پسرِ فرح معروف به سس خرسی! تاج پادشاهی‌اش را آماده کرده بود تا در خرابه‌ای تهران بر سرش بگذارد!

  دوشنبه، 30 تیر 1404 ID  کد خبر 459466
پسرِ فرح معروف به سس خرسی! تاج پادشاهی‌اش را آماده کرده بود تا در خرابه‌ای تهران بر سرش بگذارد!
ساعدنیوز: اکنون دیگر روشن است که بازندگان واقعی این جنگ در تل‌آویو و واشنگتن نشسته‌اند. اسرائیل، با تمام قمارهای نظامی‌اش، ناچار به پذیرش آتش‌بس شد و رضا پهلوی نیز با تمام رویاهای سلطنتی‌اش، بار دیگر به فراموشی عمومی سپرده شد.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از فارس، رادیو زمانه، رسانه فارسی زبان وابسته به سرویس اطلاعاتی هلند و وزارت خارجه آمریکا در مطلبی با عنوان «سلطنت سوخت...و از نتانیاهو و موساد هم کاری ساخته نبود!» نوشت:«جنگ متوقف شد، آتش‌ بس اعلام شد. نه حکومت ایران سقوط کرد، نه پادشاه بازگشت و معلوم بود که حکومت ایران با تروریسم هوایی سقوط نخواهد کرد.»

در ادامه این مطلب آمده است:«تاج خیالی شازده در میان دود و رکود معلق ماند. این آتش‌ بس، پایان یک رویای فسیل‌ شده سلطنتی بود.»

این رسانه فارسی زبان در ادامه نوشت:«رضا پهلوی، وارث آخرین تاج پوسیده ایران، بار دیگر به صحنه برگشته. این بار نه با تاج و تخت، بلکه با دوربین و پادکست. در گفت‌و‌گویی تازه اعلام کرده: «مردم ایران برای قیام نهایی آماده‌اند و من هم برای بازگشت به ایران آمادگی کامل دارم.» قیام نهایی؟ چه کلمه حماسی و بی‌مسمایی در این متن.»

رادیو زمانه در ادامه تصریح کرد:«این جمله‌ها را باید دوباره خواند. نه، شوخی نیست؛ واقعاً چنین چیزی گفته شده. شاهزاده‌ای بی‌ کشور، بی‌ارتش، بی‌حزب، بی‌ریشه در معضلات و مصائب اجتماعی، اعلام کرده می‌خواهد به سرزمینی بازگردد که نه تختی برایش باقی مانده، نه تاجی، و نه حتی اتاقی در نیاوران. گویا تنها مانع بازگشتش این است که فرودگاه‌ها هنوز باز نشده‌اند! مثل مسافری سرگردان که منتظر است از بلندگوی سالن اعلام شود: «پرواز انقلاب سلطنتی به مقصد تهران، از گیت چهار حرکت می‌کند.»!»

در ادامه این مطلب آمده است:«شاهزاده، در توهم خیره ‌کننده‌اش، تاج را نیز آماده کرده بود تا آن را بر خرابه‌های تهران بر سر بگذارد؛ بر خاکستری که قرار بود با اف-35ها رقم بخورد، تا سپس با شکوهی تصنعی وارد مهرآباد شود؛ با استقبال رسمی، و شاید فشفشه‌هایی که از دوران جشن‌های 2500 ساله هنوز از انبار تخلیه نشده‌اند. اما بدشانسی از آسمان نازل شد. آن سناریوی خیالی پاره شد. جنگ متوقف شد، آتش‌ بس اعلام شد. نه حکومت ایران سقوط کرد، نه پادشاه بازگشت. و معلوم بود که حکومت ایران با تروریسم هوایی سقوط نخواهد کرد.»

رادیو زمانه در ادامه نوشت:«در این میان، رضا پهلوی ـ درست مانند پدرش ـ سوخت. همان ‌گونه که در واپسین ماه‌های سلطنت، مردم با فریاد «مرگ بر شاه» بساط سلطنت را در خیابان‌ها دریدند و دول غربی نیز دریافتند که این تاج پوسیده را نمی‌شود بیش از این حفظ کرد. امروز نیز پسرش به همان سرنوشت، بدون تاج و تخت، رسیده است. فراخوان‌های نمایشی نتانیاهو، کنفرانس‌های طلایی اما تهی، و حمایت لابی‌های جنگ‌طلب نتوانست این مومیایی سیاسی را از محفظه شیشه‌ای خود بیرون بکشد. حتی موساد، که در ظاهر زمانی برای او نقشه‌ای در فردای جمهوری اسلامی کشیده بود، معلوم شد که هیچگاه او را جدی نگرفته است. چرا که برای دستگاه‌های اطلاعاتی هم روشن شده: شازده نه پروژه‌ای پویا، بلکه تندیسی متحرک از گذشته‌ای متعفن در اذهان مردم در ایران است.»

در ادامه این مطلب آمده است:«با این حال، شازده همچنان با چمدان پشت در ایستاده. به امید شکست آتش ‌بس، به انتظار شعله ‌ور شدن دوباره آسمان، برای آغاز سفر سلطنتی‌اش. اما حالا مانده با نقشه‌ای برای بازگشت، بدون باندی برای فرود. با تاجی در دست، اما بدون تخت. با پشتیبانی تبلیغاتی، اما بدون مردم. مهرآباد هم که دیگر مراسم سلطنتی برگزار نمی‌کند. تنها کسی که شاید به استقبالش بیاید، راننده اسنپ است با تابلوی دستی: «آقای شازده – نوبت 2745.»

رادیو زمانه در ادامه نوشت:«بازگشت به سلطنت یعنی بازگشت به ارباب و رعیتی، به حزب رستاخیز، به ممنوعیت احزاب، به شکنجه، به قزل ‌قلعه، به خفقان. و مگر بدون ساواک، سلطنت، سلطنت می‌شود...مردم ایران سلطنت را سال‌ها پیش دفن کرده‌اند، هم در خیابان و هم در حافظه جمعی... و شاید هنوز، در حاشیه‌های این پروژه مرده، کسانی با ذره‌ای شعور سیاسی باقی مانده باشند که بتوانند توصیه‌ای به این شازده کنند: وقت آن رسیده که رسما از سلطنت اعلام برائت کند. از رویای کودکانه پادشاهی، در سال‌های پیری، بازنشسته شود. نه به عنوان قهرمان، بلکه دست‌کم به عنوان انسانی که از شکست، از تحقیر، و از پروژه‌ای که در آن به قیمت خون مردم، فانتزی سلطنت زنده نگه داشته شد، درسی آموخته باشد. شاید؟ شاید؟ و اگر نه، توصیه ما همچنان پا برجاست: کفن بیاورد. تاریخ، تابوت سلطنت را سال‌هاست آماده کرده است.»

مقاله مذکور، جدیدترین سند رسوایی جریان اپوزیسیون است. جنگ 12 روزه، نه فقط سناریوی نظامی آمریکا و اسرائیل برای تضعیف ایران را با شکست روبرو کرد، بلکه پرده از بی‌پشتوانگی اپوزیسیون خارج‌نشین و ناکارآمدی مضحک پروژه رضا پهلوی برداشت. درحالی‌که رژیم صهیونیستی با تمام توان اطلاعاتی و لجستیکی خود نتوانست به اهداف مدنظر خود برسد، رضا پهلوی نیز تصویر مضحک یک «سلطنت مرده» را دوباره به نمایش درآورد. مردم ایران نیز با بی تفاوتی و حتی تمسخر رفتار اپوزیسیون و رضا پهلوی، پاسخ درخوری به این فانتزی کودکانه دادند.

اکنون دیگر روشن است که بازندگان واقعی این جنگ در تل‌آویو و واشنگتن نشسته‌اند. اسرائیل، با تمام قمارهای نظامی‌اش، ناچار به پذیرش آتش‌بس شد و رضا پهلوی نیز با تمام رویاهای سلطنتی‌اش، بار دیگر به فراموشی عمومی سپرده شد.

سایر اخبار سیاسی را اینجا دنبال کنید


1 دیدگاه


  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها