آیا ایران می تواند وجه المصالحه صلح ترامپ و پوتین در اوکراین باشد؟ || گفتگوی اختصاصی ساعدنیوز با امیرعلی ابوالفتح

  سه شنبه، 28 مرداد 1404 ID  کد خبر 493057
آیا ایران می تواند وجه المصالحه صلح ترامپ و پوتین در اوکراین باشد؟ || گفتگوی اختصاصی ساعدنیوز با امیرعلی ابوالفتح
امیرعلی ابوالفتح در گفتگویی اختصاصی با ساعدنیوز به تحلیل اهداف ابتکار ترامپ برای پایان دادن به جنگ در اوکراین پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز، امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار ساعدنیوز درباره اهداف ترامپ از تلاش و ابتکار عمل خاص برای برقراری صلح در اوکراین گفت: هم آقای ترامپ علاقه شخصی دارد که به عنوان مرد صلح شناخته شود، و اگر بتواند جایزه صلح نوبل را ببرد خیلی خوشحال خواهد شد؛ دغدغه شخصی اش است و یک آدمی است که دوست دارد آنچه را که می خواهد به دست بیاورد؛ خصوصاً این که باراک اوباما یک بار توانسته جایزه صلح نوبل را ببرد و ترامپ معتقد است که این جایزه بی دلیل به او داده شده و اوباما کار خاصی نکرده است که مستحق دریافت این جایزه بوده باشد. اما از این بزرگتر، این موضوع برگرفته از خواست جنبش اجتماعی هست که این روزها صحنه گردان تحولات داخلی ایالات متحده آمریکا است؛ یعنی جنبش ماگا Make America Great Again (بازگشت دوباره عظمت آمریکا) که معتقد است که سیاست خارجی ماجراجویانه پرهزینه چند دهه اخیر در ایالات متحده آمریکا باعث اتلاف منابع شده است و مردم آمریکا متضرر شده اند و این پول ها بی دلیل خرج جاهای دیگر شده است و آمریکا به جای این که نگران مرزهای کشورهای دیگر باشد، باید بر روی حل مشکلات داخلی خود آمریکا متمرکز گردد. این مطالبه بزرگی در جامعه آمریکا است. همین افراد در انتخابات به ترامپ رأی دادند و انتظار دارند که سیاست خارجی آمریکا تا حدودی دچار تغییراتی شود و ترامپ هم در تلاش است تا به این مطالبه به نوعی پاسخ دهد.

امیرعلی ابوالفتح

ابوالفتح ادامه داد: ترامپ در صدد است تا این جنگ را که برای آمریکا بسیار پرهزینه بوده، به گونه ای حل و فصل کند و آمریکا از موضوع شرق اروپا فراغ خاطر پیدا کند و به سمت خطر اصلی که فکر می کند در شرق آسیاست حرکت کند. یکی از اهداف دونالد ترامپ این است که اگر صلح برقرار شود، پیوندی که به خاطر جنگ اوکراین، بین روسیه و چین خیلی تقویت شده بود، سست بشود و چین حامیان و دوستانش را از دست بدهد و فرصتی برای برخورد با چین فراهم شود. از نظر استراتژیست های طرفدار ترامپ، یک بلوکی شکل گرفته است میان چین، ایران، روسیه، کره شمالی به نام بریکس، که البته برزیل، آفریقای جنوبی و هند هم با شدت و ضعف مختلف در آن حضور دارند، این خطر بزرگی است برای سروری ایالات متحده آمریکا در نظام بین الملل. بنابراین، باید این روابط تا جایی که ممکن است قطع شود. یکی از این موضوعات، موضوع روسیه است. پس، آقای ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین هم دغدغه شخصی و عطش شخصی دارد و هم برگرفته از ضروریات داخلی و الزامات بین المللی است.

دیدار پوتین و ترامپ در آلاسکا

این کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به سؤالی درباره تفاوت چشمگیر تعامل ترامپ با پوتین و اروپایی ها گفت: نگاه ترامپ به روسیه و شخص ولادیمیر پوتین با نگاه جریان حاکم بر سیاست خارجی ایالات متحده متفاوت است. ترامپ معتقد است که روسیه خطر نیست. پوتین دشمن نیست بلکه می تواند شریک باشد. این جنگ بی دلیل به راه افتاده است و روسیه یک سری دغدغه های کاملاً به حق دارد. زلنسکی این جنگ را بی دلیل به راه انداخته و می تواند بلافاصله آن را تمام کند. به این دلیل که همان طور که پیشتر عرض کردم، نگاه ترامپ به تحولات داخلی آمریکا و عرصه بین الملل به گونه ای است که او به این نتیجه رسیده که روسیه در جنگ دست بالا را دارد و قابل شکست دادن نیست و باید با او مدارا و مماشات کرد. بالأخره باید دل پوتین را به دست آورد تا امکان صلح فراهم شود.

جنگ اوکراین

ابوالفتح تصریح کرد: نگاه ترامپ و جریان ماگا به اروپا، نگاه بالا به پائین است. البته خود ترامپ یک مقدار کمتر، ولی معاونش جی دی ونس به شدت معتقد است که اروپا در حال اضمحلال است و اروپایی ها در حال یک خودکشی تمدنی هستند. جریان ماگا با سیاست های اقتصادی و سیاست های فرهنگی اروپا و خصوصاً مهاجرپذیری این کشورها مشکل دارد تا جایی که ایلان ماسک اعلان کرد که به جای این که بگوئیم "بازگشت دوباره عظمت آمریکا" باید بگوئیم "بازگشت عظمت دوباره به اروپا" Make Europe Great Again. این جریان معتقد است که حرکتی که در سال 2024 در آمریکا رخ داد، باید در اروپا رخ دهد. بنابراین، خیلی برای اروپایی ها جایگاه خاصی مد نظر ندارند. آنها معتقدند که متحدین ایالات متحده آمریکا باید از سیاست های آن تبعیت کنند. برخورد ترامپ با رهبران اروپایی هم در کاخ سفید انعکاس همین دیدگاه است. البته دور یک میز با احترام با اروپایی ها مذاکره کرد ولی آن عکس جنجالی از کاخ سفید مخابره شد که ترامپ پشت میز ریاست جمهوری نشسته و اروپایی ها هم مثل بچه مدرسه ای جلوی او نشسته اند. نگاه ترامپ و جنبش ماگا به اتحادیه اروپا و توانمندی آن، با نگاه گلوبالیست های، دموکرات ها و یک جریانی از جمهوری خواهان متفاوت است. جریان ماگا، اروپا را شریک آمریکا نمی داند بلکه معتقدند که اروپا پیرو و دنباله رو است و واشنگتن باید نقش یک رهبر را ایفا کند.

زلنسکی در مناطق جنگی اوکراین

این کارشناس مسائل بین الملل درباره گمانه زنی های موجود در خصوص احتمال معامله ترامپ و پوتین در دو پرونده اوکراین و ایران گفت: مگر وابستگی ایران به روسیه چقدر است؟ روسیه چقدر بر ایران سلطه دارد؟ آمریکا بر روی اوکراین واقعاً سلطه دارد و دیشب دائم زلنسکی به ترامپ می گفت که به من تضمین بده! الان حیات و ممات اوکراین دست آمریکایی ها است. حتی حقوق بازنشستگی اوکراینی ها را آمریکا پرداخت می کند. پول اسلحه را آمریکا می دهد و کمک های اطلاعاتی می کند. بنابراین، اوکراین قابل معامله است، چون یک جنسی هست که در اختیار آمریکایی ها است و آنها می توانند روی آن معامله کنند. ولی ایران در آن سطح نیست چرا که به آن درجه در اختیار روسیه نیست. این طور نیست که روسیه چنان سلطه ای بر ایران داشته باشد که تهدید به عدم پرداخت پول یا کمک بکند. همین الان ایران انضمام مناطق تصرف شده در اوکراین از جمله کریمه را به عنوان خاک روسیه رسمیت نشناخته است. ما همچنان اوکراین را با آن خطوط مرزی 2022 می شناسیم. سوریه دوران بشار اسد، ونزوئلا و چند کشور دیگر این انضمام را به رسمیت شناختند ولی ما نشناختیم.

رهبران اروپایی در کاخ سفید

ابوالفتح افزود: اینگونه نیست که ما بگوئیم که اوکراین و ایران هم تراز هستند و ایران هم یک کالایی است که کاملاً در اختیار روس ها است و آنها می توانند تصمیم بگیرند که آن را به آمریکایی ها بفروشند. آمریکا می تواند اوکراین را بفروشد چون این کالا کاملاً در اختیارش است ولی ما به صورت کامل در اختیار روس ها نیستیم و این طور نیست که هرچه آنها بگویند ما تبعیت بکنیم. اینکه گفته می شود که ترامپ و پوتین بر سر ایران و اوکراین معامله ای را صورت داده اند با واقعیت های موجود همخوانی ندارد. ایران حداقل از لحاظ وضعیت کنونی اش آنقدر در مخمصه و تنگنا قرار ندارد که بتواند فروخته شود. دوست داشتن یا نداشتن روسیه برای معامله بر سر ایران یک بحث دیگر است. ایران هنوز به یک کالا برای روسیه تبدیل نشده است. شاید مثلاً بلاروس این جایگاه را دارد چرا که مثل اوکراین که حیات و مماتش دست آمریکاست، بلاروس هم یک کالا در دست پوتین است. بلاروس می تواند موضوع معامله باشد ولی ایران اینطور نیست.

برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.


دیدگاه ها


  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر