در صورتی که زن و مردی با هم ازدواج کنند ، می توانند در ضمن عقد خودشان شروطی را تحت عنوان شروط ضمن عقد نکاح درج کنند و با امضا به آن متعهد گردند که این شروط نمی توانند جزء شروط باطل و مبطل عقد نکاح باشند ؛ بلکه باید به صورت صحیح و درست درج شوند . بر اساس قانون مدنی انواع شروط صحیحی که می توان ضمن عقد نکاح درج کرد عبارتند از شرط فعل در ازدواج ، شرط نتیجه در عقد نکاح و هچنین شرط صفت در ازدواج . با این حال گاهی پس از عقد نکاح معلوم می گردد که صفتی که ضمن عقد نکاح شرط شده است ، صحیح نبوده که این مسئله تحت عنوان تخلف از شرط صفت نام می گیرد و پیامدهایی را برای متخلف از شرط صفت به همراه خواهد داشت و حقوقی را برای مشروط له ایجاد می کند .
خيار تخلف از شرط مطابق با ماده 234 قانون مدني:
شرط بر سه قسم است: 1- شرط صفت 2- شرط نتيجه 3- شرط فعل اثباتا يا نفيا.شرط صفت عبارت است از شرط راجعه به کيفيت يا کميت مورد معامله. شرط نتيجه آن است که تحقق امري در خارج، شرط شود. و شرط فعل آن است که اقدام به فعلي بر يکي از متعاملين يا بر شخص خارجي شرط شود. بنابراين طبق اين ماده وقتي طرفين قرارداد شروطي را ضمن عقد بيان مي کنند، اگر از تعهدي که در قرارداد ذکر کرده اند تخلف کنند و تعهد خود را بر شرطي که در عقد بيان کردند، زير پا گذاشتند، خيار تخلف از شرط را براي شخصي که شرط به نفع او شده است را باعث مي شود. يعني خيار تخلف از شرط حق فسخي است که ناشي از شرط و تراضي اراده است.منظور از تخلف از شرط صفت، صفات و اوصافي است که جنبه فرعي و غير جوهري دارند، به قول مشهور فقها، تخلف از شروط اساسي و جوهري موجب بطلان عقد مي شود، نه شروط فرعي. در مورد نتيجه و حکم تخلف از شرط فعل مي توانيم بگوييم که قول مشهور فقها در مورد تخلف از شرط فعل آن است که در صورت تخلف و امتناع مشروط عليه از وفاي به شرط، مشروط له حق دارد اجبار او را به انجام شرط بخواهد و در صورت تعذر اجبار مشروطه عليه، مشروط له حق فسخ عقد اصلي را پيداخواهد کرد.
تدلیس چیست؟
تدلیس عبارت از عملیاتی است که زن یا مرد یا شخص ثالثی انجام داده و موجب فریب در ازدواج شود که طبق قانون جرم محسوب شده و فریب دهنده به مجازات خواهد رسید.همانطور که می دانید عقد نکاح دائم یا به وسیله طلاق و یا فسخ نکاح منحل می گردد. گاهی یکی از طرفین بیماری داشته که در زمان عقد آن را مخفی داشته و یا وجود صفتی که مورد نظر طرف مقابل بوده در خود وانمود می نماید خواه این مانور به صورت عمل باشد خواه به صورت نوشته یا لفظ، نظیر ارائه گواهی جعلی صحت مزاج کهدر اینصورت حق فسخ برای طرف فریب خورده می آورد و آثار و پیامدهای حقوقی ویژه ای دارد که با عنوان « تخلف از شرط صفت» در قانون مدنی مطرح است.
مثال:به فرض براي مردي وجود بكارت، از خصوصيات مهم همسر آينده اش باشد و با اين تصور كه دختر باكره است و تمامي شواهد و قراين نيز دال بر آن است، به خواستگاري همسر آينده اش برود و ازدواج صورت گيرد. اما پس از ازدواج متوجه شود همسرش باكره نبوده، اين امر در حالي است كه زن هيچ گونه عملي براي فريب دادن مرد انجام نداده و در واقع تصور مرد نادرست بوده و وضعي كه به زعم وي مبناي عقد قرار گرفته، در همسرش وجود نداشته است. بنابراين تفاوت اين دوخيار تدليس و تخلف از شرط صفت، در مساله فريب كاري است.اما در عمل مبناي هر دو، وصفي است كه مبناي توافق (عملي يا ضمني) طرفين بوده كه در طرف ديگر موجود نيست. يكي به دليل سوءبرداشت است و ديگري به دليل فريبكاري و در نهايت هر دو اين صورت ها امكان فسخ را براي طرف ديگر فراهم مي آورند.(ماده 1128 قانون مدنی)
ماده 1128 قانون مدنی: هرگاه در یکی از طرفین (عقد ازدواج) صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متباینا بر آن واقع شده باشد.
اركان تدليس :
درصورتی تدليس تحقق می يابد كه دارای دو عنصر باشد: مادی و معنوی
۱-عنصر مادی : بايد عملياتی انجام شود كه عيبی را بپوشاند يا وجود صفتی را كه مورد نظر طرف عقد است در ديگری وانمود كند خواه به وسيله نوشته يا لفظ باشد ( مانند توصيف دروغ ) يا انجام كارهای خدعه آميز (مانند ارائه گواهی جعلی بر صحت فراج)
تشخيص عملياتی كه تدليس به شمار می رود با عرف است. اخلاق هر دروغ و تصنعی را نكوهش می كند ، ولي در حقوق پارهای از دروغ ها به حكم عرف جزء موارد فسخ نكاح قرار نمی گيرند. برای مثال توصيف نجابت و خانه داری يا زیبايی زن در بيشتر وصلت ها مبالغه آميز است.
۲- عنصرمعنوی : اعمالی كه انجام می شود بايد ارادی و به عمد باشد و به قصد فريب طرف انجام گردد، در اين باره قانون مدنی حكمی ندارد ولی بديهی است كه مفهوم فريب دادن جز به عمد تحقيق نمی يابد.
مواردی كه فريب در ازدواج محسوب شده و باعث ايجاد حق فسخ ميشود:
اگر هر يك عيوب ذيل حين عقد در مرد بوده و زن از آن بی خبر بوده است:
1 - جنون ( ديوانگی) 2 - خصاء ( بيماری جنسی)3 - عنن به شرط اينكه ولو يكبار عمل زناشويی را انجام نداده باشد. 4 - مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه اي كه قادر به عمل زناشويی نباشد.
اگر هر يك از عيوب ذيل حين عقد در زن بوده ولی مرد از آن بی خبر بوده است:
1 - جنون( ديوانگی)2 - قرن ( بيماری جنسی) 3- جذام ( بيماری پوستی) 4- برص( بيماری پوستی) 5 - افضاء ( بيماری جنسی) 6 - زمين گيری7 - نابينائی از هر دو چشم
ضمانت اجرای کیفری فریب در ازدواج:
علاوه بر ضمانت اجرای مدنی تدلیس در ازدواج ، قانونگذار در این زمینه ضمانت اجرای کیفری نیز مقرر کرده است و ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی در این زمینه می گوید: چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی تمکن مالی موقعیت اجتماعی شغل و سمت خاص تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از ۶ ماه تا دو سال محکوم می شود.
چگونگی طرح دعوای تدلیس در دادگاه:
طبق قانون دادخواست تدلیس در ازدواج باید به دادگاه خانواده هر شهرستان ارائه شود. در مورد فسخ ازدواج به دو صورت می توان طرح دعوا کرد:
- به محض اطلاع از مواردی که موجب فسخ ازدواج می شوند، شخص فریب خورده عقد را فسخ کند و با اظهارنامه مراتب را به طرف مقابل اطلاع دهد. در ادامه با تقدیم دادخواست به دادگاه، درخواست حکم دادگاه مبنی بر تایید فسخ را درخواست کند. در این شرایط از تاریخی که شخص ذی نفع اظهارنامه را ارسال کرده عقد فسخ شده محسوب می شود. در این حالت رای دادگاه صرفا نشان دهنده این امر است که اعمال حق فسخ در تاریخ مذکور به درستی انجام شده است.
- بدون فسخ عقد یا تقدیم دادخواست به دادگاه با برشماری مواردی که موجب فسخ ازدواج شده است، صدور حکم بر فسخ عقد را درخواست کند. در این صورت زمانی عقد فسخ می شود که رای دادگاه برای فسخ صادر و فسخ قطعی شود؛ اما تا این زمان عقد معتبر و تاثیرگذار و حقوق و تکالیف زن و شوهر نسبت به هم پایدار است. باید به این نکته توجه داشت که می توان ضمن دادخواست به تایید فسخ، صدور حکم بر اموری مانند استرداد جهیزیه و … را مطالبه کرد.
در صورت فسخ، زن استحقاق دریافت مهریه و هزینه های زندگی را دارد؟
هر گاه در عقد نکاح قبل از نزدیکی، عقد به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن (عیب ناباروری از جانب مرد) باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است. البته در موردیکه فسخ بعد از نزدیکی انجام شود، استحقاق زن در مطالبه مهر منتفی نمی باشد. اما در مورد نفقه تا زمانی که نکاح فسخ نشده، مرد هم چنان مکلف به پرداخت نفقه می باشد.
نقش دفترداران در کاهش تدلیس:
نکاح یک قرارداد رضایی است و وقوع آن منوط به هیچ گونه تشریفاتی نیست؛ بنابراین ممکن است نکاح بدون تنظیم سند رسمی واقع شود. با وجود این، قانونگذار برای آنکه اثبات نکاح در صورت بروز اختلاف به آسانی امکان پذیر باشد ثبت نکاح در دفتر رسمی ازدواج را لازم شمرده است و ماده 1 قانون ازدواج مصوب 1316 برای عدم ثبت ازدواج مجازات کیفری حبس از یک تا 6 ماه راه مقرر داشته بود.گرچه مجازات متعاقدین و عاقد در عقد اردواج غیر رسمی مذکور در ماده 1 قانون ازدواج و در ازدواج مجدد مذکور در ماده 17 قانون حمایت خانواده شرعی نیست؛ از نظر قانونی ضرورت دارد عاقد همه اسناد و مدارک مربوط به ازدواج را تطبیق و ملاحظه کند. آنگاه نسبت به ثبت آن اقدام نماید و چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع کند به مجازات حبس تعزیری تا یک سال محکوم می شود.