سامورایی یا سامورای نجیب زادگان نظامی و افسر کاست در قرون وسطی و عصر جدید نخستین ژاپن بودند. در ژاپن، به آنان معمولاً بوشی یا بوکه گفته می شود. در اواخر قرن دوازدهم، اصطلاح سامورایی به طور مترادف بوشی به کار می رفت و در ارتباط با جنگاوران رده های میانی و عالی استفاده می شد. سامورایی ها معمولاً به یک طایفه یا ارباب مشخص وابسته بودند. این افراد پیرو مجموعه ضوابطی بودند که بعدها بوشیدو نامیده شد. گرچه تعداد سامورایی ها کمتر از ۱۰٪ جمعیت ژاپن بود، اما آموزه های آنان را همچنان می توان هم در زندگی روزمرهٔ مردم ژاپن و هم در هنرهای رزمی ژاپنی امروز مشاهده کرد.
سامورایی
سامورایی یا بوشیی ها افرادی از گروه های بسیار حرفه ای جنگ جو بودند که نقش بسیار پررنگی در تاریخ قرون وسطایی ژاپن ایفا کرده بودند. ازآنجایی که آنها قدرت اجتماعی و اقتصادی بسیار بالایی داشتند، سریعاً در عرصه های مختلف نفوذ پیدا کرده و بسیاری از آثار هنری و هنرهای تزیینی ژاپن به سمت وسوی تفکرات آنها رفته و سعی می شد تا عناصری از فرهنگ سامورایی را به تصویر بکشند. شمشیر و زره به صورت نمادین نمایانگر قدرت نظامی آنها بودند، ولی پس ازآنکه آنها مراکز قدرتی را در طول تاریخ ژاپن به دست آوردند، حضور آن ها در انواع البسه ژاپنی و همچنین نقاشی ها نیز مشهود است که حاکی از آن است که سامورایی ها نه تنها جنگ جویانی قوی بودند، بلکه بسیار باهوش و بافرهنگ نیز بودند.
شجاعت سامورایی
جنجگویان سامورایی انسان هایی نترس و شجاع بودند که از خود گذشتی بسیار زیادی داشته و حاضر بودند در راه رسیدن به اهداف خود، زندگیشان را فدا نمایند. ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که “یعنی سامورایی ها از هیچ چیزی نمی ترسیدند؟” در پاسخ باید بگوییم که چرا، مواردی وجود دارد که سامورایی ها از آن ها ترس بسیار زیادی داشتند که اولین مورد آن، ترس از رسوایی و دومین مورد، ترس از عدم وفاداری به پادشاه (ارباب) خود بوده است. سامورایی ها برای شرافت خود ارزش بسیار بالایی قائل بودند، به طوری که اگر یک سامورایی شرافت خود را از دست می داد و یا احساس می کرد در حال از دست دادن شرافت خود است، اقدام به خودکشی نموده و از طریق آن شرافت خود را به دست می آورد. این نوع خودکشی در بین ساموایی ها “هاراکیری” نامیده می شود که مرگی شرافت مندانه محسوب می شده است. هاراکیری، را می توان به نوعی یکی از آموزه های جنگجویان سامورایی در نظر گرفت.
قدرت جنگی بالا
سامورایی ها نه تنها جنگجویانی بسیار توانمند بودند، بلکه افرادی بسیار بافرهنگ و تحصیل کرده نیز بودند که به یادگیری بهای بسیار زیاد می دادند. تا جایی که در ضرب المثل های آن ها ذکر شده است که شمشیر و قلم را باید در کنار یکدیگر داشت. شاید با تصورات شما از یک جنگجو سازگار نباشد، ولی تفریحات سامورایی ها شامل خطاطی، مهمانی چای، شعر سرایی، موسیقی و مطالعه بود. درواقع همین ایده های بسیار پخته به کمال گرایانه بود که توانست این جنگجویان بافرهنگ و ادب را به قدرت بسیار زیادی برساند که درنهایت قادر باشند. تمامی سرزمین و دولت ژاپن را تحت سلطه خود بگیرد. در سال ۱۱۶۰، اولین دولت سامورایی در ژاپن تأسیس شد. تا آن زمان سامورایی ها عموما در خدمت نخبگان جامعه بودند و زمین ها و یا ثروت آنها قدرت می گردند.
ذهن آرام سامورایی
از حدود قرن سیزدهم بود اصول رفتاری سامورایی ها تا حد بسیار زیادی تحت تأثیر فلسفه ذن ژاپن و مکتب بودایی قرار گرفت. در این زمان بود که تعالیم و ورزش های فلسفه ذن این قدرت را به سامورایی ها بخشیده بود تا با شمشیر خود یکسان شده و ذهن خود را در زمان نبرد از هر چیز دیگری خالی کنند. این امر درواقع نوعی مزیت و برتری را به جنگجویان سامورایی می بخشید. فلسفه ذن درواقع نوعی مدیتیشن خاص و آرام بخش ذهن را به سامورایی ها آموخته بود که این جنگجویان به واسطه آن قدرت فلسفی خاصی را به دست می آوردند تا با ماهیت اجتناب ناپذیر مرگ مقابله کنند. برای حدود چهار قرن فلسفه ذن در ژاپن و همچنین جنگجویان سامورایی در خدمت یکدیگر بودند. تعالیم این فلسفه قدرت ذهنی و همچنین فیزیکی خاصی به سامورایی ها بخشیده بود و آنها نیز در عوض شرایط را برای شکوفا شدن این فلسفه فراهم کرده بودند. تمرین های جسمانی فلسفه ذن، فرهنگ مهمانی های چای خوری در ژاپن، نقاشی جوهر تک رنگ، باغ های سنگی و بسیاری از اشعار قدیمی ژاپنی همگی حاصل این دوران طلایی هستند. تعالیم بودایی تا جایی در ذهن و باور جنگجویان سامورایی نفوذ پیدا کرده بود که بسیاری از آنها زندگی انسان برای خود را فراموش کرده، شمشیرهایشان را کنار گذاشته اند و راه و روش راهبان دینی را پیش گرفتند.
راه و رسم سامورایی
قوانین سامورایی ها در واقع ترکیبی از اصول سه دین: شینتویسم، بودیسم و کنفوسیانیسم می باشد. به عبارتی می توان گفت سامواریی ها نکات مثبت این سه دین را استخراج کرده و تحت عنوان “بوشیدو” به آن پایبند شده اند، که در ادامه به بررسی این آموزه های جنجگویان سامورایی می پردازیم:
- کنترل نفس (سامورایی ها از نمایان کردن ناراحتی و رنج بر روی چهره خود خودداری می کردند، چرا که معتقد بودند، با این کار آرامش دیگران برهم می خورد)
- وفاداری (یکی از اصول اساسی برای سامورایی ها وفاداری به ارباب بود، تا جایی که اکثر سامورایی ها تا پایان عمر، به ارباب خود متعهد باقی می ماندند)
- آبرومندی (آبرومندی برای سامورایی ها بسیار اهمیت داشته است، به طوری که حاظر بودند برای بدست آوردن آن (همان طور که در قسمت های قبلی نیز به آن اشاره شد) حتی خودکشی کنند)
- صدافت (سامورایی ها اعتقاد داشتند، بدون اخلاص و صداقت، هیچ چیزی وجود نخواهد داشت)
- ادب (سامورایی ها ادب را به نوعی توانایی همدلی و هم دردی با افراد مختلف تعبیر می کردند)
- خیر خواهی (سامورایی ها تنها جنگجو نبودند بلکه؛ بخشش، عشق و محبت به دیگران را سرلوحه کار خود قرار می دادند)
- شجاعت (سامورایی ها شجاعت را جرات برای انجام کارهای درست تلقی می کردند)
- درستی اخلاق (به نوعی می توان این راه و رسم سامورایی ها را، مترادف با درست کاری در نظر گرفت)
- تقوای فرزندی (احترام به پدر، مادر و اجداد نیز از جمله آموزه های جنگجویان سامورایی است)
- کوچک شماری زندگی (همین آموزه، باعث می شد سامورایی ها حتی در راه اهداف خود جان بدهند)
- خونسردی در برابر حوادث ( به عبارتی سامورایی ها در هر لحظه و تحت هر شریطی بر خود تسلط داشتند)
- عشق به میهن (دوست داشتن میهن و دفاع از آن نیز از جمله راه و رسم سامورایی ها بوده است)
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم قوانین و آموزه هایی مهم از جنگجویان سامورایی ها را برای شما بیان کنیم، در صورتی که فکر می کنید اضافه شدن نکته ای به مطالب فوق می تواند به تکمیل تر شدن آن کمک کند، خوشحال می شویم در قسمت زیر آن را برای ما کامنت کنید.