تنها شاهکار شناخته شده ی تاریخ اپرا اثر کیست ؟
ریچارد واگنر مشهور به خداوندگار اپرا آهنگساز، رهبر ارکستر، نظریه پرداز موسیقی و مقاله نویس آلمانی بود. شهرت او بیشتر بخاطر اپراهایش است. علیرغم این که واگنر شخصیت چندان دوست داشتنی نداشت، ولی تنها شاهکار شناخته شده ی تاریخ اپراحلقه نیبلونگ اثر او است.
حلقه نیبلونگ نام چهار اپرا از ریچارد واگنر است. واگنر این اپراها را در ۲۶ سال، از ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۴ نوشت. موسیقی و اپرانامه این آثار هردو از واگنر است.
واگنر در این اپراها از افسانه ها و اسطوره های ژرمنی و شعرهای آلمانی سده های میانه برای نوشتن داستان و اپرانامه استفاده کرده است.
چهار اپرای حلقه نیبلونگ عبارت اند از:
طلای راین ؛والکوره ؛ زیگفرید ؛ غروب خدایان
سازبندی اپراهای حلقه نیبلونگ بسیار بزرگ است و طول اجرای مجموع آن ها بیش از پانزده ساعت است. موسیقی واگنر در این اپراها نیز پیچیده و پراز نوآوری ها در عرصه های مختلف آهنگسازی است.
واگنر برای اجرای این اپراها خواستار تالار ویژه ای شده بود و با کمک اشراف آلمان و پادشاه باواریا بالاخره چنین تالاری را در شهر بایرویت آلمان بنا کرد و نخستین اجرای کامل دوره اپراهای حلقه نیبلونگ در بایرویت انجام شد.
بیوگرافی ریچارد واگنر
ریچارد واگنر در ۲۲ مه ۱۸۱۳ در شهر لایپزیگ و در محله یهودیان به دنیا آمد. او فرزند نهم کارمند اداره پلیس، کارل فردریش واگنر و دختر نانوایی به نام یوهانا روزین (نی پیتز) بود. شش ماه پس از تولد واگنر، پدرش کارل بر اثر ابتلا به بیماری تیفوس درگذشت. پس از آن یوهانا با دوست کارل، لودویگ گییر که خود بازیگر و نمایش نامه نویس بود زندگی مشترکی را آغاز کرد. آن دو احتمالاً در اوت ۱۸۱۴ ازدواج کردند. اگرچه هیچ سندی از این ازدواج در ثبت کلیسای لایپزیگ یافت نشده است. یوهانا و خانواده اش در محل اقامت لودویگ در درسدن سکنی گزیدند. واگنر تا ۱۴ سالگی با نام ویلهلم ریچارد واگنر شناخته می شد. او احتمالاً فکر می کرد که گییر پدر واقعیش است.
علاقه گییر به تئاتر به پسر خوانده اش منتقل شد و واگنر در اجراهای او شرکت کرد. واگنر در خودزندگی نامهاش به یاد می آورد که یکبار نقش فرشته ای را بازی کرده بوده است. در اواخر ۱۸۲۰ در مدرسه پاستور وتزل در نزدیکی درسدن ثبت نام شد. جایی که نخستین آموزش هاش پیانویش را نزد معلم لاتین خود دریافت کرد. او در نواختن صحیح گام مشکل داشت و ترجیح می داد پیش نواهای تئاتر را با شنیدن بیاموزد. پس از مرگ گییر در ۱۸۲۱ ریشارد با هزینه برادر پدر خوانده اش به مدرسه شبانه روزی Kreuzschule فرستاده شد. در نه سالگی اجرایی زنده از اپرای در فرایشوتز از کارل ماریا فون وبر را به رهبری خود وبر دید و به شدت تحت تأثیر عناصر گوتیک آن قرار گرفت.
ریچارد واگنر در نوشته های خود عقاید یهودستیزانه ابراز کرده است. او گفته بود که آهنگ سازان یهودی تبار مانند فلیکس مندلسون بارتولدی، از «خلاقیت بدیع و اصیل» محروم هستند. ریشارد واگنر آهنگساز محبوب رژیم نازی (۱۹۳۳ – ۱۹۴۵) در آلمان نازی بود. آدولف هیتلر و سران رژیم نازی به موسیقی او عشق می ورزیدند.با این حال عقاید یهودستیزانه ای که او در برخی نوشته های خود ابراز کرده، موجب شده اجرای بسیاری از آثار او با حاشیه های فراوان همراه شود.
در سال ۲۰۱۲ برگزاری نمایشگاه «صداهای خاموش شده» یکی از نشانه های تلاش بازماندگان خانواده واگنر برای مقابله با چهره یهودستیز این آهنگساز بود که در این نمایشگاه نام و سرگذشت موسیقدانانی بر روی صفحه های فلزی حک شده بود که در دوران هولوکاست کشته یا مجبور به فرار شدند.
زندگی خصوصی ریچارد واگنر
این آهنگساز برجسته آلمانی ۲۳ ساله بود که برای نخستین بار با هنرپیشه ای به نام مینا پلانر ازدواج کرد اما دل پرشورش همواره برای آفرینش آثار نو در گرو عشق به معشوقه های دیگر می افتاد. بحث انگیزتر اینکه این معشوقه ها بیشتر زنان همسردار بودند.
بدین ترتیب اوپرای تریستان و ایزولده را به ماتهیلده وزندونک Wesendonk و چند اثر گوناگونش را به همسر بعدی اش کوزیما فن بولو Cosima von Buehlow پیشکش کرد.
زندگی خصوصی اش در عشق های کوتاه و بلندمدت و تماس با برگزیدگان زمان می گذشت. برای نمونه چنان در دل پادشاه ایالت باواریا لودویگ جا باز کرده بود که لودویگ در ۲۰ سال آخر زندگی آهنگساز، هزینه های کلانی از صندوق عمومی صرف او و اجرای آثارش کرد.
واگنر و یهودی ستیزی
ریشارد واگنر ۳۷ ساله بود که در اوت ۱۸۵۰ بحث انگیزترین مقاله ی خود یهودیت در موسیقی را در مجله ی موسیقی نو منتشر و بدین ترتیب به اندیشه های آزادیخواهانه ی خود پشت کرد. گفتنی است که در سده ی نوزدهم یهودی ستیزی بیشتر جنبه نظری داشت و هنوز ابعاد عملی جنایت کارانه مانند دوران نازی ها را به خود نگرفته بود. یهودی ستیزان چپ و راست آزادانه در این زمینه داد سخن می دادند و حتا مارکس در نوشتار “مسأله ی یهودیان” به عنوان انتقاد از قوم خود خدای یهودیان را پول و خدای جهان را خدای یهود، قلمداد می کند.
در چنین جوی است که واگنر نیز اندیشه های یهودی ستیزانه ی خود را آشکار می سازد و ادعا می کند که یهودی تا زمانی سروری می کند که نیروی تلاش و کوشش ما را پول تعیین کند.
بدین ترتیب واگنر مارکس را دستاویز اندیشه های خود قرار می دهد تا دیدگاه اش از او گذر کند و به یهودی ستیزی بیمارگونه تبدیل شود.
هیتلر در یکی از سخنرانی هایش واگنر را سرمشق خود دانسته بود. تاریخدانان بسیاری واگنر را در کسب اعتبار نازی ها در میان مردم آلمان مسئول می دانند.
پایان زندگی ریچارد واگنر
واگنر در سال های پایانی عمر خود در شهر بایروت آلمان اقامت گزید و ساختمان یک تئاتر را ساخت که در آن شاهکارهای خود را اجرا کرد. واگنر با وجود نبوغ هنری و آثار جاویدانی که به وجود آورد، از نظر اخلاقی در سطح پایینی قرار داشت و نیمی از عمر خود را به علت بدهی های ناشی از بی بندوباری و عیاشی، فراری و متواری بود. با این حال، موسیقی واگنر، هنری برگزیده و دارای جنبه جاودانگی بود و طرفداران فراوانی داشت. واگنر سرانجام در سیزدهم فوریه 1883 میلادی در هفتاد سالگی درگذشت.
از سوی دیگر ریشارد واگنر در جوانی یار و همنشین میخائیل باکونین بانی آنارشیسم و گئورگ هروگ Herweg هموند کارل مارکس بود و از این دو شخصیت تأثیر بسیار پذیرفت. در زمان سالخوردگی نیز او همواره بر ضد حکومت های مرکزی داد سخن می داد و اصولا با نهادهای متمرکز میانه ای نداشت.
شاید بتوان واگنر را به عنوان فرزند دست راستی زمان خود یهودی ستیز شمرد، اما شاید زیاده روی باشد اگر او را سرمشق و فراهم ساز ناسیونال سوسیالیسم و جنایات هیتلری بدانیم. به نوشته ی واگنر شناس بنام آمریکایی پروفسور واینر، ریشارد واگنر بی گمان در آثار خود نیز یهودی ستیز است.
آثار واگنر در زمان نازی ها بیش از هر آهنگساز دیگر از رسانه ها پخش می شدند اما همان ها اپرای “پارسیوال” او را به علت گرایش های صلحجویانه ی مضمون آن، ممنوع اعلام کردند.
مشهورترین اپرا های واگنر
حلقه ی نیبلونگ، تریستان و ایزولده، طلای رینه، ندیمه های اودین (یا والکِری ها) از مشهورترین اپرا های او هستند.
واگنر در موسیقی دوره رمانتیک دستآورد های بسیار داشت، او در آثار خود از کروماتیزم، هارمونی و ارکستراسیون غنی استفاده کرد، متن آواز های اپرا هایش (لیبرتو) را خودش می نوشت و همینطور لایتموتیف را در موسیقی ابداع کرد، به این معنا که برای کاراکتر های مختلف یک داستان، یک تِم به خصوص در نظر گرفته میشد، و این ابداعِ واگنر بر موسیقی فیلم در سده ی بیستم بسیار تاثیر گذاشت.