به گزارش سرویس هنر و رسانه ساعدنیوز، ساغر عزیزی در گفتوگویی که پخش سکانسهای مربوط به او یعنی حضور فرح دیبا در سریال «معمای شاه» از جمعه این هفته آغاز میشود، درباره چگونگی حضور در مجموعه تلویزیونی «معمای شاه» و بازی در نقش فرح دیبا به بیان توضیحاتی پرداخت؛ او اظهار کرد: پیش از سریال «معمای شاه» با آقای ورزی در سریالهای «تبریز در مه» و «سالهای مشروطه» همکاری داشتم که سریال «سالهای مشروطه» نقش عزتدوله، همسر امیرکبیر و در سریال «تبریز در مه» نقش مریم شیرازی را بر عهده داشتم.
عزیزی ادامه داد: پیشنهاد اولیه بازی در نقش فرح دیبا را آقای ورزی سر سریال «تبریز در مه» دادند؛ آن زمان هوا سرد بود و سریال در شهرک سینمایی غزالی ضبط میشد؛ یک روز با پالتو و کلاه پوستی سر تصویربرداری رفتم که آقای ورزی یه دفعه گفت "فرح آمد". همان زمان او برخی افراد دیگری که سر صحنه حاضر بودند میگفتند شباهت زیادی با فرح دیبا دارم. آقای ورزی همان روز گفتند قرار است سریالی تحت عنوان «معمای شاه» بسازند و نقش فرح دیبا را به من پیشنهاد دادند؛ اما از آنجایی که در این حرفه زیاد پیشنهاد میدهند ولی بعد یادشان میرود، این پیشنهاد را فراموش کردم تا زمانی که برای تست گریم با من تماس گرفتند.
بازیگر سریال «معمای شاه» در ادامه گفت: سر کار «یلدا» آقای میرباقری در شاهرود بودم که آقای ورزی با من تماس گرفتند که برای تست گریم نقش فرح به تهران بیایم. ظاهراً قبل از من چند نفر دیگر هم تست گریم داده بودند، ولی هیچ کدام آنطور که میخواستند نبود. به طور کلی در سریال «معمای شاه» سه گریم «محمدرضا شاه»، «فرح دیبا» و «امام خمینی (ره)» خیلی برایشان مهم بود و به همین خاطر هم گریمهای 10 تا 12 ساعت انجام میدادند.
عزیزی در پاسخ به اینکه برای ایفای نقش فرح دیبا چقدر کتاب مطالعه کرده است، گفت: با وجود اینکه تاریخ را بهواقع قبول نمیکنم و تصور نمیکنم اگر تاریخ بخوانم به منبع درستی اعتماد کردهام، ولی تاریخ را دوست دارم چون دارای قدمت است؛ به خاطر همین در کارهایی که با آقای ورزی کردم با تاریخ و بهویژه دوره قاجاریه بسیار آشنا شدم. از طرفی از آنجا که عاشق کارم هستم، برای نقشهایی که ایفا میکنم هم بسیار کتاب میخوانم و آقای ورزی هم با این صفت من آشنا بودند. عاشق کارم هستم چون یک بازیگر قابلیت دارد برای اینکه زندگیهای متفاوت را زندگی کند.
او با بیان اینکه ایفای نقش «فرح دیبا» سختیهای خاص خودش را داشت، یادآور شد: ایفای این نقش از جهاتی خیلی نگرانم میکرد و برای انتخاب آن با تردید مواجه بودم؛ من آدم سیاسی نیستم اما این سریال و نقشی که قرار بود آن را ایفا کنم سیاسی بود.
عزیزی اظهار کرد: اما از طرفی هم هر بازیگری که سالها در این عرصه تلاش میکند، پیشنهاد نقشهایی که جنجال برانگیز هستند، را دوست دارد و این نقش هم از همین دست بود. به هر حال به دلیل تردیدهایی که داشتم پیشنهاد ایفای این نقش را چند بار رد کردم، اما بعد با خودم کنار آمدم که من بازیگرم و باید کارم را به نحو احسن انجام دهم و این کار را هم انجام دادم و بیطرف آن را ایفا کردم؛ چون من اصلاً آدم سیاسی نیستم و سواد سیاسی هم ندارم به هرحال سیاست سواد، شعور و تحصیلات خاص خودش را میخواهد که من هیچ کدام از اینها را ندارم و فقط یک بازیگر هستم.
بازیگر نقش «فرح دیبا» در سریال «معمای شاه» یادآور شد: در نهایت قرارداد بستیم و با گریمهای 12 ساعته جلوی دوربین رفتم. اولین سکانس مربوط به صحنهای میشد که من به همراه شاه شام میخوردیم. بازیگر مقابل من یعنی «محمدرضا شاه» توسط دو نفر یعنی آقایان نورعلی و مهدی تبار ایفا میشد. آقای مهدی تبار نزدیک به 20 سانت از من بلندتر و آقای نورعلی فقط کمی از من بلندتر بود و به همین خاطر هم کفشها و لباسهایی که میپوشیدیم نسبت به بازیگر مقابل من متفاوت بود. الان بیش از دو سال است که تصویربرداری سکانسهای نقش «فرح دیبا» تمام شده است و نقش من از قسمت 41 آغاز شود.
عزیزی خاطرنشان کرد: جالب است بدانید با وجود اینکه تصویربرداری نقش من در سریال «معمای شاه» مدتی است که تمام شده، تا امروز دیگر جلوی دوربین نرفتم. دیگر از دوستان و همکارانی که زمانی دوست داشتند با هم کار کنیم، اصلاً خبری نیست. از سالی که من مجری برنامه «سرآشپز بزرگ» بودم، ایمیلهایی از شبکههای خارجی دریافت میکردم که به عنوان مجری با آنها همکاری کنم؛ ولی من همیشه میگویم حتی اگر 2 سال و 7 ماه هم جلوی دوربین نروم، در کشورم کار میکنم. ما مردم مهربانی داریم و ماندنم هم در ایران منتش فقط بر روی سر خودم است، چون نفس هنرمند با نفس مردمش بند است. اگر تصویر نباشد در تئاتر کار میکنم و جایگاه خوبی هم خدا را شکر در تئاتر دارم.
او با بیان اینکه برخی بر این باروند که من واقعاً فرح دیبا هستم و مخالف و موافقتشان را به من نشان میدهند، گفت: این درحالی است که من اصلاً با سیاست کاری ندارم و فقط بازیگرم. فحشهایی در اینستاگرام به من میدهند که برای آنها خیلی گریه کردم. اتفاقاتی در اینستاگرام برایم افتاد که وحشت زده شدم. طرفداران این افراد یا مخالفان آنها فریادهایشان را در صفحه شخصیام میزنند.