گوشه ای از زیبایی های تاریخ/ از عروسی فرنگیس قجری تا ثریا با لباس زمردی، روح انگیز و کافه

  شنبه، 09 فروردین 1404
گوشه ای از زیبایی های تاریخ/ از عروسی فرنگیس قجری تا ثریا با لباس زمردی، روح انگیز و کافه
ساعد نیوز: در این مطلب با تصاویر قدیمی ولی زیبا و دیدنی همراه ما باشید.

به گزارش سرویس تاریخ ساعد نیوز، ‌عکسی از عروسی فرنگیس خبیر (دختر خبیرالسلطنه) / عکس از آرشیو زنان قاجار هاروارد

زنان قاجار

قســمت‌هایی از کتــاب کاخ تنهایی، خاطرات ثریا اســفندیاری

بعد از علیرضا، بیش از پیش، آشکارا، تاج‌الملوک به شاه اصرار دارد که باید در فکر یک جانشین باشد. محمدرضا به من گفت:«‌در نیویورک باید به یک متخصص مراجعه کنیم ...» دیگر نمی‌توانستم ملکه باشم، بلکه‌ زنی بودم که از او انتظاری داشتند که نمی‌توانست آن را بر‌آورد... وظیفه‌ای که قادر به انجامش نبودم؛ بنابراین، اوقاتم صرف امور خیریه می‌شد: ساختمان بیمارستان و محل‌های تغذیه رایگان برای مستمندان، تأسیس مدرسه و مبارزه علیه بیدادگری و فقر... تمام سعی من متوجه ساختن بود... خود من نیز هیچ ... و هیچ کوششی در انجام وظیفه‌ای که از من خواسته می‌شد نمی‌کردم... دادن ‌پادشاه آینده به ملت ایران.

عزیمت ما به آمریکا انجام شد‌ و عاقبت توانستم آزاد و دور از نگاه‌ها و کنایه‌ها‌، مدتی از مهلکه دور بمانم. نیویورک را خیلی دوست داشتم، آنجا توانستم بدون اینکه روزنامه‌نگار مزاحم و فضولی سر راهم کمین کرده باشد، گردش کنم. شهری که آسمانش رنگ پولاد و شیشه را منعکس می‌کند و سر جایش قرص و قائم ایستاده است. خیابان پنجم - به همراه خانم قراگزلو، پیش یک خیاط مشهور می‌روم و با استقبال «‌Hello Empress‌»روبرو می‌شوم. نیویورک شهری است آزاد‌ و من خود را آنجا آزاد احساس می‌کردم... با همه مهربانی‌هایش، وقتی شاه یک وقت برای «چک‌آپ» تعیین کرد، ترس وجودم را فراگرفت. اگر!...

تست‌، معاینه‌، آزمایش خون... پاسخ‌ها مثبت است و همه چیز طبیعی. خاطرمان جمع می‌شود و شادی‌مان فراوان... پزشک به محمدرضا توضیح داد که شوک و دلنگرانی و ناراحتی‌هایی که در سال‌های گذشته متحمل آن شده‌ام، می‌تواند دلیل نازایی من باشد و اطمینان داد‌ گذراست و همه چیز درست خواهد شد... اطمینان و امید به سوی‌مان باز آمد... بعد از نیویورک‌، واشینگتن، ضیافتی باشکوه در سالن‌های کاخ سفید...

خانم آیزنهاور با پوششی سرخ‌رنگ مرا در آپارتمان‌هایش گردش داد تا گالری پرتره‌هایی را که هنرمندان با نام و عنوان آمریکایی از او نقاشی کرده‌اند، به من نشان دهد. رد و بدل حرف‌های معمولی و رایج، گفتگو در‌باره سنجش و تفاوت مد و هوا و غذا....

و دیدار‌های غیر‌ضروری و خصوصی... در بازگشت به هتل، با انگشتانم شروع به شمارش می‌کنم، محمدرضا که کنجکاو شده می‌پرسد:‌چه خبره ثریا؟ ساکت می‌مانم. ‌ ژانویه، فوریه‌، مارس، آوریل، مه ... شانس خودم را حساب می‌کنم . شماره معکوس برای 9 ماه عزیزم... شاید هم !..

ثریا اسفندیاری

صدیقه سامی‌نژاد (روح‌انگیز) شاید اولین زن قربانی نگاه منفی به سینما و از بین رفتن مرز بین زندگی خصوصی و زندگی هنری‌‌

اولین بازیگر زن ایران

کافه شوکا در تهران - سال 1382.(عکس از کاوه کاظمی)

دهه شصت

برای مشاهده مطالب مشابه اینجا کلیک کنید.

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها