متن آهنگ لالایی از علی زند وکیلی
لالا کن دختر زیبایِ شبنم لالا کن رویِ زانویِ شقایق بخواب تا رنگِ بی مهری نبینی تو بیداریِ که تلخه حقایق تو مثلِ التماس من میمونیـــــ که یک شب روی شونه هاش چکیدم سرم گرمِ نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچِش رو ندیدم حالا من موندم و یه کُنجِ خلوت که از سقفش غریبی چِکه کرده تلاطم های امواجِ جدایی زده کاشونمو صد تَکه کرده دلم میخواست پس از اون خوابِ شیریـــــن دیگه چشمم به دنیا وا نمیشد میونِ قلب مَتروکم ، نشونی دیگه از خاطره پیدا نمیشد صدام غمگینِ از بس گریه کردم ازم هیچ اسم و هیچ آوازه ای نیست نمیپرسه کسی هِی در چه حالی خبر از آشِنای تازه ای نیست به پروانه صفت ها گفته بودم که شمعَم میلِ خاموشیِ من نیست پرنده رو درختم آشیون کن حالا وقت فراموشیِ من نیست تو مثلِ التماس من میمونیـــــ که یک شب روی شونه هاش چکیدم سرم گرمِ نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچِش رو ندیدم …
3 سال پیش