فضای مجازی در سال های اخیر چنان در کشور ما گسترش یافته است که امروز به بخشی ناگسستنی از واقعیت تبدیل شده است. بسیاری از کسب و کارها به فضای مجازی کوچ کرده اند و پتانسیل های فرآوانی در این فضا در حال رشد و شکوفایی اند. رد کورکورانه این ظرفیت عظیم می تواند به کسب و کارهای بسیاری در دوران سخت تحریم و دشواری هایی اقتصادی آسیب بزند. مدیریت فضای مجازی به معنای محدود کردن آن نیست؛ بلکه مدیریت در استفاده بهینه از ظرفیت ها و برنامه ریزی برای کاستن آسیبها خودش را نشان می دهد. بسیاری از بلاگرهای بااستعداد ایرانی امروز جزو نخبگان اقتصادی و چهره های درخشان کارآفرین هستند. با استفاده از القاب زشتی همچون شاخ فضای مجازی نمی توان از اهمیت کار آنها کاست. این نخبگان فضای مجازی می توانند انگیزه ای برای نسل جدیدی از جوانان جویای کار باشند و حتی بار سنگین اشتغال آفرینی را تا حدودی از روی دوش دولت بردارند. همه این ظرفیت ها منتظر یک برنامه ریزی درست و منطقی از سوی دولت و مجلس هستند. دیدن فضای مجازی به چشم یک تهدید، به معنای مدفون ساختن این ظرفیت بزرگ و نابود کردن استعدادهایی است که تحقق آرزوهای بزرگ بسیاری از جوانان این مرز و بوم موکول به شکوفا شدن آنهاست. کارآفرینی در فضای مجازی امروز یکی از پیشروترین زمینه های اشتغال زایی است. فرهاد رعیت معروف به فرهادپَز یکی از جوانان خوشنام و موفق ایرانی است که با یک صفحه تبلیغ غذا در پلتفورم اینستاگرام نه تنها زندگی خودش را متحول ساخته بلکه به رونق کسب و کار بسیاری از هموطنانش در زمینه غذا کمک شایانی کرده است. او در اینستاگرام یک و نیم میلیون فالوور دارد و بسیاری از کاربران فضای مجازی با چهره دوست داشتنی او آشنا هستند. ساعد نیوز در گفتگویی اختصاصی با این بلاگر موفق از رمز و رازهای موفقیت این جوان با استعداد پرسیده است. نظر مخاطبان ساعد نیوز را به مطالعه این مصاحبه جذاب دعوت می کنیم:
از همان ابتدای نوجوانی عاشق کار کردن بودم و در کارها و مشاغل مختلف تجربه کسب کرده ام.
ساعد نیوز: فرهاد خان بسیاری از مردم شما را در فضای مجازی با چهره دوست داشتنی تان و پُست های جذاب و خوشمزه تان در پیج فرهادپز می شناسند اما اطلاعاتی در زمینه بیوگرافی و پیشینه شما ندارند. لطفاً کمی درباره خودتان با مخاطبین ما صحبت کنید؟
فرهاد رعیت: من فرهاد رعیت متولد 66/1/1 محله شوش در تهران هستم. تحصیلات ابتدایی ام را هم در همین محله گذراندم. رشته تحصیلی ام گرافیک است. البته دیپلم دارم و الان هم به صورت مجازی در دانشگاه تحصیل می کنم. همان دوران هم کار می کردم. در خیاطی پدرم. یک خانواده 4 نفره بودیم و یک خواهر کوچکتر از خودم دارم. تقریباً تا سال 1389 در شرکت های مختلف کار می کردم در بیمه ملت، در جاهای مختلف؛ حتی یک زمانی صندوقدار یک رستوران بودم. در بسیاری از کارها تجربه دارم. در موبایل فروشی کار کردم؛ در خدمات کامپیوتری؛ حتی دوران تحصیل ام در دبیرستان برای معلمین خودم کار گرافیکی انجام می دادم. آنها طرح ها را سفارش می گرفتند، من انجام میدادم و بخشی از مبلغی را که دریافت می کردند، به من می دادند. عاشق کار کردن بودم و هستم. بعد تصمیم گرفتم که یک آژانس تبلیغاتی بزنم. اولش را با 3 کارمند کارم را شروع کردم تا زمانی که ورشکست شدم حدود 25 کارمند داشتم. با یک ورشکستگی شدید و بدهی 500 میلیون تومانی مواجه شدم.
ورشکستگی و بدهی 500 میلیونی باعث نشد که مأیوس بشم بلکه برای موفقیت مصمم تر شدم.
زمانی که آپارتمان من 200 میلیون بود من 500 میلیون تومان بدهی بالا آورده بودم. مشکل دقیقاً در زمان تنش های ارزی به وجود آمد و قراردادهایی که اول سال بسته بودیم و چک ها را دریافت کرده بودیم با گران شدن دلار و فشار تاجرهای ایرانی برای انجام تعهداتمان با ورشکستگی سنگینی روبرو شدیم. بعد از آن پیج فروش کالا زدم. و در زمینه فروش گل های رُز جاودان فعال شدم. از این کار سود 1500 درصدی داشتم. یعنی یک کار را می خریدم 100 هزار تومان به تاجر می فروختم یک میلیون و 500 هزار تومان و تاجر در امارات آن را به قیمت هفت میلیون تومان می فروخت. ولی می دانستم که این کار همیشگی نیست و بالأخره این نیاز اشباع خواهد شد. این شد سکوی پرتاب من. خدا را شکر، توانستم بدهی های خودم را کامل صاف کنم و به زندگی ام سر و سامانی بدهم. من علاقه زیادی به پیج های غذا داشتم و خودم وقتی این صفحات را دنبال می کردم، برایم خیلی جای سؤال بود که چرا فقط یک جاهای محدودی در این پیج ها معرفی می شود. آن زمان که با پدرم در خیاطی کار می کردم ظهرها با پدر می رفتیم در بازار غذاخوری های سنتی ای بود که من آنها را خیلی دوست داشتم. بعدها فهمیدم که این پیج ها بیشتر روی بحث پول متمرکز هستند و به این مسائل اهمیت چندانی نمی دهند.
از اول اولویتم پول نبوده و هنوز هم نیست؛ شادی دیگران شادی بیشتری به من می ده؛ خیلی از پُست های موجود در پیج من برای پول نیست.
تصمیم گرفتم پیج خودم را در اینستاگرام ایجاد کنم و این طور شد که "فرهادپز" متولد شد. می رفتم از این رستوران های مخفی و داخل بازار فیلم می گرفتم و در پیج قرار میدادم. آن زمان که من وارد اینستاگرام شدم، واقعاً هفت یا هشت پیج تبلیغ غذا و رستوران بود که بسیار فعال بودند و رقابت با آنها بسیار دشوار به نظر می رسید ولی من وارد گود شدم و به سبک خودم به صورتی کاملاً رئال رفتم سراغ جاهایی که غذاهایشان را دوست داشتم. از اول هم، اولویتم پول نبود و حالا هم، همینطور است. شما ویدئوهای پیج من را دیدید. وارد بازار می شوم. رستوران های مخفی؛ جاهای بسیار کوچک که به کسب و کاری در زمینه غذا اشتغال دارند. آن اوایل، بسیاری از همین کسبه چون با من آشنایی نداشتند، خیلی هاشون حتی اجازه نمی دادند برم داخل مغازه فیلم بگیرم؛ یک عده می گفتند که تو از بهداشت اومدی؛ یا حتی بعضی جاها حتی درگیری پیش می آمد و از مغازه بیرونم می کردند که خب، فرصت تبلیغ رایگان کسب و کارشون از دستشون رفت! یادم هست، یک خانم و آقایی را در بازار دیدم که غذا می فروختند؛ یعنی تو خونه غذا درست می کردند و می آوردند در بازار می فروختند. رفتم پیش شان؛ اولش برایشان سخت بود یعنی اطلاعی در این زمینه نداشتند و من از کسب و کارشان فیلم تهیه کردم و در پیجم گذاشتم. چند روز بعد دیدم خانم زنگ زد؛ داشت گریه می کرد؛ شماره من را به سختی گیر آورده بود و می گفت از روزی که فیلم در پیج قرار گرفته مشتری هاش چندین برابر شدند و حتی تونسته مشکلات اجاره خانه عقب افتاده را هم حل کنه. می دونید. این حس شادی حاصل از شاد کردن دیگران رو نمی شه با هیچ پولی خرید. به خاطر همین می گم که پول تو اولویتم نیست.
خوشحالی حاصل از خوشحال کردن دیگران، ابدی است؛ خدا به هر کی به اندازه دلش می ده!
ساعد نیوز: من وقتی داشتم پیج شما را چک می کردم دیدم که نوشتید "خدا به هر کی به اندازه دلش می ده!" حکمت این جمله چیست و با چه حسی این جمله را نوشتید؟
فرهاد رعیت: واقعاً به این جمله اعتقاد قلبی دارم. وقتی دلت بزرگه و می بخشی؛ حتماً خدا عوضش را بهت می ده. من با تمام سختی ها که در زندگی داشتم؛ با تلاش خودم و لطف خدا هر چیزی که می خواستم را در این زندگی به دست آوردم. ولی هیچ چیزی به اندازه خوشحال کردن دیگران من رو خوشحال نمی کنه. اگه واقعاً دلی را شاد کنی، این خوشحالیه که از خوشحال کردن دیگران نصیبت می شه ماناتر هست و همیشگی است. همیشه هم این حس رو داشتم که بخش بزرگی از فالوورام هم همین حس رو دارند. یعنی دوست دارم کسایی که تو پیجم عضو هستند هم همین جوری فکر کنند. البته نمی شه همه را راضی نگه داشت.
من بعد از ورشکستگی صفر مطلق شدم؛ من عادت به شروع کردن از صفر دارم؛ این صفر مطلق همان نقطه شروع یک موفقیت بزرگ است.
ساعد نیوز: شما از یک زندگی متوسط به این زندگی مرفه و لاکچری رسیدید و گفتید که ورشکستگی سنگینی را هم متحمل شدید. با چه کلیدی درهای بسته چهارقفله مشکلات را باز کردید. راز موفقیت شما چیست؟
فرهاد رعیت: زندگی من متوسط نبود. واقعاً بعد از ورشکستگی شرایطی را تجربه کردم که شاید توصیف اش دشوار باشد. من 5 سال است که ازدواج کردم و آن زمان هم متأهل بودم. یعنی سه سال پیش وقتی ورشکسته شدم، روزی می شد که لنگ چند تا هزار تومنی بودم!! یعنی صفر مطلق! به درجه ای رسیدم که دیگه شاید بگید ته ته خط بود. ولی یک چیز به شما بگم. تو همین بدترین روزهای زندگی و شرایط دشوار است که ایده های بزرگ و بهترین طرح ها تو ذهن شما جوانه می زنه. وقتی نیاز مردم را به درستی تشخیص دادی و با صداقت رفتی دنبال برآورده کردن آن نیاز حتماً موفق می شی. من عادت به شروع کردن از صفر دارم. حتی اگر بیان بگن که آقا از امروز دیگه اینستاگرامی در کار نیست و شما باید از اول تو یک جای دیگه کارت را پیش ببری، با کمال میل این کار رو می کنم. جرئت شروع از صفر را دارم. قبلاً من یک کارمند بودم در یک شرکت و ماهیانه حقوق می گرفتم و بیمه بودم و یک حاشیه امنیتی بالأخره داشتم. درست است حقوق اندکی دریافت می کردم. ماهی حدود 300 هزار تومن به من حقوق می دادند. در حالی که من سودآوری بسیار بالایی برای شرکت داشتم. شاید در هر فاکتور برای شرکت حدود 20 الی 30 میلیون تومن سود داشتم. و می دونستم که اگه خارج از تایم کاری ام هم برم دنبال این کار را بگیرم سود خوبی گیرم می آد ولی از آنجا که از عدم رضایت صاحب کارم هم اطلاع داشتم تصمیم گرفتم از کار در آن شرکت انصراف بدم و بیزنس خودم را داشته باشم. یعنی صفر شدم و از صفر شروع کردم. البته وقتی شما می خواهید از صفر شروع کنید طبیعتاً اولش باید از خودتون مطمئن باشید. من می دونستم که با این توانمندی هایی که دارم می تونم ماهی 50 میلیون درآمد داشته باشم. عکاسی صنعتی را بلد بودم. عکاسی از ابزار را به صورت حرفه ای بلد بودم. اومدم بیرون؛ با آزادی تمام بیزنس خودم را راه اندازی کردم و شرکت تبلیغاتی خودم را زدم و الباقی داستان که قبلاً توضیح دادم.
فضای فرهنگی کشور تغییر کرده است و مردم دیگر آن حس منفی گذشته را نسبت به بلاگرها ندارند.
ساعد نیوز: شما اطلاع دارید که واقعاً برخی از پیشرفت دیگران حس خوبی ندارند و خب این هم خودش یک نوع مریضی است. درباره بلاگرها هم یک عده از القاب و عناوین بدی مثل "شاخ" استفاده می کنند. چه حسی به این نوع آدم ها دارید؟
فرهاد رعیت: به نظرم این چیزی که درباره رویکردهای منفی به بلاگرها را می گید مختص یک عده بسیار کمی از افراد است. این که به افراد موفق در فضای مجازی می گن شاخ یا این طور تعابیری! ولی الان به نظرم فضای فرهنگی کشور خیلی فرق کرده. من یک فودبلاگر هستم و بسیاری با همین عنوان خطاب می کنند. من خودم دوست دارم کسایی واقعاً من رو فالوو کنند که همین حس قشنگ مثبت را به زندگی و آدمهای دور و اطرافشون دارند. واقعاً هدفم معرفی یک غذای خوب و باکیفیت است تا مردم وقتی پولشون را که به سختی درمی آرن، به چیز خوبی بدهند که یک حس خوب را به همراه دارد. رستوران خوب را با صداقت انتخاب می کنیم. اولویت اول من رضایت مخاطب است. امروز شما اگر درصد اینگیجمنت پیج های فود را در اینستاگرام چک کنید با توجه به کامنت و لایک هایی که پُست های پیج من دریافت می کنه با اختلاف 70 درصد از تمام پیج های ایرانی بالاتر هستم. نظرم این است که همین حس خوب صداقت و درستی است که نتیجه اش می شه این بازدهی. واقعاً کسایی هم که سفارش کار می دن؛ 99 درصد مشتری ها بعد از تبلیغ اعلام می کنند که فروش شان 10 برابر شده است.
محدود کردن کسب و کار اینترنتی در این شرایط اقتصادی منطقی نیست/ با افتخار حاضر به پرداخت مالیات هستم/ اگر یک پلتفورم را ببندند پلتفورم دیگری جای آن را می گیرد.
ساعد نیوز: یک عده در کشور نگاهی منفی به فضای مجازی دارند و آن رو یک تهدید و آسیب اجتماعی می دانند. شما به عنوان یک فودبلاگر و یک کارآفرین برتر در فضای مجازی چه نظری درباره طرح محدود کردن اینترنت دارید؟
فرهاد رعیت: حرف های این افراد خیلی ضد و نقیض است. از یک طرف می گن، اینفلونسرهای فضای مجازی باید مالیات بدهند و از طرف دیگر می گن که ما اینستاگرام را فیلتر می کنیم و اینجور حرفهایی. واقعاً اگر بحث مالیات است؛ من با افتخار از همینجا اعلام می کنم که این برای من جوان ایرانی مایه مباهات است که از فعالیتی که در یک پلتفرم خارجی و اینترنت درجه 4 که دولت در اختیار من قرار می ده پولی درآوردم که بابتش به دولت مالیات میدهم. دولت هیچ حمایتی یا تسهیلاتی در اختیار من قرار نداده. هیچ بستری را فراهم نکرده ولی من یک شغل ایجاد کردم و دارم بابتش مالیات می دهم. واقعاً در فضای مجازی شغل های ریزی در جریان هست که کمک خرج بسیاری از خانواده های ایرانی در این ایام دشوار اقتصادی است. شما می بینید که یک خانم ایرانی با تلاش فرآوان در یک پیج داره یک جنسی را می فروشه تا کمک خرج همسرش باشه. ولی معتقدم در این زمینه شما نمی توانید با قطع کردن یا محدود کردن جلوی رشد این فضا را بگیرید. اگر یک پلتفورم را محدود کنید کاربران به یک پلتفورم جدید نقل مکان خواهند کرد. یک رودی است که نمی تونید جلوش سد بسازید. این رودخونه راه خودش را پیدا می کنه و می ره.
مردم باید بدانند که اگر یک بلاگری در فضای مجازی دروغ می گوید این به معنای آن نیست که همه بلاگرها دروغگو هستند.
ساعد نیوز: چه چیزی در فضای مجازی شما را خیلی ناراحت می کنه. منظورم اینه که چه رفتاری از سوی کاربران شما را واقعاٌ از ته دل ناراحت می کنه؟ با این جور آدمها با چه ترفندی کنار می آی؟
فرهاد رعیت: واقعاً به یک چشم دیدن!! یعنی تو بیای بگی که چون فلانی تو پیج اش یک رستورانی را به دروغ تبلیغ کرده پس همه فود بلاگرها دروغگو هستند! این واقعاً قابل قبول نیست. من سعی می کنم با متفاوت عمل کردن ثابت کنم که این طوری نیست. واقعاً از صمیم دلم دوست دارم که فالووری را جذب کنم که دوسش دارم. البته نمیشه همه را راضی کرد. بالأخره در این جامعه کسانی هستند که واقعاً حاضر به اعتماد کردن نیستند. البته عملکرد برخی هم در این موضوع دخیل است. مثلاً می بینید که طرف، اولویتش فقط دریافت آن وجه است. ولی به هیچ وجه من این کار را نمی کنم. تا مطمئن نشم که تمام اصول رعایت می شه کار تبلیغی را قبول نمی کنم. مدیربرنامه هام همه این موضوعات را می دونه. کسی برای سفارش کار زنگ می زنه؛ یک سری مسائل اول چک می شه بعد وارد قرارداد و کار می شیم. به طور مثال، اگر فروش اینترنتی است؛ حتماً باید صاحب نماد اعتماد الکترونیک باشند؛ یا مسائل بهداشتی؛ پرداخت در محل و پیگیری انتقادات مشتریان. یعنی ما اولویتمان حقوق مشتری است. قبلاً هم گفتم. واقعاً مهم برای من این است که اگر کسی به خاطر تبلیغ من به جایی مراجعه می کنه غذای خوب و باکیفیت بخوره. این باعث اعتماد می شه. به طور نمونه، در ترکیه از یک رستوران فیلم گرفتم گذاشتم تو پیج. صاحب رستوران بعد از چند روز به من زنگ زد و گفت که شما چقدر فالوور دارید که در ترکیه هستند؛ یکی از کاربران نوشته بود که من دختر خاله ام در استانبول بود آدرس دادم رفت گفتم فرهادپز گفته اونجا عالیه یا یکی دیگه به دائیش گفته بود بره اونجا! این یعنی اعتماد. یادم هست در قزوین یک بار از یک رستوران فیلم گذاشتم قیمه نثار قزوین را براش تبلیغ کردم. بعد از یک سال یکی از کاربران نوشته بود که یک روز از تهران فقط و فقط برای خوردن قیمه نثار رفتیم اون رستوران! خیلی جالب بود برای من. خود من هم دقیقاً شکمو هستم. یادم است که مثلاً می رفتیم جاده قم فقط و فقط برای غذا؛ یا اول جاده سمنان برای اکبر جوجه یا جاده شمال برای مرغ ترش... به خاطر همین است که می گم دوست دارم کسایی من رو فالوو کنند که واقعاً مثل خودم هستند!!
کاراکتر و نیازسنجی دو فاکتور اساسی و مهم برای موفقیت در عرصه بلاگری و کسب و کار تبلیغات اینترنتی است.
ساعد نیوز: گفتگو با شما واقعاً بسیار مسرت بخش است و تمام کردن این گفتگو سخت است. ولی به هر صورت شما را هم خسته کردیم و به عنوان آخرین سؤال، می خوام ازتون بپرسم. خیلی از جوانها شاید بعد از خواندن این مصاحبه بخوان وارد عرصه بلاگری بشن. به عنوان یک بلاگر بسیار موفق، بفرمائید، برای ورود به این عرصه به چه فاکتورهایی نیاز هست؟
فرهاد رعیت: دو عامل مهم در این عرصه مورد نیاز هست. یکی خود واقعی تو است. یعنی اون کاراکتر و شخصیت تو رو مخاطب باید دوست داشته باشه. این بدون صداقت امکان پذیر نیست. شما باید مخاطب را قانع کنی که این کاراکتر واقعی توئه و دوست داشتنی هستی. عامل دوم، بحث نیازسنجی است. باید بدونی که واقعاً مردم چه چیزی را نیاز دارند تا شما بری سمت او نیاز. کافیه که بتونی پاسخ سؤال مردم را به درستی بدی. بنابراین، حتی اگر اون کاراکتره رو هم نداشته باشی، می شه با این نیازسنجی و رفتن مسیر درست به سمت ارائه پاسخ مناسب، به موفقیت رسید. نیازی هم نیست که تو، در او حوزه خاص، دانش داشته باشی. همه این اطلاعات به صورت رایگان در اینترنت وجود داره و با یک سرچ هدفمند می تونی بهش برسی. این هنر ارائه تو است که پاسخ مناسب را به سؤال و نیاز مناسب بدی. حتی اگر تو به لحاظ شخصیت آدم باحالی هم نیستی، اگر پاسخ درست رو به نیاز و سؤال مردم بدی، بهت اعتماد می کنند. مردم عاشق یادگیری هستند و واقعاً اگر پاسخ درست به سؤال و نیازشون بدید، بهتون اعتماد میکنند.
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش