شعر من نخواهد شد استاد شهریار

  چهارشنبه، 25 خرداد 1401   زمان مطالعه 1 دقیقه
شعر من نخواهد شد استاد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار، شاعر ایرانی بود. او اهل تبریز بود و به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده‌است. در این قسمت شعر من نخواهد شد شهریار را خواهید خواند.

رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد

به گلخن گر چه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه

به مشتی خوشه درهم کوفتن خرمن نخواهد شد

حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست

که محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شد

برو از هفت خط نوشان پای خم می میپرس

که هر دردی شراب ناب مرد افکن نخواهد شد

به آتشگاه حافظ رونق سوز و گداز ازماست

چراغ جاودانست این و بی روغن نخواهد شد

استاد شهریار
شبستانی که طوفانش دمید از رخنه و روزن

دو صد شمعش برافروزی یکی روشن نخواهد شد

تو کز گنجینه بیرون تاختی ترسم خزف باشی

که گوهر شاهد بازار یا برزن نخواهد شد

امید زندگی در سینه ها کشتن فغان دارد

امین باشی که هرگز مرگ بی شیون نخواهد شد

دمی چون کوره آتش چرا چون شمع نگدازم

عزیز من دل عاشق که از آهن نخواهد شد

شعر شهریار
گل از دامن فرو ریز و چو باد از این چمن بگذر

که جز خون دل آخر نقش این دامن نخواهد شد

دلی کو شهریارا دشمن جان دوست تر دارد

دریغ از دوستی با وی که جز دشمن نخواهد شد


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها