پیامدهای ازدواج کردن به خاطر عشق و عاشقی

  چهارشنبه، 09 فروردین 1402   زمان مطالعه 4 دقیقه
پیامدهای ازدواج کردن به خاطر عشق و عاشقی
ازدواج به خاطر عشق بدون در نظر گرفتن سایر معیارها و دلایل عقلی و بدون شناخت تفاوت‌ها و شباهت‌ها احتمال شکست در زندگی زناشویی را بالا می‌برد.به همین منظور در این مطلب از ساعد نیوز تبعات ازدواج به خاطر عشق را بررسی می کنیم.

لازمه ازدواج فقط عشق نیست اما توضیح این مسئله برای افراد عاشق بسیار سخت است زیرا عشق ، عقل و منطق را از فرد می گیرد و او چیزی جز خوبی معشوق نمی بیند در صورتی که ممکن است فرد مورد نظر او از نظر بقیه افراد یک فرد با ویژگی های معمولی نه اغراق آمیز باشد و حتی ممکن است این فرد برای ازدواج مناسب نباشد.

در زندگی مشترک و زناشویی چیزهایی به جز عشق مانند احترام متقابل، داشتن اهداف مشترک، تلاش برای سازگار شدن با خصوصیات اخلاقی همدیگر و سازگاری با اقتضائات زندگی مشترک وجود دارد که حتی از عشق نیز مهم تر است.

شما چه تصوری از ازدواج دارید؟ آیا شما تنها برای رسیدن به معشوق ازدواج می کنید؟ چه کسی را همسر آینده تان می بینید؟ حالا به آینده فکر کنید ، دو سال بعد از ازدوج این زندگی را چطور می بینید؟ آیا به نظرتان باز هم رؤیایی است؟ پنج سال بعد چطور؟ به نظرتان این عشق می تواند خوشبختی ازدواج را تضمین کند؟

ازدواج

چگونه انتخاب کنیم؟

شاید این جمله را شنیده باشید: «با قلبت تصمیم بگیر اما عقلت را با خودت ببر» بله برای یک ازدواج موفق لازم است که عقل و منطق را در کنار احساستان مدنظر قرار دهید. از رفتارهای احساسی تند و آتشین بپرهیزید. نباید به خاطر دلسوزی و ترحم یا فقط دوست داشتن با کسی ازدواج کنید. سعی کنید ازدواج و انتخاب عاقلانه داشته باشید و ریسمان آن معیارهای درست انتخاب همسر باشد. نیازهایتان را شناسایی کنید، جوانب انتخاب خود را ارزیابی کرده، قاطعانه تصمیم بگیرید و متعهدانه رفتار کنید.

عشق با رویا و ایده‌آل بودن سرکار دارد و خوشبینی و بی‌منطقی را در باور دختر و پسر به وجود می‌آورد. در حالی که زندگی کردن زیر یک سقف یک واقعیت است و با شخصیت‌های واقعی زن و شوهر سرو کار دارد و جایی برای رویا پردازی نیست. در زندگی واقعی فرد باید مهارت‌های زیادی برای کنار آمدن با تفاوت‌های همسر به دست آورد و بداند ازدواج یعنی پیدا کردن اشتراکات در میان تفاوت‌هایی که وقتی وارد زندگی می‌شوید از دیدن آنها تعجب می‌کنید.

همانگونه که ازدواج به خاطر عشق اشتباه است، ازدواج خالی از عشق نیز قابل قبول نیست. اینچنین رابطه‌ای تبدیل می‌شود به مشتی روابط خام و مکانیکی. اما صرفا به خاطر عشق ازدواج نکنید. عشق شرط کافی برای ازدواج کردن نیست. برای ازدواج کردن به مواردی غیر از عشق مانند تفاهم، درک یکدیگر، قبول داشتن شخص مقابل از نظر شخصیتی و فکری و… نیاز است.

عشق به بهتر شدن روزهای بعد از ازدواج کمک می‌‌کند. عشق می‌‌تواند آن آخرین حلقه‌ای باشد که اگر زندگی مشترکتان در حال فروپاشی است شما را نگه داشته تا خودتان را اصلاح کنید. چشم‌های عاشقتان را باز کنید و ببینید که اگر فردا صبح عاشق نباشید آیا حاضرید یک دقیقه با کسی که قبلا عاشقش بودید زندگی کنید یا نه. دوران عاشقیتان را صرف شناختن همدیگر و پیدا کردن تفاهم کنید.

ازدواج

عشق و شناخت

ازدواج به خاطر عشق، بدون شناخت، در واقع ازدواج برای عشقی غیر واقعی است. چرا که روانشناسی عشق می‌گوید عشق از شناخت می‌آید و احساسات تند بدون شناخت هوس یا احساسی زودگذر است. شناخت درست از شخصیت طرف مقابل و درک تفاوت‌ها و شباهت‌ها کمک می‌کند تا احساس عاشقانه عمیق‌تری به وجود بیاید. شناخت کمک می‌کند با دید بازتر و آگاهانه‌تر و احساسی واقعی‌تر تصمیم گیری کنید. شناخت واقعی نیازمند گذشت زمان، توجه به ویژگی‌های یکدیگر، گذشت و صبوری، درایت و خردمندی است. پس لازم است بین شناخت و احساس تعادل برقرار کنید.

در تصمیم‌گیری قبل از ازدواج باید به تفاوت‌ها و بعد از ازدواج بیشتر به شباهت‌ها اهمیت داد زیرا توجه به تفاوت‌ها، به انتخاب عاقلانه کمک می‌کند و اهمیت دادن به شباهت‌ها بعد از ازدواج، موجب محکم شدن ارتباط و صمیمیت زن و شوهر می‌شود. متاسفانه این روند در بین افراد جوان در آستانه ازدواج و افراد متاهل برعکس است یعنی فرد قبل از ازدواج در دریای از احساسات و دلباختگی غرق می‌شود و بعد از ازدواج خود را در بین ناکامی‌ها و تفاوت‌های بسیار، ناامید و خسته می‌بینند.

برای موفقیت در ازدواج، مهمترین چیز اهمیت تناسب و شباهت زمینه اجتماعی دو نفر است. این یعنی کبوتر با کبوتر، باز با باز. در ازدواج باید با یک نفر زندگی کنید نه اینکه فقط او را دوست داشته باشید.

ملاک های مناسب در ازدواج چیست؟

سن، تحصیلات، شغل، درآمد، قیافه و تیپ، بیماری خاص، اعتیاد، عدم رضایت خانواده ها، اختلاف طبقاتی، مطلقه بودن هر کدام از طرفین، تفاوت فرهنگی و قومیتی، تفاوت در مذهب و دین، وابستگی فرزند به خانواده اصلی، طلاق عاطفی در خانواده ها، مشکلات و اختلالات روانی، جایگاه فرد در خانواده اصلی، عشق مفرط، انگیزه فرد برای ازدواج، عدم تناسب ویژگی ها و صفات شخصیتی از عواملی است که در ازدواج ها قابل بررسی است و تدیّن ، اخلاق نیک ، شرافت خانوادگی ، سلامتی جسمانی و روانی ، تناسب در زیبایی ، تناسب سنی ، جسمی و جنسی ، تناسب اقتصادی، تناسب تحصیلی ، تناسب فرهنگی- اجتماعی ، هماهنگی روانشناختی از معیارهای اصلی ازدواج است.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها