به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از فرارو، علیرضابیگی، به انتقاد از گشت ارشاد پرداخت و تأکید کرد که گشت ارشاد برای کشور بسیار خسارت بار بوده و هزینه سنگینی به جمهوری اسلامی تحمیل کرده و افکار عمومی جهان را علیه ما تهییج کرده است. او همچنین معتقد است که کلاس های توجیهی پلیس نتوانسته تأثیر مثبتی در جهت تأمین و توسعه فرهنگ دینی و گسترش اخلاقیات در جامعه داشته باشد. او در عین حال به طرح این سؤال پرداخت که وقتی گشت ارشاد برای کشور هزینه و خسارت جبران ناپذیری به همراه دارد، چرا باید به ادامه این اشتباه اصرار ورزید؟
گفت وگوی احمد علیرضابیگی، نماینده تبریز در مجلس یازدهم با شرق را در ادامه می خوانید.
شنیده شده که نیروی انتظامی از شما و چند نفر دیگر از نمایندگان که درباره عملکرد گشت ارشاد انتقاد داشته اید، شکایت کرده است. آیا این موضوع صحت دارد؟
من هم این خبر را از همکارانم شنیده ام که نیروی انتظامی از ما به هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان شکایت کرده است؛ اما تاکنون به صورت رسمی چنین چیزی به من ابلاغ نشده است.
چند نفر هستید که از شما شکایت شده است؟
گفته می شود که نیروی انتظامی از من و آقای رحیمی جهان آبادی، آقای نوری قزلجه و احتمالا آقای پزشکیان شکایت کرده است. البته هنوز ابلاغیه ای رسمی به من ارائه نشده که بدانم مثلا به دادگاه شکایت شده و آن شکایت را به هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان ارجاع داده اند، اما از همکاران چنین چیزی را شنیده ام.
دلیل این شکایت چیست؟
از نظر حقوقی باید ورود کنم و ببینم چیزی که آن ها به آن ایراد گرفته اند، چیست. تصور آن ها بر این است که اظهارات ما و انتقادات از گشت ارشاد، در راستای تضعیف نیروی انتظامی بوده است. البته من به این دادگاه رفتن ها عادت دارم و در دولت آقای روحانی آقایان آخوندی و نوبخت من را به دادگاه کشاندند و حتی خود آقای روحانی هم از من شکایت کرد.
آخرین شکایت از من هم از سوی آقای جهانگیری بود؛ چرا که گفته بودم آقای جهانگیری رئیس مافیای ایران است. او از من شکایت کرد؛ اما تبرئه شدم و حالا من مدعی هستم که او باید محاکمه شود. از آنجایی که من نماینده مردم هستم، معتقدم باید حرف مردم را بزنم. حرف های ما هم باید پایه حقوقی و هم قانونی داشته باشد. هر کجا هم خطایی داشتیم، گردن مان از مو باریک تر است؛ اما معتقدم باید حتما از حقوق مردم دفاع کرد و اصل سوم قانون اساسی هم بر این پایه است.
طبق قانون اساسی نمایندگان نسبت به اظهارنظراتشان مصونیت دارند. بر چه اساسی نیروی انتظامی از چهار نماینده به دلیل اظهارنظر و انتقاد از گشت ارشاد شکایت کرده است؟
آن ها معتقدند که نماینده مجلس نباید در اظهارنظراتش زیاده روی کند. همان طورکه گفتید، نماینده مجلس در بیان نظراتش آزاد است و قانون این مصونیت را در راستای مسئولیت نمایندگی برای او قائل شده است، اما اگر درباره مسائل شخصی باشد و مثلا نماینده چک بلامحل کشیده باشد یا ماشینی که فروخته دزدی از آب درآمده باشد یا...، چون مربوط به حوزه شخصی اوست، این مصونیت درباره آن صدق نمی کند.
اما این اظهارنظرات و انتقادات به عملکرد گشت ارشاد در راستای وظایف نمایندگی بوده است.
بله، همین طور است. این اظهارات در راستای وظایف نمایندگی است و الان هم به این سخنانی که گفته شده است، ایمان داریم. آن چیزی که امروزه به وقوع پیوسته مؤید اظهارنظرات ما است. من درباره گشت ارشاد پنج ماه پیش مصاحبه کردم و با تأکید گفتم که گشت ارشاد خسارت بار است و هزینه های سنگینی برای کشور ایجاد می کند. افکار عمومی جهان را علیه ما تهییج می کند و مشکلاتی ایجاد کرده است.
چه دلیلی دارد موضوعی را که بار ها شاهد نتایج خسارت بار آن بوده ایم، مدام بر ادامه اش اصرار بورزیم؟ این نکته محل سؤال است. کدام ارزیابی علمی صورت گرفته و حکایت از این دارد که کلاس های نیروی انتظامی و اقداماتی که انجام داده، توانسته است اقدامات مؤثری در راستای تأمین و توسعه فرهنگ دینی و گسترش اخلاقیات در جامعه باشد؟
این رفتار ها اثر معکوس داشته است. از این جهت متأسفیم که حادثه ای این چنین شرایط پرخسارتی را به کشور تحمیل کرده که هر روز هم خساراتش بر کشور بیشتر می شود.
فکر نمی کنید بیانیه حمایتی اخیر مجلس از نیروی انتظامی چنین انتظاری را برای آن ها ایجاد کرده که بدون توجه به عملکرد مثبت یا منفی، همواره باید مورد حمایت قرار بگیرند؟ به همین دلیل انتقادات شما و برخی نمایندگان این سوءتفاهم را برای آن ها به وجود آورده و باعث شکایت از شما شده است؟
ممکن است این تصور هم وجود داشته باشد. در مجلس شورای اسلامی بخش عمده ای از نمایندگان این موضوع و انتقادات را مطرح نمی کنند و این برای ما محل تعجب است. البته قبول داریم که از طرف دشمن مورد تهدید قرار گرفته ایم و باید نیروی انتظامی را حمایت کنیم و منکر آن نیستیم، اما چرا این احتمال در نظر گرفته نمی شود که ممکن است عملکرد نیروی انتظامی هم خسارت بار بوده باشد؟ چرا نمی پرسیم اصلا این شیوه ها نادرست بوده باشد؟ این موضوع را باید مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، اما همیشه این طرف قضیه را رها می کنیم و نادیده می گیریم. اساسا معتقدم گروه های مختلفی از رهگذر گشت ارشاد نان می خورند.
فکر می کنید چه گروه هایی از قبال وجود گشت ارشاد نفع می برند؟
دشمنان خارجی و سرویس های بیگانه و دستگاه عملیات روانی بیگانه از این رهگذر کلی مطلب به دست می آورد تا بتوانند از طریق آن وجهه جمهوری اسلامی ایران را مخدوش کنند. برخی گروه های سیاسی داخلی کشور هم از رهگذر گشت ارشاد نان می خورند؛ چرا که گشت ارشاد به نمادی برای جریان سیاسی اصولگرا تبدیل شده که وقتی به قدرت می رسد، این گشت ارشاد به حرکت در می آید و اظهار وجود می کند.
برای جریان اصلاح طلب هم این گشت ارشاد موضوعی است که به واسطه آن می تواند انتقاد کند و غر بزند. همین جریان اصلاح طلب ۱۰ سال پیش رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) را به مجس کشاند و مورد سؤال قرار داد که چرا با حضور گشت ارشاد مخالفت می کند و آن را تعطیل کرده است؟ می توانیم به جواب های دکتر احمدی نژاد در آن مجلس، به عنوان پاسخی که همین امروز هم شمولیت دارد، استناد کنیم.
جریان دیگری هم از این موضوع نان می خورد و بهره می برد. این همان جریانی است که فکر می کند می تواند سبک زندگی خودش را به همه ملت ایران تحمیل کند؛ بنابراین از گشت ارشاد برای اعمال سلطه و تحمیل سبک زندگی خودش به دیگران استفاده می کند.
یک جماعت چپاول گر دزد بیت المال هم از رهگذر گشت ارشاد نان می خورند؛ چرا که ذهن افکار عمومی از آن ها دور می شود و انگار نه انگار ۹۲ هزار میلیارد تومان از جیب ملت دزدیده شده است. گروه دیگری هم که از موضوع گشت ارشاد نفع می برند، همین نیروی انتظامی است.
ما در مقطعی از دولت دهم، زمانی که فساد در نیروی انتظامی برجسته شد و قرار بود به این فساد رسیدگی شود که مسئول وقت عکس ها و مدارکی از وضعیت های مستهجن زنان خیابانی تهیه کرده و به مراجع نشان داده بود و مدعی شد من می خواهم با این مسائل برخورد کنم، اما رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) مانع از این می شود. یعنی احساس کرده بود یک ناامنی شغلی و مسئولیتی برای او ایجاد شده است و به همین دلیل جلب حمایتی ایجاد کرده بود تا مانع از برکناری او شود.
اما وقتی پرونده بنیاد تعاون نیروی انتظامی بیرون آمد، مشخص شد چه کسانی چه فساد هایی داشته اند و چه اتفاقات فجیعی در بنیاد تعاون اتفاق افتاده است. اینجا هم نیروی انتظامی برای لاپوشانی برخی اشتباهات خودش از پوشش گشت ارشاد نفع می برد. در مأموریت های نیروی انتظامی هم همین طور است. البته منکر زحمات نیروی انتظامی نیستیم، اما در عین حال انتظارات قانونی از نیروی انتظامی وجود دارد. اگر به کلانتری نیروی انتظامی مراجعه کنید تا یک پرونده سرقت را به ثبت برسانید، باید اول اثبات کنید مال به سرقت رفته ارزشی بیشتر از ۲۰ میلیون تومان دارد؛ در غیر این صورت پرونده سرقت تشکیل نمی دهند.
اگر به فرض اینکه اثبات کردید مال به سرقت رفته ارزشی بیش از ۲۰ میلیون تومان دارد، باید اثبات کنید این مال به سرقت رفته برای شما بوده است و اسناد و مدارک مالکیت ارائه دهید. از طرفی دیگر برخی از افراد هستند که حکم جلب از کلاهبرداران و دزدان دارند، اما نیروی انتظامی اقدامی برای جلب و دستگیری آن ها انجام نمی دهد.
موضوعاتی از این دست که مربوط به مأموریت های نیروی انتظامی است و این اتفاقات هم به واسطه کسری هایی است که در سازمان نیروی انتظامی وجود دارد. البته قاطبه نیروی انتظامی زحمت می کشند، اما برای پاسخ به مطالبات مردم امکاناتی برای پیگیری ندارد؛ بنابراین اگر کسی بخواهد برای این رفتار و عملکرد به نیروی انتظامی انتقاد کند، تکلیف او برابر است با کسی که به گشت ارشاد تاخته است. به همین دلیل کسی جرئت نمی کند درباره این موضوع حرفی بزند و اگر چیزی بگوید در صف افرادی قرار می گیرد که با حجاب مخالف اند.
یعنی برای آن ها هزینه تراشی می شود؟
دقیقا همین طور است، برای آن ها هزینه تراشی می شود؛ بنابراین موضوع گشت ارشاد مستمسکی است برای بقای بعضی افراد، زیرا در این اوضاع و احوال حتی کسی نمی تواند تغییری در نیروی انتظامی ایجاد کنند؛ چون بار سیاسی دارد. پس گفته می شود باید تحمل کرد. کسانی هم از این شرایط برای ابقای مسئولیت خود بهره می برند. همه این مواردی که گفته شد از گشت ارشاد بهره می برند و از طرفی ۸۵ میلیون ایرانی از این بابت هزینه می پردازند. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ چرا باید در موضوعی که تجربه شده و می دانند راهکار پلیسی و انتظامی ندارد و مداوم هزینه تراشی می کند، اصرار به ادامه و استمرار آن دارند؟
نکته دیگر اینکه خانم مهسا امینی از مقابل متروی حقانی در کنار اقوام و خانواده و برادرش بوده که توسط گشت ارشاد بازداشت می شود. فرهنگ ما ایرانی ها این را نشان می دهد که در جمع خانوادگی امکان ندارد بی عفتی رخ دهد.
مثلا آن مادری که خودش را جلوی ون گشت ارشاد می اندازد و پلیس بی توجه به فریاد های او می خواهد حتی از روی او رد شود و این مادر فریاد می زند که دخترش مریض است و او را نبرید، چیز عجیبی است. آن ها این دختر را از مادرش گرفته اند و با خود می برند. یا حتی آن قهرمان بوکس که همراه با همسر و دختر کوچکش در پارک مشغول پیاده روی است. در این جمع خانوادگی اصلا نمی تواند بی عفتی اتفاق بیفتد، اما گشت ارشاد با آن ها درگیر می شود و در نهایت منجر به تیراندازی و استفاده از اسلحه علیه مردم می شود. این ها نشان می دهد نقص های اساسی در این باره وجود دارد.
نیروی انتظامی به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در این باره استناد می کند که آقای رئیسی تحت عنوان مصوبه عفاف و حجاب ابلاغ کرده است. اما آنجا وظیفه ای که برای نیروی انتظامی مقرر شده پایش است. پایش و پاییدن چنین سازوکاری که الان از نیروی انتظامی مشاهده می کنیم، نیست و رفتارشان چنین مفهومی ندارد. پایش یعنی مراقبت کردن و گزارش دادن.
برای حرف آخر اگر نکته ای دارید، بفرمایید.
حرف من حرف مردم است. قصد گزندگی در کلام و تخریب پلیس را ندارم؛ من خودم فرمانده پلیس بوده ام. اما این بحث کارشناسی است و هرگز گشت ارشاد نتوانسته امکانی برای توسعه فرهنگ اسلامی در کشور ایجاد کند. وقتی هزینه-فایده می کنیم، حتی ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم حاضر نیست مسئولیت این کار ها را بر عهده بگیرد؛ پس بهتر است دست از اصرار و لجاجت در این باره برداریم.