به گزارش سرویس فرهنگ و هنر ساعد نیوز، خواجه شمسالدین محمد شیرازی متخلص به «حافظ»، غزلسرای بزرگ و از خداوندان شعر و ادب پارسی است. وی حدود سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد. علوم و فنون را در محفل درس استادان زمان فراگرفت و در علوم ادبی عصر پایهای رفیع یافت. خاصه در علوم فقهی و الهی تأمل بسیار کرد و قرآن را با چهارده روایت مختلف از بر داشت. گوته دانشمند بزرگ و شاعر و سخنور مشهور آلمانی دیوان شرقی خود را به نام او و با کسب الهام از افکار وی تدوین کرد. دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال 792 هجری قمری در شیراز درگذشت. آرامگاه او در حافظیهٔ شیراز زیارتگاه صاحبنظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است.
به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
تو را در این سخن انکار کار ما نرسد
هیچ کسی از لحاظ زیبایی چهره، اخلاق نیکو و وفاداری به پای محبوب من نمیرسد. تو نیز توانایی این را نداری که این حرف مرا انکار کنی.
✦✦✦✦
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمدهاند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
هرچند زیبارویان به جلوه گری پرداخته اند، اما هیچ کس در زیبایی و بانمک بودن به یار ما نخواهد رسید.
✦✦✦✦
به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یک جهت حق گزار ما نرسد
به حق همصحبتی قدیمی قسم میخورم که هیچ محرم اسراری در رازنگهدار بودن به پای یار یکدل و حقگزار ما نخواهد رسید.
✦✦✦✦
هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد
قلم آفرینش هزاران تصویر و شکل رسم میکند، اما حتی یکی از آنها نیز به اندازه نقش نگار ما یعنی زیبایی چهره محبوب دلپذیر و دلربا نیست.
✦✦✦✦
هزار نقد به بازار کائنات آرند
یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد
هزاران سکه خالص در بازار هستی عرضه میکنند، اما هیچ یک به سکه محبوب تمام عیار ما نخواهد رسید. صاحب عیار صفتی برای محبوب به معنی دارای ارزش و ارزشمند است. همچنین صاحب عیار نام وزیر شاه شجاع بوده است.
✦✦✦✦
دریغ قافله عمر کان چنان رفتند
که گردشان به هوای دیار ما نرسد
افسوس و دریغا که کاروانهای زندگانی، آن چنان با سرعت رفت که غبارشان به آسمان شهر ما هم نمیرسد.
✦✦✦✦
دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد
ای دل از تنگنظری و آزار افراد حسود رنجش به دل راه نده و به لطف پروردگار امیدوار باش. مطمئن باش که هیچ آسیبی به خاطر پر از امید ما نخواهد رسید.
✦✦✦✦
چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را
غبار خاطری از رهگذار ما نرسد
آنچنان با مدارا و نرمخویی زندگی کن که اگر در آخر خاک راه کسی شدی، بر خاطر کسی غباری از گذرگاه ما ننشیند.
✦✦✦✦
بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه او
به سمع پادشه کامگار ما نرسد
حافظ در غم این عشق سوخت و میترسم با این همه ناله، شرح ماجرای داستان او به گوش پادشاه کامروای ما نیز نرسد.
دیوان لسان الغیب سنهٔ 920 هجری قمری دارای مقدمهٔ منثور »
2 ماه پیش