مجموعه‌ای از زیباترین اشعار در وصف امام رضا از زبان شاعران مشهور/ از استاد شهریار و اخوان ثالث تا سنایی غزنوی و...

  شنبه، 01 شهریور 1404 ID  کد خبر 493474
مجموعه‌ای از زیباترین اشعار در وصف امام رضا از زبان شاعران مشهور/ از استاد شهریار و اخوان ثالث تا سنایی غزنوی و...
ساعد نیوز: درادامه با اشعار زیبایی که توسط شاعران مشهور در دوره های مختلف تاریخ در وصف امام رضا (ع) سروده شده است را میخوانید و می شنوید.

به گزارش سرویس فرهنگ وهنر ساعد نیوز، حکیم سنایی غزنوی، از شاعران تأثیرگذار قرن ششم هجری، یکی از نخستین شاعری بود که در ادب فارسی به شکل برجسته‌ای در مدح حضرت امام رضا (ع) شعر سروده است. این اثر به‌ویژه به‌خاطر قالب عرفانی و معنوی‌اش اهمیت دارد و اغلب به‌عنوان قدیمی‌ترین چکامه در وصف امام هشتم شناخته می‌شود.

در این مطلب علاوه بر سروده سنایی غزنوی در وصف امام هشتم. برگزیده آثار شعرای نامی در باره امام رضا (ع) را نیز آورده ایم.


سنایی غزنویی

دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
از معجزه‌های شرع احمد
از حجت‌های دین یزدان
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران
چون کعبه پر آدمی ز هر جای
چون عرش پر از فرشته هزمان
از رفعت او حریم مشهد
از هیبت او شریف، بنیان
از حرمت زائران راهش
فردوس فدای هر بیابان
قرآن نه درو و او اولوالامر
دعوی نه و با بزرگ برهان
ایمان نه و رستگار از او خلق
توبه نه و عذرهای عصیان
از خاتم انبیا درو تن
از سید اوصیا درو جان
آن بقعه شده به پیش فردوس
آن تربه به روضه کرده رضوان
از جمله شرط‌های توحید
از حاصل اصل‌های ایمان
زین معنی زاد در مدینه
این دعوی کرده در خراسان

بی‌نام رضا همیشه بی‌نام
بی‌شأن رضا همیشه بی‌شأن
در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان


وحشی بافقی

تا شنید از باد پیغام وصال یار گل
بر هوا می‌افکند از خرّمی دستار گل

گر نمی‌آید ز طوف روضه‌ی آل رسول
چیست مهر آن که آورده است بر طومار گل

نخل باغ دین علی‌موسی‌بن‌جعفر که هست
باغ قدر و رفعتش را ثابت و سیار گل


شهریار

«ای شاه پناه اهل ایمان
وی خسرو کشور خراسان
ای ضامن آهو، به تو سوگند
ای مایه امید مسلمان»

****

دل‌ها که آرزوی امام رضا کنند
گویا زیارت علی مرتضی کنند

چون زنگ ماروان دل عشاق میطپد
چون زائران روانه به دارالرضا کنند

در حسرت طواف تو‌ای آشیان قدس
دل‌های پر شکسته، چه پر‌ها که وا کنند

مردم به پیک آه پیایی پیادگان
آتش سودر مرکب باد صبا کنند

آنجا طلای گنبد و گلدسته کیمیاست
وز کیمیای آن مس قلبت طلا کنند

یک کاروان شوق به سودای مشهدند
کآن صحن را به شور و نوا نینوا کنند

چاوش اگر به اهل قبور این صلا دهند
خیزند مردگان و قیامت به پا کنند

ما را جواب کرده طبیبان و می‌رویم
آنجا که درد‌ها به دعایی دوا کنند

فرض است این زیارت و باید ادا به وقت
اهل خدا فریضه نشاید قضا کنند؟

تا بازگشت قافله چشمان در انتظار
کز کیمیای گرد رهش توتیا کنند

نامرد جبفه خوار مرادی نمی‌دهد
آنجا برو که حاجت مردان روا کنند

با واصلان ذوق و صفا گو خدای‌را
با خستگان عشق و وفا هم دعا کنند

بیگانه را کجا خبر از لذت حضور
این‌ها حکایتی است که با آشنا کنند

سودای اهل بیت دهد سود عاقبت
سوداگران، معامله گو با خدا کنند

زان لعل و خط بیار، نباتی و مصحفی
تا اهل دل مصالحه با ماسوا کنند

با دوست عرضه کن تو تقاضای شهریار
بگذار ذشمنان همه روی و ریا کنند


مهدی اخوان ثالث

ای علی موسی الرّضا، ای پاکمردِ یثربی در توس خوابیده

من تو را بیدار می‎دانم

زنده‎تر، روشن‎تر از خورشید عالم‎تاب

از فروغ و فرّ شور و زندگی سرشار می‎دانم.

گرچه پندارند دیری هست، همچون قطره‎ها در خاک

رفته‎ای در ژرفنای خواب

لیکن ای پاکیزه باران بهشت، ای روح عرش، ای روشنای آب

من تو را بیدار ابری پاک و رحمت‎بار می‎دانم

ای (چو بختم) خفته در آن تنگ‎نای زادگاهم توس

-(در کنار دون تبهکاری که شیرِ پیر پاک آیین، پدرت، آن روح رحمان را به زندان کشت)-

من تو را بیدارتر از روح و راح صبح، با آن طرّۀ زرتار می‎دانم.

من تو را بی‎هیچ تردیدی (که دل‎ها را کند تاریک)

زنده‎تر تابنده‎تر از هرچه خورشید است در هرکهکشانی، دور یا نزدیک

خواه پیدا، خواه پوشیده

در نهان‎تر پردۀ اسرار می دانم

با هزاریّ و دو صد، بل بیشتر، عمرت

ای جوانیّ و جوان جاودان، ای پور پاینده،

مهربان خورشید تابنده،

این غمین همشهری پیرت،

این غریب مُلک ری، دور از تو دلگیرست

با تو دارد حاجتی، دردی که بی شک از تو پنهان نیست

وز تو خواهد (در نمانی) راه و درمانی

جاودان جان جهان! خورشید عالمتاب!

این غمین همشهری پیر غریبت را، دلش تاریک تر از خاک

یا علی موسی الرّضا، دریاب.

چون پدرت این خسته دل زندانی دردی روان‎کش را

یا علی موسی الرّضا دریاب، درمان بخش

یا علی موسی الرّضا دریاب


ملک‌الشعرای بهار

«به پای بوسی زوّار، سوی تو آمدم
به چشم دل همه خورشید آسمان دیدم
ز نور روی تو روشن شد این دیار خرا‌ن
به خاک پاک تو ایرانِ جاودان دیدم»


پروین اعتصامی

«گر نخوانند به درگاه تو ما را، چه شود؟
در گدایی چو تو شاهی، غم فردا چه شود؟»


امیری فیروزکوهی

«دل از حریم تو نگسست و جان ز کوی تو
که رشته بسته به دامان مشهدالرضاست»


صائب تبریزی

«به مشهد دلبر من بوسه داده‌ام صائب
که خاک پای رضا، کیمیای جان من است»


حمید سبزواری

«در دل شب زمزمه کردم به رضایت یا رضا
آمد از ایوان طلا پاسخ صدایت یا رضا»


سلمان هراتی

«به نام تو تمام ستاره‌ها روشن
به نام تو دل ما همیشه در وطن»


چنانچه به شعر و داستان علاقه‌مند هستید با این بخش از ساعد نیوز همراه باشید.


3 دیدگاه


  دیدگاه ها
بازدیدکننده
2 ماه پیش

السلام علیک یا علی ابن موسی ایها الرضا سلام الله علیه و علی آبائه الطاهرین علیهم السلام یا ضامن آهو خودت دردهای ناگفته ی ما را دوا کن
هوشنگ پورحسن
3 ماه پیش

خیلی عالی وزیبا وجالب چگونه ذخیره کنم؟ متشکرم.
پری حسیبی
3 ماه پیش

بزرگمرد اخوان ثالث مرا به زیارت برد .
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر