به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، ترس های طبیعی بصورت غریزی از بدو تولد در انسان وجود دارد. کودکان معمولاً در سنین مختلف با ترس هایی چون: ترس از حيوانات، ترس از تاريکی، ترس از غريبه ها و… مواجه می شوند. گاه والدین واقعاً نمی دانند که چه رفتاری بايد در مقابل اين ترس ها داشته باشند. خيلی از آنها تلاش می کنند به کودک خود نشان دهند که ترس او موردی ندارد و هيچ جای ترس وجود ندارد. اما گويا هر چه بيشتر تلاش می کنند، کودکشان در ترس خود مصمم تر می شود.
در برخورد با چنين ترس هايی والدين در اولين گام بايد دلايل آن را مشخص کنند.
برخی از اين ترس ها طبيعی بوده و لازم نيست والدين حساسيت زيادی در مورد آنها نشان دهند. برخی دیگر از ترس ها حالتی غیرطبیعی به خود می گیرند و بنا به دلايلی رخ می دهند که لازم است رفعشان مورد توجه قرار گيرد.
البته گاهی منشاء ترس کودک در خانواده است. ممکن است کودک ترس از يک مسأله خاص را در محيط خانواده ياد گرفته باشد. مثلاً مادری که از عنکبوت می ترسد، اين ترس خود را به کودک منتقل می کند.
در حقیقت این نوع ترس بر اساس فرآيند يادگيری صورت می گیرد. چراکه والدين در بیشتر رفتارها الگو و سرمشق کودک هستند
ترس های متداول و طبیعی کودکان از نوزادی تا نوجوانی
چیزهایی که کودکان از آن می ترسند تغیراتی است که هنگام رشدشان صورت می گیرد. بعضی از این ترس ها در سنین خاص متداول و طبیعی هستند.
ترس در نوزادان:
نوزادان نسبت به غریبه ها حس اضطراب دارند. وقتی بچه ها حدود ۸ تا ۹ ماهه هستند، می توانند صورت های افرادی که می شناسند را تشخیص دهند. به همین دلیل است که دیدن چهره های جدید برایشان ترسناک است حتی یک فامیل یا پرستار جدید. ممکن است گریه کنند یا به والدینشان بچسبند تا احساس آرامش کنند.
ترس در کودکان زیر دو سال:
کودکان نوپا احساس اضطراب جدایی دارند. گاهی اوقات بین ۱۰ ماهگی تا ۲ سالگی، خیلی از کودکان نوپا ترس از جدایی والدین دارند. آن ها نمی خواهند که والدینشان هنگام خوابیدن یا مهدکودک ترکشان کند. شاید گریه کنند، به والدین بچسبند، یا سعی کنند نزدیک والدینشان بمانند.
ترس در کودکان ۴ تا ۶ سال:
بچه های کوچک از چیزهای “وانمودی” می ترسند. کودکان در سن ۴ تا ۶ سال می توانند چیزی را تصور یا وانمود کنند. اما نمی توانند همیشه بگویند چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست. آن ها از چیزهایی که ممکن است زیر تخت یا کمدشان باشد می ترسند. خیلی هایشان از تاریکی و زمان خواب می ترسند. بعضی ها از رویاهای ترسناک می ترسند. بچه های کوچک ممکن است از صداهای بلند، همانند رعد و برق و آتش بازی نیز بترسند.
ترس در کودکان برزگ تر از ۷ سال:
بچه های کمی بزرگتر از خطرهای واقعی زندگی می ترسند. وقتی بچه ها ۷ ساله و یا کمی بزرگتر می شوند هیولاهای زیر تخت نمی توانند دیگر آن ها را بترسانند چون آن ها می دانند که این چیزها واقعی نیست. در این سن، بعضی از بچه ها شروع به ترسیدن از چیزهایی می کنند که ممکن است در زندگی واقعی پیش بیاید.
ممکن است از “بچه های بد” بترسند. شاید احساس ترس در مورد وقایع طبیعی که در موردش شنیده اند داشته باشند. شاید از این بترسند که آسیب ببینند یا شخصی که دوست دارند بمیرد. بچه مدرسه ای ها در مورد تکالیف مدرسه، نمره و پذیرفته شدن توسط دوستانشان اضطراب دارند.
ترس در نوجوانان:
نوجوانان ممکن است ترس های اجتماعی داشته باشند. این بچه ها در مورد اینکه چطور به نظر می آیند و آیا خوب هستند اضطراب دارند. آن ها ممکن است زمان هایی اضطراب داشته باشند که بخواهند در کلاس گزارش ارائه دهند، یا به یک مدرسه جدید بروند یا یک امتحان خیلی مهم داشته باشند یا بخواهند برای تیم بزرگ بازی کنند.
وقتی بچه ام می ترسد چطور می توانم به او کمک کنم؟
وقتی بچه شما می ترسد می توانید با انجام این کارها به او کمک کنید:
• با گفتن جمله ای مثل” همه چیز عالی است و تو در امانی و من اینجا هستم” خیال نوزاد، کودک نوپا و کوچولوی خود را راحت کنید. بگذارید کودکتان بداند که شما کنارش هستید تا از او محافظت کنید. او را در آغوش بگیرید و با او به آرامی حرف بزنید تا کمک کنید احساس امنیت کند.
• وقتی بچه شما بزرگ می شود، با او حرف بزنید و به او گوش دهید. آرام و با حوصله باشید. به او کمک کنید تا احساساتش را به زبان بیاورد و کمکش کنید چیزهای جدید امتحان کند.
• به نوزاد خود کمک کنید کنار فرد جدیدی باشد در حالیکه شما هم کنارش هستید و به او حس امنیت می دهید. به زودی آن شخص جدید دیگر همانند غریبه برایش نخواهد بود.
• بگذارید کودک نوپای شما برای زمان کوتاهی جدا از شما باشد. وقتی لازم است که از او جدا شوید به او بگویید که بر می گردید و او را درآغوش بگیرید و به او لبخند بزنید بعد بروید. بگذارید کودک شما یاد بگیرد که شما همیشه خواهید برگشت.
• برای بچه های کوچکتان که از تاریکی می ترسد، یک روند خواب خوب داشته باشید. برایش کتاب یا آواز بخوانید. بگذارید احساس عشق و امنیت داشته باشد.
• به کودکان خود کمک کنید تا به آرامی با ترس های متداول و طبیعی اش روبرو شود. برای مثال، با همدیگر زیر تخت را چک کنید تا ببینید هیچ هیولایی آنجا نیست. زمانی که کنارش هستید تا از او حمایت کنید بگذارید خودش ببیند که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. کمکش کنید تا شجاع باشد.
• تصاویر، فیلم ها و نمایش های ترسناکی که کودک می بیند را محدود کنید. این ها باعث ترس او می شود.
• به کودکان و نوجوانان کمک کنید خودشان را برای چالش ها آماده کنند چیزهایی مثل امتحانات یا نمرات کلاسی. بگذارید بدانند که شما بهشان اعتماد دارید.
آیا ترس کودک من طبیعی است یا لازم است کمک بیشتری بگیرم؟
بیشتر کودکان با حمایت های خوب والدینشان با ترس های متداول و طبیعی کنار می آیند. وقتی که بزرگتر می شوند، بر ترس های که در سنین کمتر داشتند غلبه می کنند.
بعضی از بچه ها زمان های سختی دارند و نیاز به کمک بیشتری دارند. اگر ترس ها خیلی شدید باشد و یا باعث شود کودک از انجام کارهای نرمالش باز بماند می تواند نشانه ای از اختلال اضطرابی در او باشد.
در صورتی که ترس های کودکتان به شکل زیر باشد با پزشک صحبت کنید:
• بسیار شدید باشد یا بیشتر از حد نرمال در سن او باشد
• باعث شود بچه شما بسیار غمگین شود یا اوقات تلخی کند
• بچه ی شما را از انجام کارهایی دور کند مثل رفتن به مدرسه، تنهایی خوابیدن و یا جدا شدن از شما
• باعث پیدایش علائم فیزیکی شود(همانند دل درد، سردرد یا افزایش ضربان قلب) یا اینکه احساس تنگی نفس، گیجی یا بیماری کند.
یانه عواقب کار خود را دریافت کنند. سعی نکنید آن ها را پناه دهید وگرنه هیچ وقت از این تجربه درسی یاد نخواهند گرفت.