مهارت ریسک کردن عموماً با ریسک پذیری اشتباه گرفته می شود.در حالی که ریسک پذیری یک صفت شخصیتی است و قاعدتاً مورد توجه روانشناسان و شخصیت شناسان قرار می گیرد.
در حالی که ریسک کردن یک مهارت است که هر کس می تواند بسته به نیاز خود، در مورد آن مطالعه و تمرین و تجربه کند و از این مهارت، در کار و زندگی خود بهره بگیرد.
ریسک چیست؟
اولین قدم شناخت مفهوم Risk است. ریسک را شاید بتوان خطر معنا کرد اما ریسک به معنای عدم اطمینان در آینده نیز هست.به عبارت دیگر ضرر بالقوه را ریسک می نامند؛ بنابراین ریسک می تواند منفی و مثبت باشد و همواره وجود دارد.وقتی از خطر کردن صحبت می شود، بسرعت احتمال صدمات جبران ناپذیر به ذهن مان می آید، اما ریسک پذیری دو جنبه مثبت و منفی دارد؛ برخی رفتارهای پرمخاطره انسان، نشان دهنده ضعف او و نبود توانایی انطباقش با معیارهای جامعه است که ریسک مخرب محسوب می شود. فعالیت های مجرمانه، اعتیاد و خشونت از جمله اعمالی است که معمولا فرد خود را به خطر می اندازد، اما تنها نتیجه ای که به دست می آورد تخریب جسم و روح و روانش است و با این نوع اعمال، خود را به تباهی می کشاند از طرفی نوعی خطر کردن خوب هم وجود دارد. این نوع خطر کردن نه تنها برای تک تک افراد، بلکه برای کل جامعه بسیار سازنده است؛ مثلا سرمایه گذاری در سطح کلان ممکن است نوعی خطرکردن باشد، اما احتمال این که با خود پیشرفت و نوآوری به همراه داشته باشد، بسیار زیاد است. حتی گاهی اوقات برای به نتیجه خوب رساندن موردی از روش های آزمون و خطا استفاده می کنیم و با خطر کردن، برخی روش هایی را که از نتایج آن چندان آگاهی نداریم امتحان می کنیم و به این ترتیب به دانش مان می افزاییم؛ درست مانند فعالیت دانشمندان درباره آزمایش هایی که انجام می دهند.
5 نشانه ای که می گوید وقت ریسک کردن است
حوصله تان سر رفته است!شغلی که زمانی سرگرم کننده و هیجان انگیز بود، حالا به کاری کسل کننده و طاقت فرسا تبدیل شده است. در هر حرفه ای، رسیدن به این مرحله خطرناک است و نشانه ای است از اینکه باید به فکر تغییر باشید.
1.ریسک کردن وقتی سرتان به سقف خورده است!
در هر شغلی، زمانی هست که رشد شما کند یا متوقف می شود. سرتان به سقف رسیده و دیگر جای چندانی برای پیشرفت شغلی در آن موقعیت برای شما وجود ندارد. هرچند رسیدن به چنین مرحله ای معمولا با بهره مندی از حقوق و مزایای شغلی مناسب همراه است و ماندن در چنین مرحله ای بد نیست، اما اگر احساس می کنید هنوز کارهایی زیادی برای انجام دادن دارید و می خواهید پیش بروید، وقت آن رسیده که ریسک کنید. پیش از آنکه دیر شود، برای اهداف بالاتر برنامه ریزی کنید.
۳. ریسک کردن وقی ترس شما را در بر گرفته است!
ماه ها و شاید سال هاست که به تغییر فکر می کنید؛ اما جرئت انجامش را ندارید، چون بیش ازحد نگران هستید. منتها نکته اینجاست که وقتی این ترس ها را با سایرین در میان می گذارید، آنها به اندازه شما نگران نمی شوند. این نشانه ای است از اینکه شما در محاسبه ریسک دچار خطا شده اید. خطرهای ریسک کردن را بیش ازحد بزرگ دیده اید.
۴. زندگی تان همین حالا هم در جریان تغییر است!
زمان هایی که زندگی شخصی تان دست خوش تغییرات می شود، زمان هایی است که نگرش شما آماده پذیرش تغییر در حوزه کاری هم هست. تغییر و تحول در زندگی شخصی مانند نقل مکان، شروع یا پایان یک رابطه، پدر یا مادر شدن، دست وپنجه نرم کردن با بیماری، مرگ عزیزان و… می تواند روی نگرش شما اثر بگذارند و شما را برای ریسک کردن جسورتر کند.
۵. به صدای درونتان گوش دهید دنیا به شما نیاز دارد!
گاهی صدای ندایی درونی را می شنوید. این صدا شما را به ریسک کردن و رفتن به سراغ چیزهایی تشویق می کند که بتوانید همه ظرفیت های درونی تان را شکوفا کنید و تأثیری عمیق بر جهان اطرافتان بگذارید. این ندای درونی را شاید هنگامی که با یک پروژه جدید روبه رو شدید شنیده باشید؛ پروژه ای که می تواند سرنوشت کاری تان را دگرگون کند.
نداهای درونی بیشتر در دغدغه های اجتماعی و کارهای داوطلبانه خودش را نشان می دهد تا شغلی رسمی. همین باعث می شود افراد بین کار معاش که با کمک آن روزگار می گذرانند و کار دل، که منشأ اثر بر جهان است دودل بمانند و نفهمند چقدر باید ریسک کنند.
کاهش ریسک شغلی با 3 اصل مهم
ریسک شغلی می تواند برای همه ما رخ دهد، اما این مهم است که در برابر ریسک شغلی چه موضعی بگیریم. در ادامه به 3 اصل مهم برای کاهش ریسک شغلی اشاره می کنیم:
- قدرت پیش بینی را دست کم نگیرید
- از ریسک شغلی نترسید
- با افراد آگاه مشورت کنید
به دست آوردن مهارت ریسک کردن می تواند آثار مثبتی در زندگی از خود برجای بگذارد. البته پذیرفتن خطری راهبردی محسوب می شود که قادر به تاثیرگذاری مثبت بر روی زندگی می باشد.