دارد. این اتفاقات افتاد.
از ما دعوت شد و رفتیم و مشارکت کردیم، من در انتخابات گذشته رئیس ستاد آقای رئیسی بودم و در این دوره نیز این کار آخر را خدا توفیق داد و انجام دادم.
* اختلافاتی در بحث ساترا در دولت به وجود آمد، آقای هاشمی جانشین وزیر در گفتوگویی فرمودند که هنرمندان علاقه داشتند کلا مجموعه نظارت بر نمایش خانگی در مجموعه ارشاد باقی بماند. در این باره و اتفاقاتی که در آن زمان موجب شد کار ساترا به نهادهای بالادستی کشیده شود، بفرمایید؟
من که به وزارت ارشاد آمدم، رئیس سازمان سینمایی آقای انتظامی بود، ایشان پرونده این کار را برای من آوردند و گفتند که ما در چند ماه اخیر دیگر یک مجوز هم ندادیم، آن زمان آقای جبلی رئیس صداوسیما نبود، آقای علی عسگری بود. و این تلقی در دوره ایشان بود که نظارت بر هر حوزه صوت تصویر و فراگیر که مخاطب نامحدود میگیرد و هر چیزی که در فضای اینترنت منتشر میشود، برعهده صداوسیما است. این موضوع یعنی ما بعد از یک مدت باید وزارت ارشاد را تبدیل به یک موزه کنیم.
بعد از حضور آقای جبلی، به دلیل سابقه رفاقت طولانی مدت با ایشان به دنبال حل مسئله بودیم، به همین دلیل با نهادهای بالادستی مکاتبه و پیگیری کردیم، که این نشست و برخواستها به مصوبهای منجر شد که محدودهها را تقریبا مشخص میکرد. آیین نامه اجرایی هم در حال تدوین است که کامل همه را مشخص خواهد کرد، تلقی این است که سریال ها و برنامههای تلویزیونی در اختیار صداوسیما است، سایر بخشها کاملاً صفر تا صد برعهده وزارت ارشاد است.
* درباره فعالیتهای بنیاد شهید رئیسی و اموری که در دست انجام است بفرمایید؟
البته ریاست این بنیاد برعهده من نیست، من پیگیر تدوین اساسنامه بودم، از طرف شورای عالی این ماموریت به من سپرده شد، با خانواده شهید هم در این زمینه رفت و برگشتهایی داشتیم. نسخهای آماده شده و اصلش به تصویب رسید و اساسنامه هم در دستور کار است کهدر صورت موافقت اعضا به تصویب خواهد رسید و انشاالله یک فضای جدیدی شکل میگیرد و کارهایی ترویجی و تبیینی انجام میشود.
شهید رئیسی سمبل خدمت در جمهوری اسلامی به تعبیر رهبر عزیز انقلاب بودند. با هیچ رئیس جمهوری قبل از خودشان قابل مقایسه نیستند. به عنوان شاخص و نماد خدمت، مجاهدت و فضیلت باید بتوانیم راه وی را ترویج کنیم. بنیاد بعد از تصویب اساسنامه فعالیتهای خود را آغاز خواهد کرد.
* قرار است در چه زمینههایی فعالیت کند؟
بیشتر در زمینه آموزشی و پژوهشی و برگزاری جشنوارهها و یک بخشی هم در حوزه فعالیتهای قرآنی پیش بینی شده است، چون ایشان سابقه فعالی در حوزه قرآن در دوره حیات داشتند.
* این روزها کمیته وزارت فرهنگ در کارگروه فرهنگ گزینههایی را برای تصدی این پست به رئیسجمهور شهید پیشنهاد داده است، برخی اسامی کمابیش مشخص هستند، نظر شما درباره این انتخابها چیست؟
طبیعتاً نباید اظهارنظری کنم، این کارگروه تصمیم خود و تصمیم آقای رئیس جمهور منتخب دارد، من همه تجارب خودم و مجموعه را مکتوب و آماده کردم، حتی متن مستقلی از کارهایی که پیش بینی کرده بودیم، انجام شود، جز به جز تک به تک آماده است، همه تجارب و دستاوردها، اشکالات و پیشنهاداتمان برای رفع آنها و برنامههایی که تا پایان دوره 8 ساله قرار بود، انجام شود را تقدیم میکنیم، هرکسی که آقای رئیس جمهور معرفی کرد و مجلس اعتماد کرد، برایشان آرزوی موفقیت میکنیم.
* برنامه خودتان بعد از وزارت چیست؟
من معلم دانشگاه تهران هستم و بیش از 15 سال است که عضو هیئت علمی دانشگاه هستم، از این رفت و برگشتها هم داشتیم، اکنون هم به لحاظ شخصی مشتاقم که کارهای نیمه را تمام کنم، تجربه حضور در وزارت فرهنگ خیلی تجربه مغتنمی است و به پختگی مباحث، گفتهها و نوشتههای من کمک خواهد کرد.
* یکی از مباحث مغفول مانده وزارت فرهنگ در حوزه معاونت فرهنگی، عدم شفافیت است، انتقادهای بسیاری در خصوص عدم شفافیت و ارائه گزارش در خصوص هزینهکرد نمایشگاه کتاب تهران، خرید کتاب از ناشران و ... در میان اهالی فرهنگ وجود دارد، آیا اساساً خریدی از ناشران انجام شده است، چرا این گزارشها حداقل اکنون که در این دولت هستیم، منتشر نمیشود؟
اولاً به لحاظ قانونی موظفیم پاسخ دهیم و بارها گفتم هر خبرنگار و هر غیرخبرنگاری سوالی داشته باشد، کافی است در سامانه وارد کند و رئیس کمیته ماده 18 بحث شفافیت هستیم و موظفیم اطلاعات را بدهیم و از شما خواهش می کنم این کار را انجام بدهید و اطلاعات کامل بگیرید، هیچ محدودیتی ندارد و در واقع هیچ مشکلی نیست.
به همه بخشهای مختلف گفتهام، گزارش کار نمایشگاهها و جشنوارهها را آماده کند، بنیاد فارابی و مجموعه سازمان سینمایی ظرف چند روز آینده همه هزینهکردها و بحثهای مربوط به 3 سال اخیر حتی از دولت قبل که انجام نشده بود ـ از هفت ماه پایانی دولت قبل تا 31 تیرماه ـ را آماده کردند که منتشر میشود، بقیه نیز باید منتشر کنند و این نگرانی که درباره عدم شفافیت است، به صورت کامل مرتفع خواهد شد.