به گزارش سرویس جامعه ساعدنیوز به نقل از خبرگزاری فارس، «وقتی مادرشان تماس گرفت همان اول بعد از پرسیدن قد، وزن و رنگ پوست از مادرم پرسید که دختراتان ماشین دارد یا نه؟ خانهتان شخصی است یا مستاجرید؟» این گفته مریم 25ساله است. وقتی صحبت از ملاکهای سختگیرانه میشود در اکثر مواقع متهم ردیف اول دختر و خانواده او هستند. اما گاهی این سنگاندازیها از جانب خانواده پسر است و با شرطهای عجیب و غریبی که برای انتخابشان دارند ازدواج را سختتر میکنند. پای صحبت هرکدام از خانوادههای سختگیر مینشینیم آرزوی ازدواج پسرشان را دارند اما وقتی از ملاکهای آنها برای انتخاب عروس میپرسیم بهجای نجابت، اخلاق خوب و… اولین شرطشان قد بلند، چشم و ابرو مشکی یا رنگی، خانه فلان منطقه و… است. البته برخی از پسرها هم در سختگیری دست کمی از والدینشان ندارند.
به سراغ برخی دخترها رفتیم تا ببینیم تا حالا با پسری مواجه شدند که معیار عجیبی برای ازدواج داشته باشد یا نه. صحبتهای جالبی شد. مثلا فاطمه 27ساله درباره یکی از خواستگارهایش میگوید: «وقتی با آقا پسر صحبت کردم و از معیارهای ازدواجش پرسیدم، توقع داشتم از خصوصیات اخلاقی مدنظرش بگوید. ولی اولین و مهمترین مسئلهای که بیان کرد این بود که دوست دارم زنم معلم باشد. وقتی دلیلش را پرسیدم گفت: دوست دارم همسرم حقوق داشته باشد اما نمیخواهم کارش زمان زیادی ازش بگیرد. معلمی مثل شغل پاره وقت و صبحها میرود سرکار و بعداز ظهر به بعد وقتش را در خانه می گذراند. از آن طرف هم تابستانها سرکار نمیرود و میتواند به زندگی و خونه داریش برسد.»
یا بعضیهایشان افراطی روی ملاک و معیارهای ظاهری تمرکز کردهاند. مهشید دختر 32ساله درباره یکی از خواستگارهایش میگوید: «در همان جلسه اول از من خواست که چند عمل زیبایی روی صورت و بدنم داشته باشم.» برخی دیگر هم معیارها و ملاکهایی را در جلسات خواستگاری مطرح میکنند که هیچ تاثیری در دوام و موفقیت زندگی ندارد. مریم همان دختری که خواستگارش توقع ماشین از او داشت درباره خواستگار دیگرش میگوید: «به من گفت بعد از ازدواج نباید تنها بیرون بروم. حتما باید با خودش، مادرش یا مادرم در اجتماع حاضر شوم.» دختر بعدی سپیده 28ساله بود که برای خواستگارش مهم بوده که خانوادهاش کمجمعیت باشند.
این دخترها، هم از نظر ظاهری هم تحصیلات و خانواده طبق گفتههای خودشان تقریبا متوسط و خوب بودند اما به خاطر معیارهای بی ارزش با این خواستگارها حتی وارد مراحل آشنایی هم نشدند و در همان جلسه اول منتفی شد. معیارهایی که گاهی تحت تاثیر فضای مجازی، حرفهای فامیل و خانواده و دوست و… القا میشود و پسر و خانوادهاش فکر میکنند عروس خوب عروسی است که قد بلند، زلف کمند و… داشته باشد. سمیه حاجی اسماعیلی عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در اینباره میگوید: «با توجه به این که زن نه به عنوان انتخاب کننده بلکه به عنوان انتخاب شونده شناخته میشود؛ سلیقه آقایان به سمتی گرایش پیدا کرده که خیلی از دخترها از دایره انتخاب مرد، خارج میشوند.» نتیجه این تغییر گرایشات و کمال گراییها تجرد قطعی 2.3 درصد از دختران شده است.
در ادامه گفت و گویمان صحبتهای جالب دیگری هم شنیدیم. برخی از آقا پسرها الگوی زندگیشان ساده زیستی است اما فقط اوایل ازدواج و موقع تعیین مهریه و مراسم عروسیشان. خانمی که 5 سال از زندگی مشترکشان گذشته است میگوید: «آشناییمان طی شد و نزدیک بلهبرون بود. همسرم درباره مهریه و رسم ما پرسید. ما رسوم خاصی برای مهریه نداریم که حتما فلان قدر باشد. همسرم گفت من تصمیم دارم زندگیام را ساده شروع کنم بخاطر همین قصد دارم مهریه حضرت زهرا (س) را برای همسرم تعیین کنم. برای من خیلی موضوعیت نداشت. خیلی سخت نگرفتم. خانوادهام راضی نبودند کلی با آنها صحبت کردم تا راضیشان کردم. عقد کردیم و من کم کم شروع به خرید جهیزیه کردم. تمام سعیام این بود که وسیلهها ساده و ایرانی باشد. بخاطر شور و شوقم هر جنسی را که میخریدم سریع عکسش را برای همسرم میفرستادم. وقتی که میدید میگفت: ای کاش جنس بهتری میخریدی که زود خراب نشود. خارجی میخریدی بهتر بود و… همان موقع فهمیدم الگوی علی و فاطمیاش فقط موقع تعیین مهریه و مراسم عروسی بود.»
بعد از اینکه ملاکهای بیاهمیت عدهای را شنیدیم سراغ آمار و علل طلاق یکسال گذشته رفتیم.به گفته معصومه توکلی مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور عمدهترین علل طلاقهای ثبت شده در سامانه تصمیم به ترتیب عبارتند ازعدم تسلط به تکنیکهای مرتبط با مهارتهای زندگی، بیتوجهی، بددهنی، بیاحترامی، اعتیاد، دروغگویی، عدم رضایت از روابط جنسی و… است. همچنین به گفته فریبا حاجعلی، رئیس کارگروه پیشگیری از طلاق و آسیبهای تحکیم و تعالی خانواده قوه قضائیه، بر اساس تحقیق ملی انجام شده پنج علل اصلی درخواست طلاق از بین 36 علت بر طبق پروندههای مختومه؛ اعتیاد به مواد مخدر، دخالت اطرافیان، ضرب و شتم، تنفر و بیعلاقگی و سوء ظن به همسر گزارش شدهاند.
حتی این آمار را هم کنار بگذاریم، با یک نیم نگاهی به زندگی اطرافیانمان میبینیم که نه قد کوتاه یا بلند، نه منطقه و محل سکونت، نه شغل دختر و پدرش، نه نوع و برند جهیزیه و… در دوام ازدواج نقشی نداشته و ندارد. قطعا ازدواج تک بعدی نیست و کاهش آمار ازدواج و افزایش جوانان مجرد را نمیشود فقط گردن سختگیری پسرها و خانوادههای آنها انداخت. خیلی وقتها از ملاکهای سختگیرانه بعضی دخترها و خانوادههایشان هم نمیشود دفاع کرد. دخترهایی که اسیر فانتزی شدند و به دنبال یک فرد خیالی برای ازدواجشان میگردند.