به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از پایگاه خبری نشان، شقایق دهقان با انتشار این عکس نوشت: تابستان فصل توت تکانی بود مادربزرگ پارچه بزرگ سفیدی می آورد، بابا از درخت بالا میرفت ،درخت را میتکاند، ما به همراه عموزاده و عمه زاده ها سر چادر بزرگ سفید را میگرفتیم زیر درخت و با جیغ و خنده از ترس توت ها چادر را روی سرمان میکشیدیم، بابا هر بار سر پایین آمدن از درخت سربه سر مادربزرگ میگذاشت ؛ مادر دارم می افتم مادربزرگ هر بار باور میکرد میدوید زیر درخت دست های لاغر استخوانیش را به سمت بابا میگرفت ؛ مهرداد جان نترس من این جام میخواست بابا را در بغل بگیرد که درشت هیکل بود با موهای جوگندمی مادربزرگ پرکشیده است ،بابا قبل از او ، دل و دماغ توت تکانی هم بعد از آن ها رفت درخت توت پیر تنها که میوه هایت درشت و سفید و بی زبان روی خاک می افتند آیا هنوز ما و خنده هایمان را به یاد داری؟
5 سال پیش
5 سال پیش
5 سال پیش