سلیمان (به عبری: שְׁלֹמֹה) یا یدیدیاه (به عبری: יְדִידְיָהּ) بر اساس روایت تنخ حدوداً بین سال های ۹۷۰ تا ۹۳۱ قبل از میلاد نزدیک به ۴۰ سال بر سلطنت متحده اسرائیل پادشاهی کرد. او که پسر و جانشین داوود بود، بعد از مرگش سلطنت متحده به دو بخش پادشاهی یهودا و پادشاهی شمالی اسرائیل تقسیم شد که سیاست های خشن سلیمان نقش زیادی در این اتفاق داشت. به گفته تنخ، بعد از زنای داوود با بث شبع و حامله شدن او، داوود شوهر بث شبع را در توطئه ای به قتل رساند و یهوه برای مجازات، فرزند داوود و بث شبع را کشت. در ادامه، سلیمان که دومین فرزند داوود از بث شبع بود، به عنوان نشانه برقراری صلح میان داوود و یهوه متولد شد؛ با این حال برخی تاریخ پژوهان وجود رابطه پدر پسری میان داوود و سلیمان را ساختگی می دانند. داوود نوزاد را سلیمان نامید که احتمالاً نامی مرتبط با شلیم یا شلمان، دو خدای کنعانی، است و بر اساس فرضیه دیگر می تواند به معنای «جایگزین» باشد. در زمان پیری داوود، بث شبع با همکاری ناتان نبی، داوود را فریب دادند و او پذیرفت به جای آدونیا که وارث برحقش بود، سلیمان را جانشین خود کند. داوود و سلیمان چند سال مشترکاً حکومت کردند و بعد از مرگ داوود، سلیمان رقبا و دشمنان خود از جمله آدونیا را قتل عام کرد. نویسندگان تنخ عهد سلطنت سلیمان را دوره طلایی اسرائیل نمایانده اند و حدود دولت او را با هدف بالا بردن جایگاه سلیمان تا مرتبه حکام آشوری، بابلی و ایرانی، بسیار بیشتر از آنچه در واقعیت بوده توصیف کرده اند. سلیمان در دوره حکومتش با دولت های اطراف روابط سیاسی و تجاری دوستانه ای برقرار کرد و با همکاری با پادشاه صور توانست تجارت خود را گسترش دهد که یکی از نمودهای آن، سفر هیئتی تجاری از عربستان به اسرائیل بوده که در قالب دیدار سلیمان و «ملکه سبا» افسانه های زیادی دربارهٔ آن وجود آمده است. سلیمان بناهای زیادی در اسرائیل ساخت، از جمله قصری بزرگ در اورشلیم و معبدی در کنار آن. با این حال، از آنجا که دولت او منابع کافی برای این ساخت و سازها را نداشت، در آخر مجبور شد ۲۰ روستا از قلمروی خود را به صور ببخشد. او همچنین مالیات سنگینی برای اسباط اسرائیل وضع کرد و بر خلاف داوود که تنها بر مردم کنعانی قلمروی خود کار اجباری تحمیل کرده بود، اسرائیلیان را هم به بیگاری گرفت. این سیاست های خشن سلیمان، از دلایل اصلی شورش اسباط شمالی به رهبری یربعام بوده اند. سلیمان برای حفظ مرزهای قلمروی خود، با دولت های اطراف متحد شد و برای تحکیم این اتحادها، با زنان زیادی از ممالک همسایه ازدواج کرد. به گفته تنخ، این زنان باعث شدند سلیمان از یهوه روی گردان شود و شروع به پرستش خدایان آن ها کند و به همین دلیل، یهوه تصمیم گرفت اسباط شمالی را از سلطه خاندان داوود خارج کند و به یربعام بدهد. در واقعیت، سلیمان و اسرائیلیان معاصر او هیچ گاه یکتاپرست نبوده اند و در کنار یهوه خدایان دیگری را هم می پرستیدند و اساساً سرگذشت سلیمان یکی از مدارکی است که نشان می دهد یهودیان تا قبل از دوره تبعید به بابل، هنوز با یکتاپرستی آشنا نشده بودند. سلیمان شورش یربعام را سرکوب کرد و مدتی بعد مرد. بعد از مرگ سلیمان، اسباط شمالی یربعام را پادشاه خود اعلام کردند اما رحبعام، پسر و جانشین سلیمان، حکومت خاندان داوود بر ۲ سبط یهودا و بنیامین را حفظ کرد که به پادشاهی یهودا معروف شد.
نام حضرت سلیمان
در کتاب اول تواریخ این توضیح وجود دارد که او «سلیمان» (שְׁלֹמֹה، شلومو) نامیده شد زیرا یهوه در عهد پادشاهی اش به اسرائیل صلح (شالوم) خواهد بخشید؛ این وجه تسمیه صحیح نیست. به گفته ارنست اکسل کناوف و بسیاری دیگر از محققان، نام سلیمان با شلیم، یکی از خدایان کنعانی که احتمالاً خدای حافظ اورشلیم بوده، مرتبط است. مطابق فرضیه ای دیگر، نام سلیمان با شلمان، یکی از خدایان عرب و کنعانی، در ارتباط است. از سوی دیگر، افرادی چون تومو ایشیدا عقیده دارند سلیمان در لغت به معنای «جایگزین» (جایگزین فرزند از دست رفته، اشاره به فرزند اول داوود از بث شبع که توسط یهوه به عنوان مجازات قتل اوریای حتی کشته شد) است. به گفته روایت، نام سلیمان را داوود بر روی نوزاد گذاشت اما یهوه به ناتان گفت او را یدیدِیاه بنامند. یدیدیاه به معنای «عزیز یهوه» است. به نظر می رسد هدف از به کار بردن این نام، نشان دادن آن است که سلیمان توسط یهوه به پادشاهی انتخاب شده است. یدیدیاه مشابه «عزیز خدایان بزرگ» (migir il ni rabûti)، یکی از عناوین سلطنتی بین النهرینی، است.
وارث شدن سلیمان از داوود
وقتی داوود به کهنسالی رسید همسری به نام ابیشاگ گرفت که بسیار زیبا بود؛ ولیکن داوود دچار فراموشی شده بود و او را نمی شناخت. در این زمان ادونیا پسر داوود که بعد از مرگ برادرانش امنون و ابسالوم به نظر وارث تخت داوود میامد خود را شاه اسرائیل خواند؛ ولیکن بث شبع مادر سلیمان و همسر داوود به همراه ناتان پیامبر اسرائیل داوود را قانع کردند که سلیمان را وارث خود بخواند. ادونیا فرار کرد و در قربانگاه پنهان شد. او توسط سلیمان مورد بخشش قرار گرفت به شرطی که خود را فرد ارزشمندی نشان دهد. ادونیا درخواست کرد که با ابیشاگ ازدواج کند ولیکن سلیمان این کار را منع کرد با اینکه بث شبع در طرف ادونیا بود. سلیمان به این دلیل اینکار را منع کرد که می دانست دلیل شورش ادونیا تصرف حرم داوود و همسران او بوده است.
ساخت و سازهای حضرت سلیمان
سلیمان بخش مهمی از درآمدهای خود را صرف ساخت بناهایی کرد که منابع کافی برای انجام آن ها نداشت. علی رغم بیزاری مردمش، او آن ها را به کار اجباری مجبور کرد تا منابع لازم را فراهم کند اما باز هم پیداست که موفق نشده است زیرا بعد از ۲۰ سال مجبور شد بخش هایی از مملکت خود را به دولت صور ببخشد. این ساخت و سازها دو دسته بودند؛ سازه های دفاعی و ارگ بزرگ اورشلیم (شامل قصر سلطنتی و معبد). بنا به روایت کتاب مقدس، سلیمان ۱٬۴۰۰ ارابه و ۱۲٬۰۰۰ سوار داشت. این نیروها در اورشلیم، حاصور و دیگر نقاط مهم اسرائیل مستقر بودند. یافته های باستان شناسی ساخت سازه های دفاعی همسان در حاصور، مجدو و جازر را گواهی می دهند با این حال باستان شناسان دربارهٔ اینکه این یافته ها مربوط به دوره سلیمان یا ادوار متاخر بعدی هستند، اختلاف نظر دارند. بخش مهم تر ساخت و سازهای سلیمان، ارگ بزرگ اورشلیم بود که از دو بنای بزرگ قصر و معبد تشکیل شده بود. کتاب مقدس ساخت معبد در کوه صهیون را به تفضیل و ساخت قصر را با جزئیات کمتری روایت کرده اما از ابعادی که در کتاب برای این دو بنا ذکر شده، مشخص است که بنای اصلی در واقع قصر سلطنتی بوده و معبد سازه ای الحاقی به آن. با این حال، معبد سلیمان یک عبادتگاه شخصی سلطنتی نبوده و همان طور که در تنخ تأکید و توسط یافته های باستان شناسی تأیید شده، نقش معبد پادشاهی اسرائیل را داشته است. ساخت ارگ اورشلیم ۲۰ سال طول کشید؛ ۷ سال برای معبد و ۱۳ سال برای قصر. سلیمان معبد و قصر را به تقلید از معابد فنیقی و کنعانی پایان هزاره دوم قبل از میلاد ساخت. تنخ نیز به حضور معماران و صنعتگران فنیقی در پروسه ساخت معبد سلیمان اشاره کرده است.
ارتباط حضرت سلیمان با ملکه سبا
قصه های زيادي در خصوص سلیمان و ملکه سبا وجود دارد. بر مبنای نوشتارهای یهودی سلیمان به تمامی موجودات زنده جهان مسلط شده بود اما روزی متوجه شد که هدهد در پیش وی حاضر نشده است. وی به دنبال هدهد می فرستند و هدهد به وی می گوید که به دنبال سرزمین جدیدی رفته بوده است. هدهد به سرزمینی در شرق رفته بوده است که بسیار ثروتمند بوده و رییس آن ملکه سبا بوده است. سلیمان هدهد را به پیش ملکه سبا می فرستد تا وی را به دربار خویش دعوت کند.
ملکه بهمراه هدایای زيادي از طلا، ادویه و سنگ های قیمتی به پیش حضرت سلیمان (ع) رفت؛ و سلیمان به او هر آنچه او می خواست عنایت کرد و او با خشنودی از نزد سلیمان بازگشت.
همسران سلیمان نبی (ع)
بر اساس کتاب آسمانی تورات، سلیمان دارای 800همسر و300 کنیز بود. بسیاری از همسران او غیر بومی بودند و یکی از آنان دختر فرعون مصر بود. تنها همسر سلیمان که از او با نام نامبرده شده است نماه است که مادر جانشین سلیمان رهبعام شد.
مبارزه حضرت سلیمان با بت پرستی و مرگ
بعد از به پایان رسیدن ساخت و سازها، سلیمان دوباره به جبعون رفت. این مرتبه، یهوه به او توصیه کرد که اگر مانند پدرش سلطنت و از قوانین موسی پیروی کند، حکومت سلسله او را تا ابد بر اسرائیل حفظ خواهد کرد؛ اگر از او اطاعت نکند و خدایان دیگر را پرستش کند، «این خانه (معبد) را از جلوی چشمان خویش دور خواهم کرد.» کاملاً واضح است که این آیات متاخر هستند و در واقع نقش پیشگویی تخریب معبد سلیمان و تبعید به بابل را دارند. در ادامه گفته شده که او در سال های پایانی زندگی از یهوه روی برگرداند؛ نویسندگان زنان بسیار او را مسبب این مسئله دانسته اند زیرا زنان او از مللی بودند که «یهوه مردم اسرائیل را از ازدواج با ایشان منع کرده بود چون بدون شک باعث می شوند به خدایانشان متمایل شوید. سلیمان شیفته این زنان بود. او ۷۰۰ زن ۳۰۰ کنیز داشت. زنانش دل او را [از یهوه] برگردانیدند.» او برای این خدایان معابد بسیاری ساخت که رقیب معبد اورشلیم بودند. نویسندگان کتب تواریخ و پادشاهان کمبود منابع مالی و نارضایتی مردم از سلیمان را نادیده گرفته اند و روی گردانی او از یهوه را مسبب تجزیه پادشاهی متحد اسرائیل دانسته اند. شورش یربعام که اخیای نبی از او طرفداری می کرد در همین نقطه روایت شده است. اخیا گفت یهوه تصمیم دارد یربعام را بر تمام اسرائیل غیر از یهودا و بنیامین مسلط کند اما به خاطر داوود آن مناطق را در دست سلیمان و جانشینانش خارج نخواهد کرد. سلیمان شورش یربعام را سرکوب کرد و او به مصر گریخت. سلیمان مدتی بعد مرد و در اورشلیم دفن شد. این بخش به روشنی نشان می دهد که سلیمان و اسرائیلیان معاصر او چندخدا بوده اند و یکتاپرستی هنوز میان آنان ظهور نکرده بود. خدایانی که سلیمان در این قسمت (باب ۱۱ کتاب اول پادشاهان) می پرستد، تا قرن ها بعد در اورشلیم پابرجا بوده اند و در باب ۲۳ کتاب دوم پادشاهان به آن ها اشاره شده است.