ساعدنیوز: با توجه به شرایط بحرانی انرژی در لبنان و تنش های موجود در جامعه لبنانی، دولت لبنان در چه شرایطی توافق با دولت اسرائیل درباره منابع انرژی متنازع فیه را پذیرفته است؟
دکتر منصور براتی: به نظر می رسد، دولت لبنان که با بحران های مختلف اقتصادی و ناکارآمدی روبه روست، امید زیادی به منابع نفت و گاز موجود در بستر دریای مدیترانه و آبهای مدیترانه شرقی بسته است. از سال 2009 که مشخص شد، آب های مدیترانه شرقی دارای منابع قابل توجهی نفت و گاز است، شور و شوق زیادی در هیئت حاکمه و مردم لبنان به وجود آمد و آنها تصور می کردند به زودی همچون کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس زندگی مرفهی را تجربه خواهند کرد. اما به سه دلیل این تصور برای لبنانی ها به یک سراب شبیه شد؛ اولاً محدوده دارای منابع نفت و گاز در منطقه انحصاری اقتصادی قرار دارد و نه محدوده «آب های سرزمینی». در ثانی، این ناحیه از همان زمان مورد مناقشه با اسرائیل قرار داشته و لبنانی ها عملاً نتوانسته اند در این مناطق هیچگونه فعالیت اکتشافی انجام دهند، چه رسد به ساخت میدان گازی و استخراج از آن. و سوم اینکه لبنان به دلیل کمبود منابع مالی دولت لبنان ابتکار عمل چندانی در این زمینه نداشته و ناچار از همکاری با کنسرسیومی از شرکت های حفاری (توتال در رأس همه) شده است.
از سوی دیگر، باید در نظر گرفت که تا کنون چند دور مذاکره بر سر منطقه مورد اختلاف لبنان و اسرائیل با میانجیگری آمریکا و سازمان ملل متحد به انجام رسیده است. نخستین دور مذاکرات از سال 2011 آغاز شده و در آن زمان دولت وقت لبنان براساس نقشه مورد پذیرش سازمان ملل مذاکرات را پیش برد. این نقشه مرز میان دو طرف را به نحوی ترسیم می کند که هم میدان گازی کارش در قلمرو تحت حاکمیت رژیم اسرائیل قرار می گیرد و هم میدان گازی قانا. براساس این مفروضات که بر روی نقشه نیز قابل مشاهده است، خط مرزی 1 به عنوان مرز میان دو طرف به رسمیت شناخته می شد.
اما در سال های بعد لبنانی ها با تغییر مفروضات خود خواستار تغییر مرز فرضی میان دو طرف شد. لبنانی ها برای پیشبرد مقصود خود از آمریکا در خواست میانجیگری کرد. در سال 2013 «اریک هٌف»، سفیر وقت آمریکا در لبنان با میانجیگری پیشنهاد کرد. هٌف نیز پس از برگزاری چندین نشست با طرف های لبنانی و اسرائیلی خط فرضی موسوم به «خط مرزی هُف» را پیشنهاد کرد که بخشی از میدان گازی قانا را در محدوده مرزهای دریایی لبنان قرار می داد، اما دیگر بار اکثریت بخش های این میدان گازی در اختیار اسرائیلی ها قرار می گرفت.
این مذاکرات نیز به دلیل اختلافات داخلی در لبنان نیمه کاره رها شد و دور جدید مذاکرات با میانجیگری «آموس هوکشتاین»، نماینده دولت آمریکا از سال 2020 آغاز شد. این مذاکرات نیز در نهایت به بن بست رسید و ادامه پیدا نکرد. در سال 2021 اسرائیل برای افزایش فشارها به طرف لبنان عملیات اکتشافی خود در میدان های گازی قانا و کاریش را از سر گرفت. حزب الله لبنان در واکنش به این اقدام چندین تهدید علیه اسرائیلی ها مطرح کرد و آنها را تهدید کرد در صورتی رژیم اسرائیل که تا پیش از توافق میان دو طرف در این مناطق اقدام به هرگونه عملیات اکتشافی و یا بهره برداری کند، با واکنش شدید مقاومت روبه رو خواهد شد. این تهدیدها سرانجام در ماه ژوئن 2021 با عملیات شناسایی پهپادهای حزب الله بر روی میدان گازی کاریش تحقق پیدا کرد. در واکنش به این تهدیدات، رژیم اسرائیل بهره برداری از میدان کاریش را تا ماه اکتبر میلادی (ماه جاری) به تعویق انداخت و در مذاکرات حاضر به امتیاز دادن شد. در نهایت خط مرزی 23 میان دو طرف به عنوان مرز احتمالی پذیرفته خواهد شد.
ساعدنیوز: برخی اخبار حاکی از نهایی شدن این توافق با رویکرد مثبت حزب الله به این موضوع است. آیا دولت اسرائیل در قبال این توافق با حزب الله در مورد سرزمین های اشغالی به توافقاتی دست یافته است یا اساساً دولت لبنان خارج از اراده حزب الله این توافق را نهایی کرده است؟
دکتر منصور براتی: در اوایل ماه اکتبر دو طرف از افزایش احتمال دستیابی به توافق سخن به میان آوردند و نهایتاً در 11 اکتبر توافق میان دو طرف اعلام شد. البته باید درنظر گرفت که در این مذاکرات طرف لبنانی به صورت مستقیم با طرف اسرائیلی مذاکره نکرده و طرف آمریکایی به عنوان میانجی عمل کرده است. موضع حزب الله در این فقره بر سه گزاره مبتنی بود: «اولاً جلوگیری از عملیات اکتشافی و بهره برداری اسرائیل در این منطقه تا پیش از حل و فصل موضوع»، «ثانیاً به حداکثر رساندن منافع دولت لبنان» و «ثالثاً عدم ورود به مسائل فنی و تخصصی مذاکرات». به این ترتیب حزب موضع حزب الله، کاملاً به عنوان یک موضع کاملاً حرفه ای و ملی نگریسته شد که فارغ از هرگونه نگاه های فرقه ای و جناحی و در راستای منافع این گروه باشد. پس از اعلام توافق نیز حزب الله از آن پشتیبانی کرده است.
ساعدنیوز: این توافق چه تأثیری در آینده سیاسی دولت موقت یائیر لاپید خواهد داشت؟ آیا اساساً می توانیم از تأثیر این توافق بر انتخابات آتی در سرزمین های اشغالی صحبت کنیم؟
دکتر منصور براتی: به طور مشخص این توافق بر انتخابات اسرائیل تأثیر مستقیمی دارد. با توجه به عقب نشینی های رژیم اسرائیل در این توافق و امتیازاتی که طرف لبنانی داده، بسیاری از سیاستمداران و احزاب اسرائیلی از این توافق انتقاد کردند. از آن جمله جناح راست (که در حال حاضر در جایگاه اپوزیسیون قرار دارند) به شدت علیه آن موضع گرفته اند. به عنوان مثال «بنیامین نتانیاهو»، رهبر اپوزیسیون و حزب لیکود این توافق را تسلیم دولت لاپید در برابر حزب الله لبنان خوانده و اعلام کرده اگر در انتخابات پیروز شود ممکن است به آن پایبند نماند. همچنین دیگر اعضای بلوک راست – مذهبی به رهبری نتانیاهو نیز این توافق را منفی و امتیاز دهی دانسته اند. از جمله «نفتالی بنت»، جانشین نخست وزیر اسرائیل نسبت به توافق سکوت کرده و «آیلت شکد»، وزیر کشور کنونی در جلسه هیئت دولت به توافق رأی ممتنع داد. همزمان با اعلام توافق میان دو طرف و با بالا گرفتن انتقادات از آن در روزهای اول جایگاه کابینه یائیر لاپید در نظرسنجی ها دچار خدشه شد و از حدود 57 کرسی به 54-55 کرسی تنزل کرد. همچنین نظرسنجی ها در آن مقطع نشان می داد جناح نتانیاهو با 61 کرسی پیروز انتخابات خواهد بود. اما با گذشتن چند روز تأکید بر دستاوردهای آن برای رژیم اسرائیل، به خصوص با ارائه چشم انداز آغاز به کار مجدد میدان گازی کاریش، جایگاه کابینه عجالتاً تا حدی ترمیم شده و میزان کرسی های ائتلاف لاپید به 55-56 کرسی افزایش یافته است. در چنین شرایطی نتانیاهو نمی تواند به 61 کرسی لازم برای تشکیل ائتلاف دست پیدا کند و سناریوی اصلی انتخابات تداوم بحران است.
ساعدنیوز: آیا ارتباطی میان جنگ انرژی جاری در جهان در پی جنگ اوکراین و نهایی شدن توافق دولت لبنان با اسرائیل وجود دارد؟
دکتر منصور براتی: به طور مشخص یکی از ابعاد اهمیت این توافق را می توان ناشی از تداوم جنگ اوکراین و وضعیت دشوار اروپا در تأمین انرژی دانست. با پیدا شدن نفت و گاز در بستر مدیترانه شرقی رژیم اسرائیل از وارد کننده انرژی به صادر کننده انرژی مبدل شده و مایل است با یافتن مسیری برای صدور انرژی به اروپا (از طریق مصر یا ترکیه) بخشی از نیاز این قاره به انرژی را تأمین کند. با توجه به اینکه سرمایه گذاری و تأمین امنیت صدور انرژی از اهمیت بالایی برای تحقق این امر برخوردار است، اسرائیل نیازمند برقراری آرامش در این منطقه است و لذا حاضر به امتیاز دادن برای برقراری امنیت شد. در صورت تداوم امنیت در این منطقه است که رژیم اسرائیل می تواند به عنوان یکی از منابع جایگزین اروپا برای انرژی درنظر گرفته شود. در شرایطی که جنگ اوکراین، روابط روسیه با اروپا را تیره و تار کرده، تأمین حتی کسری کوچک از نیاز به انرژی این منطقه و جایگزینی انرژی روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است.
ساعدنیوز: آیا می توانیم توافق اخیر لبنان با اسرائیل را یکی از گام های مهم در راستای عادی سازی و تنش زدایی منطقه ای اسرائیل بدانیم؟
دکتر منصور براتی: این سوال بسیار مهم است. باید توجه کرد که در نهایت توافق اخیر را باید مانند سکه ای بنگریم که دو رو دارد. روی نخست آن «نقش برجسته حزب الله لبنان در عقب نشینی اسرائیل» است و روی دوم این سکه «احتمال کشاندن لبنان به نوعی عادی سازی روابط» در نتیجه این توافق خواهد بود. در تحلیل نهایی نباید هیچ یک از این دو را فراموش کرد. با توجه به اینکه لبنان نه از فناوری لازم برای انجام عملیات اکتشافی و بهره برداری از میدان گازی قانا برخوردار است و نه منابع مالی قابل توجهی را برای این مهم در اختیار دارد و در مقابل رژیم اسرائیل کاملاً در وضعیت متفاوتی از این لحاظ قرار دارد. از سوی دیگر به نظر می رسد این توافق صرفاً به موضوع مالکیت میدان های گازی پرداخته و نیازمند تکمیل شدن با توافقات دیگری برای تعیین دقیق مرز آبی و تقسیم منابع بستر دریا باشد. اسرائیل درصدد است این تصور را دست کم در بخشی از احزاب و شهروندان لبنانی ایجاد کند، که توافق اخیر نشان داده حتی با اسرائیل نیز می شود مذاکره و توافق کرد لذا از این طریق باید به مذاکرات و توافقات بعدی فکر کرد. همچنین با فرض استخراج موفقیت آمیز انرژی از سوی طرف لبنانی، عبور دادن آن به سوی سواحل و سپس صدور آن برای فروش نیازمند سطحی از همکاری با رژیم اسرائیل و یا شرکت هایی خواهد بود که با این رژیم همکاری می کنند. از این رو به نظر می رسد اساساً طرف اسرائیلی بخشی از امتیازات را به همین دلیل واگذار کرده تا زمینه عادی سازی با لبنان را تقویت کند.