حکایت‌های سعدی در گلستان / باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 15 + فایل صوتی و نگاهی به نسخه‌های قدیمی

  دوشنبه، 01 اردیبهشت 1404
ساعدنیوز: در این بخش از مطالب فرهنگ و هنر ساعدنیوز اشعار کهن و شیرین گلستان سعدی باب اول در سیرت پادشاهان؛ حکایت شماره 15 را مطالعه می کنید همراه ما باشید. روزهای زوج منتظر بخش بعدی گلستان سعدی باشید.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر سرویس ساعدنیوز، سعدی معلم بی‌چون‌وچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایت‌هایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفته‌ایم. ابیات نغز و داستان‌های پرحکمتش بر سر زبان بزرگ‌ترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را می‌شنیدیم. گاه حتی اگر پی ضرب‌المثلی را بگیریم به سعدی می‌رسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نه‌تنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وام‌دار این استاد سخن‌پرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما به‌وضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی می‌نویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابل‌ادراک برای همه اشخاص است.

جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.

باب‌های گلستان سعدی

گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل می‌سازد.

سعدی قصه‌گو!

و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین می‌سازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستان‌ها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما می‌توان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهان‌به‌دهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:

معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوب‌تر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.

شیوه‌ی روایت در حکایت‌های گلستان سعدی

سعدی در روایت‌هایش در گلستان گاه به شیوه‌ای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش می‌رود و در میانه‌ها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف می‌کند اما در موارد اندکی به شیوه‌ای هیجان‌انگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع می‌کند.

ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب می‌کند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. به‌خوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچه‌تمام‌تر نتیجه‌گیری می‌کند. او از اینکه پند خود را به‌صورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمه‌ای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان می‌پیچد و همین‌طور که خواننده را پیش می‌برد آنها را در جان او می‌ریزد. استاد سخن مناظره را نیز می‌پسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.

سعدی

باب اول در سیرت پادشاهان: حکایت شماره 15

یکی از وزرا معزول شد و به حلقهٔ درویشان درآمد. اثر برکتِ صحبتِ ایشان در او سرایت کرد و جمعیّتِ خاطرش دست داد. مَلِک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود. قبولش نیامد و گفت: معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی.

آنان که به کنجِ عافیت بنشستند

دندانِ سگ و دهانِ مردم بستند

کاغذ بدَریدند و قلم بشکستند

وز دستِ زبانِ حرف‌گیران رستند

ملک گفتا: هر آینه ما را خردمندی کافی باید که تدبیرِ مملکت را بشاید. گفت: ای ملک نشانِ خردمند کافی جز آن نیست که به چنین کارها تن ندهد.

همای بر همه مرغان از آن شرف دارد

که استخوان خورد و جانور نیازارد

سیه‌گوش را گفتند: تو را ملازمتِ صحبتِ شیر به چه وجه اختیار افتاد؟ گفت: تا فضلهٔ صیدش می‌خورم و ز شرِّ دشمنان در پناهِ صولتِ او زندگانی می‌کنم. گفتندش: اکنون که به ظلِّ حمایتش در آمدی و به شکرِ نعمتش اعتراف کردی، چرا نزدیک‌تر نیایی تا به حلقهٔ خاصانت در آرد و از بندگانِ مخلصت شمارد؟ گفت: همچنان از بَطْشِ او ایمن نیستم.

اگر صد سال گَبْر آتش فروزد

اگر یک دم در او افتد بسوزد

افتد که ندیم حضرتِ سلطان را زر بیاید و باشد که سر برود و حکما گفته‌اند: از تلوّنِ طبعِ پادشاهان بر حذر باید بودن که وقتی به سلامی برنجند و دیگر وقت به دشنامی خلعت دهند و آورده‌اند که ظرافتِ بسیار کردن هنرِ ندیمان است و عیبِ حکیمان.

تو بر سرِ قدرِ خویشتن باش و وقار

بازیّ و ظرافت به ندیمان بگذار

معنی حکایت شماره 15، باب اول گلستان سعدی

در این متن، داستان یک وزیر معزول روایت می‌شود که به جمع درویشان می‌پیوندد و از برکت صحبت آنها دل خوش می‌شود. او با این حال، تصمیم می‌گیرد که از مقام خود کناره‌گیری کند و به جای مشغول شدن به امور حکومتی، در کنار خردمندان باشد. وزیر تاکید می‌کند که خردمند واقعی کسی است که به کارهای ناپسند تن نمی‌دهد. در ادامه، گفت‌وگویی درباره اهمیت دوستی و حمایت قدرتمندان هم بیان می‌شود و نگرانی از تغییر رفتار پادشاهان به تصویر کشیده می‌شود. در نهایت، بر اهمیت حفظ وقار و مراعات خویشتن در برابر ناملایمات تأکید می‌شود.

برگردان به زبان ساده

# یکی از وزرا معزول شد و به حلقهٔ درویشان درآمد. اثر برکتِ صحبتِ ایشان در او سرایت کرد و جمعیّتِ خاطرش دست داد. مَلِک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود. قبولش نیامد و گفت: معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی.

هوش مصنوعی: یکی از وزرا برکنار شد و به جمع درویشان پیوست. تأثیر صحبت‌های آن‌ها بر او تأثیر گذاشت و احساس آرامش و سرزندگی در او بوجود آمد. پادشاه بار دیگر خواست که با او رابطه برقرار کند و به او پیشنهاد داد. اما او قبول نکرد و گفت که بهتر است در کنار افراد با خرد بماند تا این که به مسئولیت‌های قبلی بازگردد.

# آنان که به کنجِ عافیت بنشستند

دندانِ سگ و دهانِ مردم بستند

کسانی که گوشهٔ سلامت را برگزیدند از نیش سگانِ آدم‌روی و نامردمان بیاسودند.

# کاغذ بدَریدند و قلم بشکستند

وز دستِ زبانِ حرف‌گیران رستند

ترکِ نوشتن گفتند و از شّر زبان خرده‌گیران رهایی یافتند.

# ملک گفتا: هر آینه ما را خردمندی کافی باید که تدبیرِ مملکت را بشاید. گفت: ای ملک نشانِ خردمند کافی جز آن نیست که به چنین کارها تن ندهد.

هوش مصنوعی: سلطان گفت: ما نیاز به یک فرد خردمند داریم که بتواند امور مملکت را به خوبی اداره کند. فردی پاسخ داد: ای سلطان، نشانه‌ی یک فرد خردمند این است که هرگز دست به چنین کارهایی نزند.

# همای بر همه مرغان از آن شرف دارد

که استخوان خورد و جانور نیازارد

هوش مصنوعی: پرنده همای به خاطر ویژگی‌اش که استخوان می‌خورد ولی به دیگر موجودات آسیب نمی‌زند، از همه پرندگان برتری دارد.

# سیه‌گوش را گفتند: تو را ملازمتِ صحبتِ شیر به چه وجه اختیار افتاد؟ گفت: تا فضلهٔ صیدش می‌خورم و ز شرِّ دشمنان در پناهِ صولتِ او زندگانی می‌کنم. گفتندش: اکنون که به ظلِّ حمایتش در آمدی و به شکرِ نعمتش اعتراف کردی، چرا نزدیک‌تر نیایی تا به حلقهٔ خاصانت در آرد و از بندگانِ مخلصت شمارد؟ گفت: همچنان از بَطْشِ او ایمن نیستم.

هوش مصنوعی: سیه‌گوش به او گفتند: چرا با شیر همراهی می‌کنی؟ او پاسخ داد: من از فضله‌ی او تغذیه می‌کنم و در زیر سایه‌ی قدرت او از دشمنان در امانم. آنها از او پرسیدند: حال که در زیر حمایت او قرار گرفتی و به نعمت او اعتراف کردی، چرا نزدیک‌تر نمی‌آیی تا از بندگان خاص او شوی؟ او جواب داد: هنوز هم از قدرت او احساس امنیت نمی‌کنم.

# اگر صد سال گَبْر آتش فروزد

اگر یک دم در او افتد بسوزد

اگر آتش‌پرست یک نفس در آتش افتد فوراً خواهد سوخت اگرچه صد سال پرستاری و نگهبانی آتش را کرده باشد.

# افتد که ندیم حضرتِ سلطان را زر بیاید و باشد که سر برود و حکما گفته‌اند: از تلوّنِ طبعِ پادشاهان بر حذر باید بودن که وقتی به سلامی برنجند و دیگر وقت به دشنامی خلعت دهند و آورده‌اند که ظرافتِ بسیار کردن هنرِ ندیمان است و عیبِ حکیمان.

هوش مصنوعی: گاهی پیش می‌آید که دوست نزدیک سلطان، مال و سرمایه‌ای بدست آورد و ممکن است که در این میان جانش نیز در خطر باشد. حکما توصیه کرده‌اند که باید از تغییر رفتار پادشاهان احتیاط کرد، زیرا ممکن است در یک لحظه به کسی که به او احترام می‌گذارد، بی‌محلی کند و در لحظه‌ای دیگر به کسی که به او توهین کرده، پاداش دهد. همچنین گفته‌اند که نشان‌دهنده‌ی مهارت و هنر دوستان نزدیک سلطان، توانایی در دقت و ظرافت رفتار است، در حالی که این ویژگی می‌تواند مورد انتقاد حکیمان قرار گیرد.

# تو بر سرِ قدرِ خویشتن باش و وقار

بازیّ و ظرافت به ندیمان بگذار

[ای فرزانه] تو قدر و مقام خویش بشناس و پای فراتر منه، شوخی و خوش‌طبعی در پیشگاه شاهان کار تو نیست. بگذار که همنشینان ویژهٔ شهریار بدان بپردازند.

تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی

فانوس خیال

فانوس خیال

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری

گلستان سعدی منسوب به یاقوت مستعصمی

گلستان سعدی منسوب به یاقوت مستعصمی

گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال 830 هجری قمری در هرات

گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال 830 هجری قمری در هرات

گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج

گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج

گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال 971 هجری قمری

گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال 971 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال 1011 هجری قمری

گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال 975 هجری قمری در بخارا

گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال 975 هجری قمری در بخارا

برای مشاهده سایر بخش های گلستان سعدی با سرویس فرهنگ و هنر ساعدنیوز همراه باشید.

2 دیدگاه


  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها