لطیفه های قدیمی ولی شیرین/ داستان خنده دار ملانصرالدین و صابون مخصوص همسرش

  یکشنبه، 26 اسفند 1403
لطیفه های قدیمی ولی شیرین/ داستان خنده دار ملانصرالدین و صابون مخصوص همسرش
ساعدنیوز: با داستان کوتاه ولی خنده دار ملانصرالدین و صابون خاص زنش، همراه ما باشید.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز، روزی زن ملا رخت می شست که ناگهان کلاغی صابون را برداشت و بالای درختی برد. ملا را صدا زد و گفت:بیا کلاغ صابون را برد. ملا با بی اعتنایی گفت: می بینی که لباس بچه کلاغ از ما سیاه تر است، پس احتیاج او به صابون بیشتر است.

البته همانطور که شنیدید این لطیفه کوتاه در ویدیو بال و پر بیشتری داده شده تا جذابتر و شنیدنی تر بوده لبخند را بر لبان مخاطبان عزیز بنشاند.

منبع ویدیو: یوتیوب چهل گیس


برای خواندن و شنیدن داستان و شعرهای بیشتر اینجا کلیک کنید.

1 دیدگاه


  دیدگاه ها
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر