به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از بلومبرگ، پس از سالها مذاکره، نشستهای دوجانبه و بازنویسیهای مکرر، توافق تجاری میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده وارد مرحلهای شده است که برخلاف انتظار، نه در اتاقهای مذاکره بروکسل یا واشنگتن بلکه در ذهن دونالد ترامپ تعیین تکلیف میشود. این وضعیت، نهتنها ماهیت پرتناقض سیاست تجاری جهانی را به تصویر میکشد، بلکه بازتابی از نفوذ فزاینده سیاست داخلی آمریکا بر آینده اقتصادی جهان است.
در شرایطی که جو بایدن و تیم او تلاش دارند توافق را تا پیش از انتخابات نهایی کنند، طرف اروپایی نگران بازگشت احتمالی ترامپ به قدرت است؛ بازگشتی که میتواند این توافق را یا از اساس لغو کند یا به شکلی بنیادین بازنویسی نماید. ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش بارها با توافقهای چندجانبه مخالفت کرده و تجارت بینالمللی را به ابزاری برای مذاکره مجدد، اعمال فشار تعرفهای و حفاظتگرایی اقتصادی بدل ساخت. اکنون نیز، سیگنالهای غیررسمی از تیم انتخاباتی او نشان میدهد که نسبت به این توافق نگاه انتقادی دارد، بهویژه در زمینههایی چون استانداردهای کشاورزی، مالکیت فکری، و الزامات زیستمحیطی.
در اتحادیه اروپا، دیدگاهها دوگانه است. برخی از مقامات بروکسل معتقدند که توافق باید هرچه زودتر نهایی شود تا در دوران بایدن، که رویکردی همسوتر با ارزشهای چندجانبهگرایی دارد، به اجرا گذاشته شود. این گروه نگرانند که اگر مذاکرات به پس از نوامبر 2024 کشیده شود، ترامپ – در صورت پیروزی – با سرعت آن را کنار بگذارد، همانطور که با توافق اقلیمی پاریس یا پیمان مشارکت ترنس-پسیفیک چنین کرد.
اما گروهی دیگر در اروپا، بهویژه در بخش کشاورزی و صنایع کوچک، نسبت به خود توافق هم تردید دارند. آنها بر این باورند که آمریکا، حتی تحت دولت بایدن، امتیازات کافی نداده و متن توافق ممکن است به ضرر منافع تولیدکنندگان داخلی اروپا تمام شود. برای این گروه، تهدید ترامپ، نه یک مانع که شاید فرصتی برای بازنگری یا توقف توافق تلقی میشود.
در همین حال، تیم بایدن با بحران زمان و مشروعیت روبهروست. در حالی که کارزار انتخاباتی به اوج رسیده و تمرکز بر مبارزه با ترامپ افزایش یافته، منابع سیاسی و انرژی لازم برای پیشبرد یک توافق بلندمدت و پرچالش بهسختی فراهم است. کاخ سفید میکوشد با تأکید بر منافع ژئوپلیتیکی این توافق – همچون تقویت اتحاد غربی در برابر چین و روسیه – حمایت داخلی را جلب کند، اما جمهوریخواهان در کنگره، بهویژه وفاداران به ترامپ، نسبت به اعطای امتیازهای تجاری به اروپا بسیار بدبیناند.
در اروپا نیز، انتخابات اخیر پارلمان اروپا و قدرتگیری راستگرایان افراطی در کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا و آلمان، فضا را پیچیده کرده است. این گروهها، معمولاً با توافقات تجاری فراسرزمینی مخالفاند و آنها را تهدیدی برای بازار کار، فرهنگ بومی و استقلال اقتصادی میدانند. این بدان معناست که حتی اگر توافق با آمریکا نهایی شود، تصویب آن در پارلمانهای ملی اروپا و یا پارلمان اتحادیه، به آسانی نخواهد بود.
اما آنچه توافق را بیش از هر عامل دیگری تهدید میکند، عنصر «ترامپ» است. نهفقط به دلیل شخصیت غیرقابلپیشبینیاش، بلکه بهخاطر وزن سیاسیای که در جناح محافظهکار آمریکا پیدا کرده است. هر توافقی که بدون تایید یا حمایت صریح ترامپ انجام شود، عملاً فاقد ضمانت اجرایی در آینده است. به همین دلیل، بسیاری از دیپلماتها و مذاکرهکنندگان دو طرف ترجیح دادهاند روند را کند کنند و منتظر نتایج انتخابات آمریکا بمانند، هرچند این تعویق به معنای به تعلیق رفتن فرصتهای تجاری، سرمایهگذاری و تقویت زنجیره تامین در دوران بحران جهانی است.
از منظر اقتصاد جهانی، شکست این توافق میتواند پیامدهایی جدی داشته باشد. در زمانهای که تنشهای تجاری با چین بالا گرفته، حملونقل جهانی با تهدیدهای ژئوپلیتیکی مواجه شده، و تورم در بسیاری از کشورها به نقطه بحرانی رسیده، یک توافق تجاری میان دو قطب اقتصادی غرب میتوانست پیامی از ثبات و انسجام ارسال کند. اکنون اما، تردیدها بر آن سایه افکنده است.
در پایان، توافق تجاری میان اروپا و آمریکا نه فقط سندی برای کاهش تعرفهها و گشودن بازارها، بلکه نمادی از میزان هماهنگی جهان غرب در عصر جدید است. اینکه سرنوشت این توافق به تصمیم یک سیاستمدار منفرد – آن هم خارج از قدرت رسمی – گره خورده، شاید بهترین نشانه از وضعیت شکننده نظام تجارت جهانی در سال 2025 باشد. خواه این توافق به سرانجام برسد یا نه، آنچه مسلم است اینکه نظم اقتصاد جهانی بیش از همیشه تحت تأثیر رقابتهای سیاسی داخلی آمریکا قرار گرفته است.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.